غلامرضا امیرزاده ایرانی - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
غلامرضا امیرزاده ایرانی

سالهاي پاياني دهه ۶۰ كه همراه با پايان يافتن جنگ هشت ساله ايران و عراق بود، براي بسياري از صنايع كشور سرآغاز تحولي بنيادين در ساختارها و فناوريهاي آنها بود. تغيير و تحولات آن دوران به اندازهاي شگرف و آنچنان سترگ بود كه هشت سال پس از جنگ تحميلي را سالهاي سازندگي ايران ناميدند. در طي جنگ تحميلي بخش اعظمي از سرمايههاي مادي و معنوي كشور صرف هزينه هاي نظامي و جبران بخشي از صدمات وارده به زيرساختهاي اقتصادي، صنعتي، فرهنگي و اجتماعي كشور ميشد.

در اين دوران علاوه بر مشكلات فراوان جنگ بزرگي كه بيش از ۱۴۰۰ كيلومتر از مرزهاي آبي و خاكي ايران را درگير ساخت، تحريمهاي سياسي و اقتصادي نيز مزيد بر علت شده و موانع غير قابل عبوري را در مسير پيشرفت و توسعه صنايع كشور ايجاد كرده بود.

چنين شرايطي موجب شده بود تا تجهيزات و ماشينآلات مورد استفاده در واحدهاي صنعتي دچار فرسودگي شده و فاصله ي زيادي با فناوريهاي مدرن و روزآمد صنعتي در سطح جهاني داشته باشند. فاصلهاي كه باعث شده بود تا مفاهيمي نظير استانداردسازي، بالا بردن سطح كيفي محصولات، صرفهجويي، بهرهوري و استفاده بهينه از ماشين آلات و تجهيزات معنايي در فرهنگ اقتصادي و صنعتي كشور نداشته باشند.

لذا علاوه بر قيمت تمامشده بسيار بالا، محصولات صنعتي داخل كشور از نظر كيفي هم توان رقابت با محصولات خارجي را نداشتند. مجموع سياست گذاريهاي اقتصادي، صنعتي و بازرگاني ايران در آن دوران برپايه تعامل و ارتباط با كشورهاي توسعهيافته و پيشرفته جهان شكل گرفته بود.

ارتباط با جوامع توسعهيافته در اين دوران دليلي بود تا صنعتگران ايراني بتوانند با تكنولوژي ها و خدمات به روز صنايع در سطح جهاني آشنا شوند.

آشنايي با تكنولوژيهاي مدرن جهاني از يك سو و نيازهاي مبرم و روزافزون صنعت چاپ كشور از سوي ديگر، تعدادي از مديران مسئول ليتوگرافيهاي تهران را بر آن داشت تا به دنبال ارتقاء سطح كيفي محصولات و ارتقاء تكنولوژي تجهيزات واحدهاي ليتوگرافي برآيند. تحقق اين طرح مشكلات و موانع فراواني را پيش رو داشت. يكي از مهمترين موانع دستيابي به اين امكان، قيمت و هزينه ي بسيار زياد خريد تجهيزات مدرن ليتوگرافي بود. تكنولوژيها و فناوريهاي جديدي كه وارد چرخهي توليد صنعتي و انبوه ميگردند در ابتداي امر، بها و قيمت بالايي داشته و با سرعت زياد به فروش ميرسند.

در آن روزگار سيستم ليتوگرافي زينك مستقيم (plate setter) تازه به بازارهاي جهاني عرضه شده بود و خريداري تجهيزات مدرن ليتوگرافي هزينههاي سرسامآوري در بر داشت. از اين رو، بخش اعظمي از ليتوگرافان كشور توانايي خريداري و نصب اين ماشينآلات را در مجموعههاي خود نداشتند. عدم توانايي خريد شخصي در مجموعههاي كوچك ليتوگرافي و تبلور روحيه تعاون و همكاري در بدنه جامعه صنف ليتوگراف تهران در دهه ۶۰ موجب شد تا تعدادي از اعضاي نوانديش و خردگراي صنف ليتوگراف، پايتخت شركت سهامي تهراناسكنر را تأسيس نمايند.

