true
-
چرا برای خلاق بودن باید هماهنگ باشید؟
در زندگی خود منظم باشید تا بتوانید در کارها و اقدامات خود، دقیق و منظم عمل کنید.
گوستاو فلوبرت
اکنون یک روز سراسر شاد را آغاز میکنید. شما هیجان خاصی در مورد بخش جدیدی از یک اقدام خلاقانه دارید و میخواهید عقیده خود را به مرحله عمل در آورید. رایانه خود را روشن کنید، جریان آشنای ایمیلها را در صندوق دریافت خود مشاهده میکنید، ایمیلهایی را که تمایل به پاسخگویی به آنها ندارید حذف میکنید. به فهرست نگاه میکنید، ناگهان ضربان قلب شما تندتر میشود، دو مورد از ایمیلهای شما باید بلافاصله پاسخ داده شوند. بخش پاسخ را باز کرده و شروع به پاسخگویی به یکی از ایمیلها میکنید….. بیست دقیقه بعد متوجه میشوید که در منطقه ایمیلی قرار گرفتهاید که به وسیله لینک مورد علاقه یکی از دوستان شما ارسال شده است و پاسخ شما در مورد مسائلی است که هیچ تمایلی به آنها ندارید. شما پنجره ایمیل را کوچک کرده و به پروژه خود باز میگردید….
پس از ۱۵ دقیقه، واقعا از کار خود لذت میبرید، و هنگامی تلفن زنگ میزند به جریان خلاقانه خود توجه میکنید.
کسی از شما درخواستی دارد. درخواستی که باید هفته پیش در یک نشست، آن را انجام میدادید. اما نمیتوانید آن درخواست را پیدا کنید. داخل کاغذهای روی میز خود را جستجو میکنید، حتی به سراغ یادداشتهای خود میروید. اما باز هم موفق نمیشوید. ناگهان ضربان قلب شما تندتر میشود که دلیل این مسئله، باز کردن پوشهای است که نامهای را در آن مشاهده میکنید که آن آن را فراموش کردهاید – این برنامه باید در چند روز گذشته، سریعا پاسخ داده میشد.
به شخصی که آن طرف خط تلفن است میگوئید: «گوشی را نگه دارید، من بلافاصله برمیگردم». سپس میگوئید: «وقتی که آن را پیدا کردم با شما تماس میگیرم». گوشی تلفن را قطع میکنید و نامه را برمیدارید – این نامه باید بلافاصله بایگانی شود، اما نمیدانید که چرا آن را کنار گذاشتهاید – اکنون فقط نیم ساعت تا شروع جلسه بعدی خود فرصت دارید و شما فراموش کردهاید با طرف مقابل خود تماس بگیرید. طرح شما، نگاه خیرهکنندهای به شما میاندازد. صندوق دریافت شما پس از اینکه پر شد، سایر نامهها را دریافت نمیکند – اکنون تعداد نامهها بیشتر از زمانی است که پیشتر به آنها پاسخ میدادید.
شور و اشتیاق شما فروکش کرده و روز جدیدی آغاز شده است- به نظر میرسد که اقدامات خلاقانه، رویایی دست نیافتنی هستند.
آیا چنین سناریویی برای شما رخ داده است؟ نرمافزار طراحی خود را با یک پردازشگر کلمه عوض کرده و صدها بار این کار را انجام دادهام. در دنیایی مطلوب، تمام زمان و انرژی خود را به کارها و اقدامات خلاقانه اختصاص میدهیم، اما به نظر میرسد که واقعیتهای اقدامات مدرن، فراتر از ما حرکت می کنند. البته این سناریو در بسیاری از شیوهها با شکست مواجه میشود. مسئله اعجابآور در فناوری مدرن، تسهیل حجم ارتباطات و اطلاعات و تقسیم آنها میباشد. اما مسئله وحشتناک در مورد فناوری مدرن مربوط به همین مسئله است.
ما از طریق تلفن، وبکمها، مسنجرهای ثابت، ایمیل، وبسایتها، بلاگها، خبرنامهها و فناوری شبکههای اجتماعی با اطلاعات و روابط جدید آشنا میشویم. این فهرست هر سال توسعه مییابد. با استفاده از «بلکبری» و اینترنت موبایل، میتوانید دادهها و تقاضاهایی را در اختیار داشته باشید که در هر لحظه برای شما ارسال میشوند. هیچ تعجبی ندارد که مردم، کارگاههای خود را در یک محیط دیجیتال راهاندازی میکنند.
