مدیریت کارآمد - تاکتیک های مدیریتی - مزایا و معایت تکنیک های مدیریت- اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
مدیریت کارآمد

همان‎گونه که مي‎دانيم انجام هر کاري، مستلزم وجود يک مدير و اتخاذ تصميمات مناسب مديريتي است.

اين مسئله در سطح کلان از اهميت بيشتري برخوردار مي‎باشد.

در ذکر اهميت مسئله مديريت، همین بس که نقش اساسی در موفقیت کسب و کار دارد.

بايد خاطر نشان کرد که مديريت يک اقدام مي‎تواند نقش بسيار مهمي را در موفقيت يا عدم موفقيت آن ايفا نمايد.

در اين مقاله با چند تاکنتيک مهم مديريتي آشنا مي‎شويم.

شیوه های مدیریت

اصولاً مديريت را مي‎توان به سه شيوه مهم مورد بررسي قرار داد که عبارتند از:

۱- مدير، خود را ملزم به امر و نهي، نظارت و اداره کردن واحد، سازمان، تشکيلات، شرکت يا صنف خود مي‎داند.

چنين فردي خود را برتر از ديگران تصور مي‎کند. (مديريت خودکامه)

۲- مدير، وظيفه خود را کمک به محل مديريتي خود مي‎داند، به عبارت ديگر، او در خدمت ساير افراد گروه است.

۳- مدير، وظيفه خود را کمک به همکاران مي‎داند تا به اهداف مورد نظر برسند.
اهداف واحد، سازمان، تشکيلات، شرکت يا صنف خود را تعيين می نماید.
و در جهت تحقق آن اهداف، اقدامات لازم را انجام داده و تصميمات ضروري را اتخاذ نمايد. (مديريت آزاد منشانه)

توضیح تاکتیک ها

تاکتيک شماره يک، توانايي‎ها و قابليت‎هاي ساير همکاران مدير را کاهش مي‎دهد، زيرا کارکنان، هيچ‎گونه فرصت و موقعيتي براي ابراز وجود پيدا نمي‎کنند.

همچنين در اين شيوه، تمام تصميمات به وسيله مدير اتخاذ شده و مدير، تصميم گيرنده اصلي است، درنتيجه، ابتکار عمل را نيز خود به دست مي‎گيرد.

در هر واحد يا تشکيلاتي که مدير تلاش مي‎کند تا زيردستان و همکاران را تحت سلطه خود قرار دهد، ناخواسته حمايت آنها را از خود سلب مي‎کند.

نبايد فراموش کرد که يک مدير، هر چقدر هم که توانمند باشد، بدون حمايت همکاران، توانايي انجام کارها را به تنهايي نخواهد داشت.

از جمله مهمترين دلايلي که اثبات کننده مردود بودن اين روش و تاکتيک مديريتي مي‎باشند  مي‎توان به منزوي شدن مدير از جمع کارکنان اشاره کرد.

چرا که ممکن است کارکنان مخالف، از ميان خود، کسي را به عنوان مدير انتخاب کرده و مدير شرکت يا تشکيلات خود را مورد چالش قرار دهند.

علاوه بر موارد فوق الذکر، مطالعات و تحقيقات گسترده صورت گرفته در مورد مديريت خودکامه صورت گرفته:

نتایج این تحقیقات و مطالعات نشان داده که:

اگر کارکنان، توانايي مخالفت و مقابله با مدير خود را نداشته و به آنها فرصت ابراز وجود داده نشود، ممکن است به دشمني با يکديگر بپردازند.

تاکتیک مدیران خودکامه

يکي از محققان به نام «ليپت»، تحقيقات متعددي را بر روي مديران خودکامه‎اي که بر اساس چنين تاکتيکي، بر کارکنان خود مديريت مي‎کردند، انجام داد.

وي نتايج تحقيقات خود را با نتايج تحقيقات گروه ديگري که بر روي مديريت نوع سوم گرفته بود، مقايسه کرد.

نتيجه‎اي که از مقايسه اين تحقيقات حاصل گرديد، بسيار جالب توجه بود:
ميزان دشمني و خصومت در ميان مجموعه‎هاي داراي مديريت خودکامه (تاکتيک شماره يک)، سي برابر بيشتر از کارکنان مجموعه‎هاي داراي مديريت آزاد منشانه (تاکتيک شماره سه) بود.

مدير موفق کسي است که در زمان مديريت، به نظرات کارکنان و همکاران خود اهميت داده و تصميمات مربوطه را به تنهايي اتخاذ نکند، زيرا چنين برخوردي موجب مي‎شود کارکنان، با مدير و برنامه‎هاي او مخالفت کنند.

اين مدير، حتي اگر نخواهد نظرات ديگران را در تصميمات خود اعمال کند، به دنبال آن است تا نظرات خود را بر کارکنان و همکاران تحميل نمايد.
هر مديري بايد ابتدا اقداماتي انجام دهد که مورد قبول و پذيرش کارکنان قرار گيرد و سپس نظرات خود را در قالب پيشنهاد و نه به صورت دستورات خشک و رسمي، به آنها ابلاغ کند.