نزديك به ۹۰ نفر از مديران مسئول و صاحبان ليتوگرافيهاي تهران در زمره سهامداران اين شركت بودند.

مؤسسان و بنيانگذاران تهراناسكنر در نظر داشتند با ايجاد و تعميم روح تعاون، همكاري و همياري اعضاي صنف مشكل سطح كيفي محصولات، قيمت تمامشدهي فيلم و زينك و خدمات خود را به شرايط استانداردهاي جهاني نزديك نمايند.

لذا شركت سهامي تهراناسكنر كه ايدهي راهاندازي آن از سال ۱۳۶۷ شكل گرفته بود، در سال ۱۳۶۸ تأسيس شده و به طور رسمي فعاليت خود را آغاز نمود. با توجه به اهداف شكلگيري، تأسيس و راهاندازي تهراناسكنر انتظار ميرفت اين شركت افقهاي دور و قلههاي بلندي را فتح نموده گامهاي بسيار ارزندهاي را در زمينه صنعت ليتوگرافي كشور بردارد. تجميع سرمايه، مديريت علمي و كارشناسي، تحقيقات بازارهاي هدف و… عواملي بودند كه چنانچه مديران تهراناسكنر به آنها توجه ميكردند، اين شركت امروز جايگاه بسيار رفيعي را در صنعت ليتوگرافي ايران به خود اختصاص داده بود.

متأسفانه بررسي و ارزيابي شرايط و موقعيت تهراناسكنر نشان ميدهد كه اين شركت نهتنها به اهداف اوليه هيات مؤسس دست پيدا نكرده، بلكه شرايط به گونهاي رقم خورده است كه بخشي از سهامداران آن به دنبال انحلال شركت و بازپسگيري قيمت سهام خود هستند.

عدم تدوين سياستهاي راهبردي، نامفهوم بودن اهداف ميانمدت و بلندمدت، ناكارآمدي مديران عامل، برنامهريزيهاي نادرست، عدم مسئوليتپذيري هياتهاي مديره و… را ميتوان بخشي از مشكلات و مسائل عديدهاي دانست كه تهراناسكنر امروزه با آنها دست به گريبان است. مشكلاتي كه موجب شده است تا تنها نامي از تهراناسكنر باقي مانده باشد و عليرغم همه امكانات و موقعيتهاي بينظيري كه اين شركت در اختيار داشت، سهامداران آن هيچ سودي نبرده و ناگزير شوند دربارهي انحلال آن تصميم بگيرند. يكي از موضوعات محوري مورد بحث در جلسات اخير مجمع عمومي شركت سهامي تهراناسكنر، مربوط به انحلال و فروش ساختمان آن ميباشد.

در حقيقت چند سالي است كه سهامداران و اعضاي اين شركت زماني كه در جلسات مجمع عمومي شركت ميكنند، انگيزهاي به منظور ادامه فعاليت تهراناسكنر نداشته و بيشتر در پي بازگشت سرمايههاي اوليه خود و سرمايهگذاري در بخشهاي خصوصي و شخصي هستند. علاوه بر اين طي چند سال گذشته خبرهاي ناگوار ديگري نيز در خصوص شركت سهامي تهراناسكنر به گوش ميرسد.

اعلام سرقت ۴۰ ميليون توماني يكي از كاركنان تهراناسكنر از اين جمله است.

تعداد قابل توجهي از سهامداران اين شركت در حال حاضر شرايطي دارند كه به وجوه پرداخت شدهي خود نياز مبرمي دارند. حتي كار به جايي رسيده است كه بعضي از اين سهامداران در حال اعلام ورشكستگي هستند.