اگر یک هنرمند حرفهای یا یک فرد خلاق باشید یعنی خلاقیت داشته باشید:
تمام این موارد برای تخریب خط کاری شما کافی است. اما اگر یک هنرمند حرفهای یا یک فرد خلاق باشید، این خسارتها بیشتر میشود. برای انجام یک کار خلاقانه، ارتباط، عامل مهم و ضروری است، اقدامات ویژه فرآیند خلاقانه مستلزم تمرکز ویژه بر کاری است که در حال انجام میباشد. هنگامی که در کی منطقه قرار میگیریم، جریان خلاقانهای را تجربه میکنیم که جریانی تقریبات خودکار است که نیاز به هیچگونه تلاشی ندارد و یکی از روانشناسان به نام «میهالی سیکز منتیالی» از آن تحت عنوان ویژگیهای عملکرد خلاق سطح بالا یاد میکند. اختلالات، انجام کارهای متعدد و اضطراب که از تلاش برای انجام تعهدات متعدد ناشی میشوند خطر تمرکز نامناسب را به دنبال دارند.
اگر درباره تاثیر تمام این اختلالات، عوامل نامناسب و پریشانی بر اقدامات خلاقانه خود نگران هستید، مطالعه این اثر به شما پیشنهاد میشود. در فصلهای بعد، بعضی از اصول و شیوههای عملی حفظ تمرکز خلاقانه خود تحت فشار و کنترل جریان اطلاعات و تقاضاها ارائه خواهند شد، در نتیجه، میتوانید خلاقیت خود را تحریک کنید تا اینکه آن را کنار بگذارید.
و این به معنای هماهنگی است.
تشکیلات، ساختار، نظم و انظباط و عادت، غالبا به عنوان خطری برای خلاقیت در نظر گرفته میشوند. در اینجا نمیخواهیم اصطلاحات بیشتر شرکتها مانند مدیریت زمان و جریان کار را ذکر کنیم. تمایل ما بر این است که خلاقیت را به عنوان فضایی برای تصور نامحدود در نظر بگیرید که فاقد هر گونه محدودیتی است. هنوز هم بدون شک، عبور و تخطی از قوانین در فرآیند خلاقانه بسیار حائز اهمیت است، تصور عمومی از خلاقیت، جنبه دیگری را نشان میدهد: زندگی هنرمندان برجسته را بررسی کنید تا شواهد مربوط به کار سخت را بیابید. «توئیلا تراپ»، یکی از هنرمندانی که اپرای فیلم «آمادئوس» را رهبری میکرد، در مورد پورتره فیلم «موتزرات» چنین میگوید:
فیلم آمادئوس، روحیه نبوغ خلاقانه را کاملا رمانتیک بیان میکند. «آنتونیو سالیری» که نقش یک فرد باهوش و مستعد را ایفا میکند، محکوم میشود که در زمان موتزارت زندگی کند، نبوغی اهدا شده و نامنظم که به واسطه نیروهای خداوندی به وی اعطا شده است … البته این مسئله چندان جالب نیست. هیچ نبوغ طبیعی در آنجا وجود ندارد … هیچ کس بیشتر موتزارت کار نمیکند. اما در این زمان، او ۲۸ سال مسنتر است موتزارت در این زمینه به دوست خود میگوید: دیگران تصور میکنند که من این هنر را به راحتی به دست آوردهام. اما دوست عزیزم، تاکنون هیچ کس به اندازه من به این مسئله فکر نکرده است.
خلاقیت داشتن و عادت خلاقانه
این مسیر از اثر فوقالعاده «تراپ» تحت عنوان «عادت خلاقانه: آن را یاد گرفته و در زندگی استفاده کنید»، شروع میشود که وی متعقد است اقدامات روزانه، بخشی از فرآیند خلاقیت است که میتواند راهگشای الهام باشد و حتی از آن نیز فراتر رود. این اثر، یک اثر الهامبخش، چالش برانگیز و بسیار عملی است که فضای اطراف هر کسی را که با جدیت، اقدامات خلاقانه خود را مورد توجه قرار میدهد در بر میگیرد.
