چاپ دیجیتال در چند سال اخیر تاثیر زیادی در بازار چاپ های دیگر داشته است.

چاپ های سنتی مثل افست و فلکسو و … تاثیر زیادی از بازار چاپ دیجیتال گرفته اند.

تاثير اقتصاد در بازار چاپ ديجيتال چگونه است.

احتمالاً عمده ترين دليل مطالعه علم اقتصاد، فراگيري يک روش خاص از تفکر است.

شايد بهترين راه معرفي اين علم پرداختن به مفاهيم سه گانه «هزينه فرصت، نهايي گرايي، و بازارهاي کارآمد» باشد.

آموزش و فراگيري راه تفکر اقتصادي نه تنها در فعاليت هاي اقتصادي،

بلکه در موضوع هايي نيز که ارتباط به مسايل اقتصادي ندارند راه گشا باشد.

• الف) هزينه فرصت:

آنه که در يک اقتصاد مي گذرد، نتيجه هزاران تصميم فردي است.

چاپخانه ها بايد در مورد نحوه تقسيم درآمد خود بين کالاها و خدمات موجود در بازار تصميم بگيرند.

افراد مي بايست بين کارکردن (کارنکردن، پس انداز نمودن يا قرض کردن، تبليغات کردن يا نکردن و … يکي را انتخاب کنند.

بنگاه ها تصميم مي گيرند که چه چيزي توليد کنند، چقدر توليد کنند و چه قيمتي را بر روي محصولات خود بگذارند.

به نظر بديهي مي رسد که تحليل هاي اقتصادي به نحوه تصميم گيري توجه دارند.
تقريباً تمام اين تصميمات يک موضوع بده بستان را در بر مي گيرد.

در اينجا مزيت ها و غيرمزيت ها، هزينه ها و فايده ها، همراه کليد، انتخاب فوق خواهد بود.

در واقع «هزينه کامل» انتخاب يک تصميم خاص، فايده از دست رفته ناشي از عدم انتخاب ديگر مي باشد.

آنچه که ما يک تصميم يا انتخاب از دست مي دهيم، «هزينه فرصت» آن انتخب و يا تصميم خوانده مي شد.

مثلاً هزينه فرصت رفتن به سينما، فايده از دست رفته کاري است که در صورت نرفتن به سينما انجام مي داديم،
يا اگر به قصد استراحت يک روز مرخصي مي گيريد، هزينه فرصت شما درآمد يک روز کار است.

در اين شرايط اولويت بندي مناسب و حرفه اي براي يک چاپخانه مي تواند بسيار ارزشمند باشد.

• ب) نهايي گرايي:

به يک مثال توجه کنيد: اگر پدر و مادر شما در شيراز باشند و محل کار شما در تهران، و يک ماموريت اداري به شما محول شود
که مقصد آن اصفهان باشد، هزينه ديدار از خانواده براي شما، فقط هزينه مسافرت از اصفهان به شيراز است.

در حالي که اگر اين فرصت را استفاده نکنيد،

هزينه بعدي شما (به جز اتلاف زمان بيشتر) يک رفت و برگشت کامل بين تهران و شيراز خواهد بود.

به عنوان مثال هزينه مجله را در نظر بگيريد. اگر تيراژ ۵۰۰۰ نسخه از اين مجله چاپ شده باشد.

هزينه کل تهيه و چاپ کتاب که شامل هزينه تاليف، ويرايش، پرسنل، هزينه دفتر کار، خريد کاغذ،

حروفچيني و صفحه آرايي، تهيه فيلم و زينک و چاپ مجله است.

تصور کنيد که اين هزينه ۱٫۰۰۰٫۰۰۰۰ تومان باشد، هزينه متوسط براي هر نسخه ۲۰۰ تومان خواهد بود.

حال اگر تصميم بگيريم تيراژ را دو برابر کنيم هزينه هاي تاليف، و پرسنل و ديگر امور داخلي مجله همان خواهد بود

و هزينه هاي چاپ و کاغذ و صحافي تغيير خواهد کرد و هزينه متوسط براي هر نسخه به ۱۵۰ تومان هم مي رسد.

در اينجا هزينه هاي ثابت که به هر حال و در هر صورت مي بايست انجام پذيرند مطرح نيستند؛

 بلکه هزينه اضافي چاپ نشريه يا همان هزينه نهايي اهميت دارد. چنانچه در قسمت هاي آينده با اين مفهوم بيشتر آشنا خواهيد شد.