با وجود اين شرايط آيا توجيهي از سوي مديران وقت در اين زمينه وجود دارد؟

و به طور كلي در تهراناسكنر چه اتفاقي رخ داده است كه يك كارمند به سادگي ميتواند حقوق سهامداران سهامداراني كه خود با مشكلات مالي متعددي دست به گريبان هستند را به سرقت ببرد؟

ساختار و سازمان شركت سهامي تهراناسكنر، چگونه سازماني است كه اجازه ميدهد چنين افرادي در مجموعه حضور داشته و هر رفتاري كه ميخواهند بروز دهند؟

فارغ از مباحث فرم و ساختاري كه مورد تهراناسكنر مطرح است، بايد بررسي و مشخص گردد، آيا اين شركت تاكنون سودآوري داشته است؟

مديريت هزينه تهراناسكنر به چه شكلي بوده و هست؟ و…

بررسي و شناخت وضعيت حاكم بر شركت سهامي تهراناسكنر از جمله اقدامات اصولي و بايستهاي است كه بايد در زمينه صنعت پيش از چاپ رخ دهد. بررسي وضعيت امروزين تهراناسكنر نيز تنها از طريق آسيبشناسي دقيق و ارزيابي موشكافانهي گذشته تهراناسكنر ميسر خواهد شد. در اين چهارچوب بايد توانمنديها، استعدادها، برنامهريزيها، سرمايهگذاريها و… مديران عامل و هياتهاي مديره شركت سهامي تهراناسكنر مورد ارزيابي و كارشناسي دقيق قرار گيرد.

غلامرضا اميرزاده ايراني مديرعامل كنوني شركت سهامي تهراناسكنر است. وي بيش از يك سال است كه در اين سمت مشغول به فعاليت بوده و توانسته به سرقت پنج سالهي يكي از كاركنان اين شركت پايان بخشد. وي از جمله پيشكسوتان و كارشناسان مطرح صنعت پيش از چاپ ليتوگرافي كشور است. تهراناسكنر به عنوان مجموعهاي خصوصي كه به صورت شركت سهامي اداره ميشود، نيازمند مديراني كارآمد، عملگرا و آشنا به اقتضائات بازار خصوصي و جذب سفارشدهنده و مشتري باشد.

توجه ويژه و خاص نسبت به احقاق حقوق كليه سهامداران و بهرهبرداري بهينه از امكانات، فرصتها و سرمايههاي مادي و معنوي شركت از ديگري خصوصياتي است كه مديران تهراناسكنر بايد داشته باشند.

شايد بتوان يكي از بزرگترين نقاط ضعف اين شركت را در نحوه اداره و عدم ترسيم افقهاي فرارو عنوان كرد. پيشينه و سابقهي اميرزاده ايراني چه در زمينه مديريتي و اداره ليتوگرافي مردمك و چه به لحاظ اعتبار صنفي، نشان ميدهد وي ميتواند مديري ارزنده براي شركت تهراناسكنر باشد.

او در اولين ماههاي مديريت بر تهراناسكنر، موفق به شناسايي و معرفي سارق سرمايههاي اين شركت گرديد. وي با تكيه بر چهارچوبهاي استاندارد مديريتي و بهرهگيري از درايت و پشتكار خود توانست اين مهم را به انجام رسانده و جلوي بخش اعظمي از هدررفت سرمايههاي شركت سهامي تهراناسكنر را بگيرد.

ليكن با اوصاف غلامرضا اميرزاده ايراني نيز همانند مديران گذشته، از عدم تدوين برنامههاي استراتژيك و راهبردي توسط هيات مديره شركت سهامي تهراناسكنر در رنج است.

وي كه با انگيزههاي بسيار زياد به تهراناسكنر وارد شد، اكنون پس از گذشت قريب به يك سال از فرآيند موجود در اين شركت اعلام نارضايتي كرده و عنوان مينمايد به هيچوجه در دورههاي آتي نامزد تصدي اين پست نخواهد شد. از دست دادن مديران لايق، ارزنده، كارآزموده، علمي و باتجربه، هزينههاي فراواني را به اين شركت وارد ميكند. لطمات جبرانناپذيري كه در صورت تداوم روزبروز شرايط را نگرانكنندهتر و مشكلسازتر مينمايد.