مدير موفق، براي استمرار موفقيت خود بايد به اين اصل مهم توجه داشته باشد که ابلاغ دستور، حس همکاري را در ميان کارکنان از بين مي‎برد و اين امر به معناي عدم پذيرش عضويت وي در جمع آنها مي‎باشد.

ممکن است کارکنان، ظاهراً دستورات وي را اجرا نمايند، اما براي تحقق اهداف مورد نظر، از حداکثر انرژي خود استفاده نکرده و در پاره‎اي موارد، کارشکني‎هاي متعددي نيز انجام مي‎دهند؛

در نتيجه، طرح مورد نظر به شکست منجر شده و اگر هم با موفقيت انجام شود -احتمال آن بسيار پايين است- نتيجه دلخواهي حاصل نخواهد شد.

چطور مدیریت کنیم؟

هميشه به ياد داشته باشيم که انسان براي انجام کاري که از روي ميل و رضايت انجام مي‎دهد، حداکثر انرژي و توان خود را مصرف مي‎کند.
ايجاد همدلي، يگانگي و اتحاد کارکنان، ايجاد فضايي صميمي و دوستانه که با آرامش همراه باشد،

از جمله عواملي هستند که به بهبود دائمي سازمان و عملکرد آن منجر مي‎شوند.

ايجاد چنين امکاناتي در حيطه اختيارات مدير است.

مدير بايد کارکنان شايسته خود را مورد تقدير قرار داده و دانش و مهارت آنها را ارتقا دهد.

همچنين بايد به اين مسئله توجه داشته باشد که در ميان همکاران وي، افرادي وجود دارند که از استعداد بالقوه‎اي برخوردار مي‎باشند، استعدادهايي که اگر در مسير درست خود به کار گرفته شوند، مي‎توانند در پيشرفت و ارتقاي شرکت يا سازمان نقش مهمي ايفا کنند.

اما متاسفانه، گاهي اوقات، اين استعدادها ناديده گرفته شده و گاه مورد اهانت قرار مي‎گيرند. مديران موفق، فهيم و دلسوز، اين استعدادها را شناسايي کرده و شرايط لازم براي رشد و شکوفايي آنها را فراهم مي‎کنند.

چنين مديراني به اين مسئله کاملاً آگاه هستند که سرمايه گذاري و تلاش در جهت رشد يک همکار، بهترين تاکتيک براي رشد و تعالي يک شرکت يا سازمان محسوب مي‎شود.

همکاري گسترده‎تر

مدير موفق کسي که به عنوان مدير يا رئيس، به همکاران و زيردستان خود بگويد که به همکاري آنها نياز دارد.

وي بايد اين احساس را در ميان کارکنان و همکاران خود به وجود آورد که رشد و پيشرفت شرکت يا سازمان، نتيجه همکاري و دلسوزي آنها مي‎باشد.

اظهار چنين نظري، بهترين شيوه براي جلب هر چه بيشتر همکاري و همراهي کارکنان است.

متاسفانه، بسياري از مديران تازه کار، اهميت و تاثير افراد مجرب و همکاران قديمي را ناديده مي‎گيرند و از تجربه و دانش آنان غافل مي‎شوند.

اگر اين مديران به همکاران مجرب و قديمي خود ثابت کنند که به ياري، مساعدت و تجربه آنها نياز دارند، بي‎ترديد، در عملکرد خود موفق خواهند بود.

هر مديريتي که تجربيات افراد قديمي را ناديده بگيرد، محکوم به شکست بوده يا از بهره وري بسيار پائيني برخوردار مي‎باشد.

نکات مهم

در پايان، چند نکته مهم براي موفقيت و پيشرفت مديران پشنهاد مي‎شود تا بتوانند در انجام وظايف مديريتي خود، عملکرد بهينه‎اي داشته باشند:

۱- در مقابل کارکنان و همکاران خود با فروتني رفتار نموده و متواضع باشد؛

۲- همان‎گونه که گفته شد باصراحت به همکاران و کارکنان خود، به ويژه افراد مجرب، اعلام کند که به ياري و مساعدت آنها نياز دارد؛

۳- هميشه به نقاط قوت و ويژگي‎هاي بارز همکاران خود توجه داشته باشد؛

۴- کمتر حرف زده و بيشتر گوش کند؛

۵- در زمينه انجام اقدامات مختلف، با همکاران خود مشورت نموده و زمينه‎اي به وجود آورد که آنها کار و برنامه را با نهايت انرژي انجام دهند؛

۶- از همکاران خود فاصله نگرفته و رفتاري صميمانه با آنها داشته باشد؛

۷- از سخنان و اقداماتي که موجب دلسردي مي‎شوند، اجتناب کند.

 در ادبيات ما ضرب المثل‎هايي در اين رابطه هست و به قول سعدي- عليه الرحمه- که مي‎گويد:

تو را دو گوش داده‎اند و يک زبان؛ يعني دو چندان که مي‎گويي، بشنو.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true