این مسئله نشاندهنده آن نیست که هنرمندان و افراد خلاق باید به شیوهای هماهنگ شوند که مورد نظر رئیس شرکت باشد. شما ممکن است بعد از ظهر از خواب بیدار شده و در منزل خود شروع به کار کنید. میتوانید اتاقهای هتلهای مختلف را هر روز کنترل کنید، در حالی که در تخت خود مشغول استراحت هستید. فرآیند خلاقانه و عادتهای کاری شما میتوانند شبیه خوشآمدگویی به یک فرد خارجی باشد، اما اگر برای خودتان کار میکنید، این مسئله شکل دیگری به خود میگیرد. اینها مسائلی هستند که باید در تصور ذهنی خود در نظر داشته باشید.
در این اثر، پیشنهادهای متعددی برای حفظ جریان تقاضاهای خارجی ارائه شده و به شما کمک میکند تا مسیر خلاقانه خود را توسعه داده و روز کاری خود را منظم کنید. تصمیم ندارم سیستمی خشک و بیروح یا هرگونه اقدام بهینه را به شما پیشنهاد کنم. همچنین در تجربیات و مطالعات خود در مورد فرآیند خلاقانه به سیستمهای آشنای مدیریت زمان اشاره کرده و آنچه را که فکر میکنم این سیستمها به افراد حرفهای خلاق پیشنهاد میکنند ارائه میکنم.
-
اولویتها مهم هستند اما اضطراری نیستند.
دو سال پیش، یک دیوار آجری توجه مرا به خود جلب کرد. در آن زمان، دومین سال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را به صورت نیمه وقت میگذراندم که برای تجارت من بسیار حائز اهمیت بود. از من دعوت شده بود تا به عنوان یک شاعر، اثری تحت عنوان Magma – یکی از نشریات تخصصی انگلستان در زمینه شعر – را ویراستاری کنم. این فرصتی بود که نمیتوانستم آن را از دست بدهم. همچنین تازه ازدواج کرده بودم به پیشرفت تجاری خود نیز فکر کنم، مشتریان خود را راضی نگه دارم و هزینه تمام این فعالیتهای فوق برنامه را نیز تامین کنم.
از آنجا که زمان کافی در اختیار نداشتم، به این نتیجه رسیدم که مردم تمایل دارند عقاید خود را توسعه داده و تجارت خود را تبلیغ کنند، تا اینکه فقط در مورد منوی صبحانهگر به مورد علاقه خود مطلب بنویسند. این موقعیت برای من بسیار حائز اهمیت بود، زیرا من عاشق نوشتن بودم و عقایدی داشتم که میخواستم آنها را مطرح کنم و دوست داشتم با افراد جدیدی ملاقات کنم.
اما برای یافتن زمان باید به کجا میرفتم؟ در این زمان، علاقه چندانی به این مسئله نداشتم که شعرهای خود را به صورت مکتوب بنویسم تا اینکه مقطع کارشناسی ارشد را به پایان رساندم. اما هنوز هم در زمینههای مختلف از جمله دستیابی به کیفیت، زمان متمرکز، اجتناب از اشتباهات، نوشتن مقالات، مطالعه اشعار و شروع یک وبلاگ با مشکلات و اقدامات غیر ممکنی مواجه شدم. پس از بررسی یادداشتها و اقداماتی که در دست داشتم، به نتیجه استرسآوری دست یافتم.
در جدول زمانی خود، هیچ زمان ویژهای مشاهده نمیکردم. یعنی زمانی که برای انجام کارهایم لازم داشتم، بدون اینکه تلفن زنگ بزند، ایمیل را پاسخ دهم یا در جلسه یا کلاسی شرکت کنم. من هرگز خود را به عنوان یکی از پیشگامان این عرصه در نظر نگرفتهام. در یک روز خوب، من ساعت ۳۰/۷ صبح از خواب بیدار میشوم، اما در یک روز نامطلوب، ممکن است تا ساعت ۳۰/۸ صبح نیز هنوز در رختخواب باشم. باید کارهای خود را رأس ساعت ۹ صبح آغاز کنم، اما حجم قابل توجهی از کارهای نامعقول پیش روی من قرار گرفته است که مستلزم یک اقدام فوری است.