چند و چون وضعيت حاكم بر شركت سهامي تهراناسكنر، پيگيري پرونده قضايي يكي از كاركنان شركت، دورنما و آينده تهراناسكنر، مشكلات و موانع سرراه مديران اين شركت و…. موضوعاتي است كه در گفتگوي خبرنگار ماهنامه چاپ و تبليغات با اميرزاده ايراني مطرح شده و وي به اين پرسشها پاسخ داده است.

پرسش: شركت سهامي تهراناسكنر از چه تاريخي تشكيل شده و از ابتداي راهاندازي چه اهدافي در اساسنامه آن گنجانده شده بود؟

پاسخ: ايده تأسيس و تشكيل شركت سهامي تهراناسكنر در سال ۱۳۶۸، چندي پس از راهاندازي و آغاز به كار شركت مگاپس شكل گرفت. روزهاي آغازين تأسيس و شروع فعاليتهاي بهروز شركت مگاپس در صنعت ليتوگرافي جرقههايي را در ذهن تعدادي از پيشروان و اهل انديشه اين صنعت بوجود آورد. اين عده دريافتند كه در حال حاضر فعاليت در صنعت ليتوگرافي چه در زمينه خدمات و چه در بخش تكنولوژي، به سبك سنتي پاسخگوي نياز مخاطب نميباشد.

از طرفي صنايع مولد و كارخانجات توليدكننده در كشورهاي توسعهيافته و حتي در كشورهاي در حال توسعه آنچنان پرشتاب و با گامهاي سريع حركت ميكنند كه ديگر نميتوانند پذيراي خدماترساني بخشهاي مختلف صنعت چاپ به شكل سنتي باشند. به عبارت ديگر، در اين دوران روشهاي سنتي جوابگوي بلندپروازيهاي فعالان صنعتي نبوده و توانايي همگام شدن با دستاوردهاي جديد تكنولوژي هم از نظر محصولات و خدمات و هم به لحاظ تجهيزات و ماشينآلات را ندارد. فعالان صنعت پيش از چاپ ليتوگرافي كشور پس از بررسيهاي دقيق و كارشناسيهاي علمي به اين نتيجه رسيدند كه شركت سهامي تهراناسكنر را با عضويت اعضاي صنف راهاندازي كنند.

تأسيس مجموعهاي در ابعاد تهراناسكنر نيازمند استفاده و بهرهگيري از تجربيات و اندوختههاي مجموعههاي مشابه و روزآمد داخلي بود. از اين رو، در ابتداي امر بهرههاي فراواني از تجربيات و روشهاي بكار گرفته شده توسط مديران شركت مگاپس عايد مؤسسين تهراناسكنر گرديد.

پرسش: شركت سهامي تهراناسكنر با چه هدف يا اهداف تأسيس شد؟ اين اهداف به چه ميزان كارآمدي لازم و درخور توجهي داشتند؟

پاسخ: يكي از اصليترين و زيربناييترين اهداف تأسيس تهراناسكنر، خدماترساني به واحدهاي صنعتي ليتوگرافي و رفع مشكلات و موانع پيشرفت آنها بود. به عنوان نمونه در آن دوره به دلايل مختلف قيمت ماشينآلات و تجهيزات ليتوگرافي، بخصوص سيستمهاي خروجي زينك مستقيم (Platesetter) بسيار بالا بود.

به گونهاي كه بخش اعظمي از واحدهاي ليتوگرافي تهران قدرت خريد اين ماشين آلات را نداشتند. حال آنكه تهراناسكنر با توجه به تجميع سرمايه ليتوگرافان تهران، ميتوانست با خريداري اين دستگاهها خود را به تجهيزات و ماشين آلات مدرن و بهروز صنعت ليتوگرافي در دنيا نزديك سازد. در اين صورت تهراناسكنر تبديل به مجموعه اي ميشد كه ميتوانست به صورت لابراتوار مادر عمل نمايد.