هزينه نهايي عبارت است از هزينه توليد يک واحد اضافي از يک کالا

• پ) بازارهاي کارآمد:

فرض کنيد که از بزرگ راه تهران-قم در حال عبور هستيد

در انتهاي بزرگراه و قبل از ورود به تهران در محل دريافت عوارض شش باجه دريافت وجود دارد که سه خط بزرگراه به اين باجه ها ختم مي شوند.

اتومبيل ها که به محوطه باجه ها مي رسند، هر يک در جستجوي کوتاه ترين صف مي گردند
به صورتي که اگر يک باجه صف کوتاه تري اشته باشد، فوراً با يورش ماشين ها صف آن به اندازه ديگر صف ها خواهد شد.

به طوريکه تقريباً زمان انتظار براي تمام ماشين ها يکسان خواهد بود.
گاه که اقتصاددانان صحبت از «فرصت سود» مي کند، -به طور مثال در مثال بالا کوتاه ترين صف فرصت سود را براي راننده فراهم مي کند-

نظر کلي اقتصاددانان اين است که فرصت هاي سودآور کم هستند.

زيرا مانند مثال فوق، هميشه عده اي به دنبال اين سودها هستند و بعيد است که
فرصتي براي مدت طولاني از ديگر فرصت ها سودهي بيشتر داشته باشد.

در بازار چاپ ديجيتال نيز اگر شما به عنوان يک چاپخانه ديجيتال، فروشنده يا توليدکننده جوهري را بيابيد که
با حفظ کيفيت قبلي، قيمت مناسبي را به شما عرضه نمايد.

شما فقط چند روز فرصت داريد تا با خريدن محصولات آن شرکت و تامين جوهر مصرفي خود،

هزينه هاي خود را نسبت به رقبا کاهش داده
و متعاقباً بتوانيد با شگردهاي فروش يا پايين آوردن قيمت سود مناسبي دريافت کنيد.

ولي اين فرصت سود نيز کوتاه مدت خواهد بود، چرا که با تبليغات آن شرکت فروشنده جوهر،

کم کم همه چاپخانه ها به خريد از وي روي آورده.

و آنان نيز به کاهش هزينه و در نهايت کاهش قيمت مي رسند.

اینجا را بخوانید.

• نتیجه

پس در اين شرايط شما نيز مي بايست دائماً در جستجوي فرصت سود مناسب و جديدي باشيد
تا بتوانيد از اين طريق برگ برنده اي نسبت به ساير همکاران و رقباي خود داشته باشيد.

و يا اينکه ممکن است يک واحد دولتي يا شرکتي بزرگ، در يک مناقصه نياز به هزاران متر بنر داشته باشند.

آنها اين نياز خود را از طريق آگهي روزنامه به اطلاع چاپخانه هاي لارج فرمت مي رسانند.

صد البته که يک فرصت سودآوري مناسب پديد مي آيد.

ولي اين فرصت سودآوري قطعاً نصيب آن چاپخانه خواهد شد که:

اولاً بتواند با خريد جوهر و مدياي ارزان تر، هزينه ها و در نهايت قيمت پيشنهادي خود را کاهش دهد،
و مهم تر اينکه بتواند با آگاهي محيطي مناسب، زودتر از ساير رقبا و همکاران فرم شرکت در مناقصه را تهيه و تکميل نمايد.
و شانس پيروزي خود را در آن مناقصه افزايش دهد.

• پیشنهاد

هر چند که بحث وفق مي خواهد روشن کند که يک فرصت سودآوري در بازار، يک چيز معمول نيست،

ولي اين به معني عدم وجود چنين فرصتي نيز نمي باشد. به وضوح زمان هايي وجود دارد که

در يک بازار، فرصت براي کسب سود وجود دارد.

ولي اين فرصت سود نصيب کسي مي شود که زودتر اطلاعات آن را کسب کرده و اقدام کند.
در قسمت هاي بعدي با مفاهيم کاربردي بيشتري در علم اقتصاد آشنا مي شويم .
قطعاً تاثير زيادي در روند مديريت چاپخانه يا شرکت هاي خدماتي مربوط به چاپ ديجيتال خواهد داشت.

مهتاب موید