زمان شروع به کار جدید من ساعت ۳۰/۶ صبح است. اگر بخواهید بدانید من چگونه زمان را مدیریت میکنم، مقاله بسیار جالب «استیو پاولینا» تحت عنوان «چگونه میتوان یک riser اولیه بود» را مطالعه کنید. در اینجا من این مسئله را بیشتر مورد توجه قرار میدهم.
تصمیم ندارم مطالب فوقالذکر را بیش از حد بررسی کنم، اما ارزش زمان محصور شده برای اقدامات خلاقانه شما را در تقاضاهای ضروریتر نشان میدهم. این مسئله برای من بسیار ساده است که درخواست همکاری با یک نشریه تخصصیتر را رد کنم، زیرا کارهای بسیاری دارم. همچنین میتوانم بررسی یک وبلاگ را تا زمانی که وقت کافی در اختیار داشته باشم به تاخیر بیندازم. اما مسئله مهم این است که در اقدامات خلاقانه، همیشه مسائل اضطراری به وجود میآیند که توجه مرا به خود معطوف میکنند. هنوز هم هنگامی که به گذشته فکر میکنم، زمانی که مهمترین ارزش را برای خود و متقاضیان قائل بودم، زمانی را به خاطر میآورم که مشغول نوشتن وبلاگ، مقاله، اشعار و سمینارها بودم. این یک مسئله خلاقانه است که آموزش، نمایش و مشاوره را تحت تاثیر قرار میدهد.
اولویتهای کاری که مهم هستند، اما اضطراری نیستند
«استفان کووی» در اثر خود تحت عنوان « هفت عادت مردمان موثر»، اقدامات کاری را بر اساس اهمیت و و اضطرار طبقهبندی میکند. «کووی» خاطرنشان میکند که بسیاری از ما زمان زیادی را به کارهایی اختصاص میدهیم که اضطراری و مهم هستند، به عبارت دیگر، دفع اضطرار را جایگزین حل مشکلات یا پاسخگویی به تقاضای دیگران در یک مدت زمان کوتاه میکنیم. گاهی اوقات، این مسئله غیرقابل اجتناب است. همچنین میتواند تجربیات مهیج و سازندهای را به دنبال داشته باشد.
راهحل «کووی» مربوط به اولیتهای کاری است که مهم هستند اما اضطراری نمیباشند. اگرچه انجام این برنامه به طور روزانه بسیار مشکل به نظر میرسد، اما تنها شیوهای است که شما را مطمئن میسازد به سمت اهداف و رویاهای خود در حال پیشرفت هستید، به جای آنکه به آنچه سایر افراد در اختیار شما میگذارند واکنش نشان دهید. به مرور زمان، هر چقدر مواجهه شما با مسائل مهم، پیش از تبدیل شدن آنها به مسائل اضطراری بیشتر باشد، اقدامات اضطراری و مهم کمتری پیشروی شما قرار خواهد گرفت.
بدیهیترین شیوه انجام این کار، توجه به پروژههای مهم در ابتدای هر روز است، حتی اگر فقط برای نیم ساعت باشند. آنچه که مخرب به نظر میرسد باید به پیشبرد اهداف شما کمک کند.
-
خلاقترین زمان خود را محصور کنید
ما به دنبال اهمیت اولویت کارهای مهم اما فاقد اضطرار هستیم. اما چگونه میتوانید این کار را انجام دهید و تمرکز دقیقی را که برای کارهای خلاقانه مورد نیاز است در مورد تمام تقاضاها و اختلالاتی که در حیات کاری شما شکل میگیرند حفظ کنید؟
خلاقانهترین زمان خود را در یک روز مشخص کنید
در بخشهای گذشته، در مورد تصمیمات خود برای بلند شدن از خواب و نگارش مطالب، پیش از آنکه صدای زنگ تلفن و سایر موارد موجب اختلال حواس من شود صحبت کردم. جدا از عدم اختلالات خارجی، تلاش کردم در ابتدای صبح، مطالبی را به رشته تحریر درآورم، زیرا تنها زمانی بود که بیشترین تمرکز و هوشیاری را داشتم. در دو ساعت اول یک روزکاری، هوشیاری ذهنی بیشتری را در مقایسه با هر زمان دیگر احساس میکنم. به عنوان یک نویسنده که توجه بیشتری بر مسائل مهم و با ارزش دارد، تصمیم گرفتم که این کار را با دقت بیشتری انجام دهم. اگر ایمیلهای خود را بررسی میکردم یا به بررسی وبلاگها میپرداختم میتوانستم به مناسبترین منابع دسترسی داشته باشم.