اين هدفگذاري ابعاد و پيامدهاي مثبت ديگري نيز در پي داشت. بدين منظور برنامه هايي در نظر گرفته شده بود تا علاوه بر اينكه در اين لابراتوار به كليه ليتوگرافان تهراني سرويسدهي لازم و مناسب ارائه ميشد، آموزشهاي عملي و اجرايي كاربردي ارزندهاي نيز به نيروهاي موجود در تهراناسكنر داده ميشد. از آنجا كه نيروهاي فني و تخصصي تهراناسكنر از بدنه ليتوگرافان تهران انتخاب و استخدام شده بودند، در حقيقت اين آموزشها، جهت استفاده و بهرهبرداري ديگر ليتوگرافان نيز كاربردهاي مناسبي داشت. كاركنان تهراناسكنر ضمن آشنايي با تكنولوژيها و فناوريهاي مدرن صنعت ليتوگراف و پيش از چاپ، چه در زمينه اسكنرها و چه در زمينه خروجي، ميتوانستند در خصوص كيفيت محصولات نيز تجربيات گرانسنگي را به دست بياورند.

ليكن شايد بتوان مهمترين هدف تأسيس شركت سهامي تهراناسكنر را ايجاد و تعميم روح تعاون دانست.

در ميان اهداف مختلفي كه مؤسسين تهراناسكنر در نظر داشتند، بسترسازي و ايجاد فرصتهاي مناسب به منظور تقويت و گسترش روح تعاون در ميان بدنه صنف ليتوگراف تهران از اهميت و جايگاه بسيار ارزشمندي برخوردار بود. لذا در صورتي كه برنامهريزان و سياستگذاران شرکت تهران اسكنر اهداف اوليه خود را ادامه ميدادند، ميتوانستند با انتخاب و گماردن مديراني که براي اهداف و افقهاي ترسيم شده اوليه ارزش و اعتبار لازم و مورد نياز را قائل بوده و بهاي لازم را جهت تحقق آنها ميپرداختند و اينگونه خودسرانه عمل نميکردند، امروز شاهد بوديم كه شركت سهامي تهران اسكنر تبديل به يكي از مهمترين ارگانها و مجموعههاي بخش خصوصي صنعت چاپ ايران بود و ميتوانست خدمات شايان ذكري را به صنعت چاپ كشور در بخش پيش از چاپ داشته باشد.

زيرا در صورتي كه مديران و تصميمگيران تهراناسكنر همه اعضا را به يك چشم ديده و در بدنه صنف به شكل عادلانه رفتار ميكردند، تعداد كمي از مديران و صاحبان امتياز واحدهاي ليتوگرافي اقدام به واردات ماشينآلات و تجهيزات ليتوگرافي ميكردند. اما متأسفانه بعضي از مديران تهراناسكنر زماني كه به قدرت رسيده و مسئوليت اداره اين شركت را عهدهدار شدند، اعضا و بدنه صنف را به دو دسته خودي و غيرخودي تقسيم كردند. با اين اقدام از نظر مسئولان تهراناسكنر عدهاي در آن سوي جوي و عدهاي ديگر در اين سوي جوي و همراه و همگام با آنان بودند.

اين قبيل اقدامات، تهران اسكنر را تبديل به رقيبي قدرتمند از نظر سرمايه و ماشينآلات براي برخي از واحدهاي ليتوگرافي نمود. مجموعهاي كه با سرمايهگذاري خود اين ليتوگرافيها تشكيل و تأسيس شده بود. اين قبيل رفتارها آرامآرام تهراناسكنر را تنها متعلق به گروهي خاص نمود و روح تعاون و همبستگي به آهستگي در درون آن از بين رفت.

پرسش: آيا تاكنون شركت تهران اسكنر با به قدرت رسيدن گروههاي مختلف و سياستهاي اعمال شده توسط هياتهاي مديره و مديران عامل توانسته است به اهداف اوليه خود دست يابد؟ در ميان ادوار مختلف مديريتي شركت، كدام دوره از ديگر دورهها عملكرد و اهداف بهتر و صحيحتري را دنبال كرده است؟

متاسفانه گروههاي مختلف و گوناگوني كه در عمر بيست ساله شركت تهران اسكنر مديريت اين مجموعه اقتصادي و صنعتي را برعهده داشتند، سياست تعريف شده و مدوني نداشتند و هر کدام براساس اتفاقات و رويدادهاي روزمره تصميم ميگرفتند. با كمال تأسف بايد اعلام كرد در تهران اسكنر يک منشور استراتژيك يا يك مرامنامه و مانيفست وجود نداشته است و اين موضوع سبب شده تا هيچيك از مديران تابع يك برنامهي راهبردي و هدفمند نبوده و نيستند. منظور از اين مرامنامه در واقع مرامنامهاي است که اساس تفکر موجود در تهران اسكنر را بيان کند. در چنين مرامنامهاي بايد اهداف عاليه و بنيادين شركت بيان شده باشد.

نبود اين مرامنامه و مانيفست از آنجا رخ عيان ميسازد كه تمامي مديراني كه در دورههاي مختلف مديريت اين شركت را برعهده داشتند، مديران باتجربه و كارآزمودهاي بودند كه در تجربههاي پيشين خود كارنامهاي موفق و ارزنده را از خود باقي گذاشته بودند. حال چه پيش آمده است كه اين مديران توانايي اداره مناسب و تحقق برنامههاي استراتژيك تهران اسكنر را نداشتند، موضوعي است كه بايد مورد بررسي و دقتنظر كارشناسان و اهالي صنف قرار گيرد.

يكي از مهمترين دلايل را ميتوان در نبود مرامنامه استراتژيك اين شركت دانست.

متاسفانه مديران عامل و هياتهاي مديره شركت سهامي تهراناسكنر تاكنون نهتنها به اهداف اوليه اين شركت دست پيدا نکردند، بلکه شايد فاصله هاي بسيار زيادي را نسبت به هدفهاي اوليه پيدا کردهاند. به نظر بنده دستيابي و تحقق اهداف اوليه تهراناسكنر، امروز تبديل به موضوع و هدفي دست نيافتني گرديده است. زيرا زماني كه روح جدايي، دشمني و تفرقه در ساختار تشكيلاتي هر مجموعهاي رخنه كرده و به وجود آيد، ديگر به هيچ عنوان نمي توان به آن جامعه شکل متحد داده و اهداف همسويي را دنبال كرد. بدين جهت كه اعضا و عناصر مرتبط با تشكيلات مذكور ذهينيت و برداشتهاي سياهي از مجموعه دارند.

پرسش: در ميان ادوار مختلف مديريت شرکت سهامي تهراناسكنر، كداميك از دورهها نسبت به ديگر ادوار، عملكرد بهتر و صحيحتري را پيگيري نموده است؟

پاسخ: زماني كه هدف و خطمشي اوليه و ابتدايي شكلگيري يك مجموعه در پيچ و خم ادوار گوناگون مديريتي آن گم ميشود، يادآوري و بازخواني دوباره آنها سخت است. باور بنده اين است كه مديران و تصميمگيران تهراناسكنر در هيچ دورهاي به اهداف اوليه شرکت توجه نداشتهاند. هر گروهي که مسئوليت مديريت و اداره تهراناسكنر را به دست آورده، به فراخور دانش و اطلاعات فني و مديريتي خاصي که داشتهاند، سبک و روش ويژهاي را در ادارهي تهراناسكنر پيگيري نمودهاند. به همين دليل برنامههاي اجرايي و سياستگذاريهاي بكار رفته در شركت سهامي تهراناسكنر، نتيجه يک زنجيره ناپيوسته مديريتي است. لذا متأسفانه براي ايجاد اين شرايط هيچيك از دورهها با يكديگر تطبيق نداشتهاند.

كار به جايي رسيده است كه ديگر نميتوان اهداف اوليه تهراناسكنر را تبيين و تدوين نمود. بدين منظور ناگزير خواهيم بود تا طي يک بررسي تحقيقي، تاريخچه شكلگيري و راهاندازي شرکت سهامي تهراناسكنر را بيرون آورده و بتوانيم ادعا كنيم که اهداف اوليه شرکت چه چيزهايي بوده است؟

بر چه پايههايي استوار شده؟ يا چرا تاكنون اين اقدام صورت نگرفته؟

با تمام اين اوصاف و عليرغم مشكلات و موانع تحقق اين پروژه تحقيقاتي، اين فرآيند سوالي اساسي و بنيادين را به وجود ميآورد. پرسش اينست که آيا با بررسيهايي كه امروز انجام ميشود، با توجه به روح تفرقهاي که در جامعه صنف ليتوگراف به وجود آمده ميتوان به ارکان، اهداف و سياستهاي تعريفشده اوليه رسيد؟

يا تحقق اين هدف بسيار دور از ذهن و دست نيافتني است؟

از طرفي به نظر بنده هيچ کدام از دورههاي مديريتي تهراناسكنر برنامهها و اهداف خود را درست انجام ندادهاند. چنانچه هر کدام از مديران سابق (از مدير عامل تا هيات مديره) درخصوص نحوه اداره تهراناسكنر و برنامههاي اجرايي دورههاي خود مورد پرسش قرار گيرند، در پاسخ يکسري ملاکها، مستندات و دلايلي را براي توجيه عملكرد دوران خود دارند که به نظرشان فعاليتهاي صورت گرفته در آن دوران بهتر بوده و دستآوردهاي بيشتري داشته است.

به طور قطع اگر پاسخهاي مديران ارشد تهراناسكنر، بازبيني شده و با دقتنظر مورد بررسي قرار گيرد، در مييابيم که هيچ از اين دورهها هم به لحاظ رابطه با مشتريان و گروه هدف شركت و هم از نظر برنامهريزي اصولي به منظور پيشبرد امور، به هدف اصلي حتي نزديک هم نبودهاند. به عبارت ديگر هيچ كدام از دورههاي مديريتي تهراناسكنر در راستاي اهداف و برنامههاي اوليه شركت سهامي تهراناسكنر حركت نكردند.

پرسش: با توجه به مشكلات عديدهاي كه در عمر ۲۰ ساله شركت سهامي تهراناسكنر به وجود آمده است، سهامداران شركت تهراناسكنر ديدگاههاي مختلفي پيرامون ادامه يا عدم ادامه فعاليت اين شركت دارند. برخي از سهامداران بر اين باورند كه فعاليت اين شركت بايد به پايان يافته، ساختمان آن به فروش رسيده و حقوق سهامداران پرداخت شود. بعضي ديگر نيز هنوز به ادامه فعاليت تهراناسكنر اعتقاد داشته و اميدوارند با تغيير رويكرد مديران تهراناسكنر فرآيند جديد و نويني در اين شركت طي خواهد شد. جنابعالي در اين مورد چه نظري داريد؟

پاسخ: سهامداران، اعضاي هيات مديره و ساير بدنه صنف ليتوگراف تهران، دلايل و توجيهات فراواني در خصوص نظرات خود دارند. ليكن به نظر ميرسد يكي از مهمترين و اصليترين دلايل مخالفت شركاي شركت سهامي تهراناسكنر، مربوط به اوضاع اقتصادي و نوسانات موجود در بازار ايران باشد. طي چند سال گذشته به يكباره قيمت زمين و ساختمان با روندي بسيار سريع افزايش يافت.

اين موضوع سبب شد تا قيمت ساختمان تهراناسكنر به شكل سرسامآوري رشد نمايد. اين موضوع موجب گرديده به زعم دوستان، سرمايهاي بسيار زياد بلاستفاده باقي مانده و مديران تصميمگير تهراناسكنر هيچ برنامهاي به منظور بهرهبرداري و ايجاد فرصتهاي جديد سرمايهگذاري در آن ندارند. ليكن مشكلي كه در اين زمينه وجود دارد، زاويه ديد و نقطهنظر تحليلي اعضا و سهامداران تهراناسكنر است.

چرا كه با اين ديدگاه شركت به سمت اضمحلال پيش خواهد رفت.

شرايط موجود را بايد براساس واقعيتهاي موجود در جامعه ليتوگراف تهران مورد بررسي و دقتنظر قرار داد. بايد با بررسي و شناخت دقيق از شرايط و رعايت اصول اخلاق حرفهاي حاكم بر مديريت واحدهاي صنعتي و صنفي موقعيتها و فرصتهاي بديع و خلاقانهاي را در اختيار شركت سهامي تهراناسكنر قرار داد. در اين صورت امكان تحقق اهداف اوليه شركت تهراناسكنر نيز وجود دارد. البته به نظر ميرسد جهت اصلاح امور، انجام بهينه فعاليتها و برنامههاي شركت و مهمتر از همه رضايت تمام سهامداران تهراناسكنر بهتر است که عدهاي از سهامداران از شركت جدا شوند.

چرا كه وضعيت اقتصادي و مالي عدهاي از سهامداران به گونهاي است كه در كوتاهمدت نياز مبرمي به سرمايههاي خود در تهراناسكنر دارند و از آنجا كه تهراناسكنر تحت هيچ شرايطي امكان برآورده كردن اين نياز حياتي را ندارد، به نظر ميرسد بهتر آن باشد كه اين عده از بدنه تهراناسكنر جدا شوند. بهبود اصولي و علمي ساختار شركت سهامي تهراناسكنر مستلزم كار كارشناسي و بررسيهاي دقيق و در آخر برنامهريزيهاي ميانمدت و بلندمدت علمي و عملي است.

انجام چنين پروسه و فرآيندي نيازمند صرف زمان و وقت مناسب و كافي است.

در نتيجه امكان پاسخگويي سريع مالي را ندارد. شايد بتوان راهكارهايي را جستجو كرد كه بتوان در كوتاهمدت نيز سودآوري نسبي را براي سهامداران تهراناسكنر به ارمغان آورد. اما اين ارمغان مناسبي براي بدنه صنف ليتوگراف تهران نيست. چرا كه با صبوري كردن و تحمل مشكلات ابتدايي ميتوان برنامههاي بلندمدت و ارزندهاي را در آينده براي اعضاي صنف داشت.

بدين جهت اگر تهراناسكنر در حال حاضر فروخته شود، آن عده از سهامداران كه در حال حاضر نياز به نقدينگي و بازگشت سرمايههاي خود را ندارند، متضرر ميشوند؛ و در صورتي كه تهراناسكنر با وضعيت فعلي نگهداري شود، آن بخش از سهامداران كه نياز مبرمي به سرمايههاي خود دارند، با زيان روبرو خواهند شد. به طوري كه ممكن است حتي سودآوري آينده اين شركت نيز تأثيري بر فعاليت آنها نداشته باشد و شايد در آن زمان از صنف ليتوگراف خارج شده باشند. به نظر ميرسد در اين ميان راه سومي وجود دارد كه ميتواند هر دو گروه را راضي و خشنود سازد. هيات مديره ميتواند اقدام به خريداري سهام آن عده از سرمايهگذاران و اعضاي شركت سهامي تهراناسكنر كه به سرمايههاي خود نياز دارند، بنمايد. البته خريداري فوق بايد به صورت عادلانه و به قيمت روز باشد.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true