«آنتونی تروپل» یکی از نویسندگان رمان، تاثیر فوقالعادهای بر من داشت، زیرا وی هر روز صبح ساعت ۳۰/۵ از خواب بیدار میشد و پیش از صرف صبحانه، شروع به نگارش رمان خود میکرد.
اما نمیتوان ابتدای صبح را بهترین زمان برای انجام کارهای خلاقانه توسط تمام افراد در نظر گرفت. همه ما در طول روز ممکن است در ساعتهای مختلفی دچار عدم هوشیاری شویم. «پروبلاگر دان رز» معتقد است که ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ ظهر، ساعات طلایی زندگی وی برای تفکر خلاقانه و انجام بهتر کارها میباشد. «تیم فریز»، نویسنده کتاب «چهار ساعت کار در هفته» نیز در این زمینه چنین میگوید:
جریانات ذهنی را تفکیک کنید، من عموما ۱۰ تا ۱۵ نکته بالقوه را در نظر میگیرم که در ساعت ۱۰ تا ۳۰/۱۰ صبح انجام دهم. تعیین برنامه زمانی کارها از اهمیت ویژهای برخوردار است که میتواند نتایج مطلوب و قابل قبولی به همراه داشته باشد.
«مایا انگلو»، یکی دیگر از نویسندگان نیز وجه تمایز مشابهی را بین زمان نوشتن اولین پیشنویس و بررسی آن مشخص میکند:
من حدود ساعت پنج صبح از خواب بیدار میشوم… سوار ماشین شده و به سمت هتل حرکت میکنم: در منزل نمیتوانم چیزی بنویسم، بنابراین، اتاقی در یک هتل رزرو کرده و از آنها خواستهام تا تمام امکانات را برای من در آن اتاق آماده کنند تا بتوانم رأس ساعت ۳۰/۶ صبح، کار نگارش خود را شروع کنم. در حالی که روی تخت دراز کشیدهام، شروع به نگارش میکنم. در این حالت، تمام افکار نامناسب از ذهن من خارج میشوند. لحظه زیبایی است. پس از صرف شام، مطالبی را که نوشتهام بازخوانی میکنم. در ماههای فصل زمستان، بازخوانی مطالب را زودتر شروع میکنم، زیرا هوا زودتر تاریک می شود.
توجه خود را محصور کنید – خود را در حالت واقعی ذهن قرار دهید
عادات نویسندگی «مایا انگلو» ممکن است عجیب به نظر برسد، اما این عادات احساس واقعا کاملی را ایجاد میکنند. نگارش کتاب در اتاقی در یک هتل، زمان نوشتن وی را از زمان استراحت تفکیک کرده و حالتی پدید میآورد که وی بتواند در هر زمانی که دوست داشته باشد بر افکار و کارهای خود تمرکز کند.
اولین تجربه حرفهای من در زمینه خوابدرمانی بود که چگونگی واکنش سیستم عصبی به مسائل محیطی را به من آموخت. هر چقدر احساسات، شدیدتر و اهداف منحصر به فردتر باشند، واکنش احساسی قویتری ایجاد خواهد شد. مثلا اگر به آهنگی فکر کنیدکه برای اولین بار با نامزد خود گوش کردهاید، احتمالا احساس و هیجان خاصی به شما دست خواهد داد.
با توجه به گفتههای «انگلو»، چنین به نظر میرسد که وی هنگام نگارش، احساسات عجیبی را تجربه خواهد کرد. از آنجا که وی نگارش آثار خود را در مکان و زمان ویژهای انجام میدهد، سیستم عصبی وی به گونهای هماهنگ شده است که حالت خلاقانه وی را با ترکیب منحصر اشیای مختلف موجود در اتاق تطبیق میدهد. تعجبی ندارد که بگوئیم وی پس از وارد شدن به اتاق خود بلافاصله به منطقه ویژه وارد میشود.
اگر از این زوایه به مسئله نگاه کنیم، بسیاری از مسائل عجیب و ناآشنای تصور شده در مورد افراد خلاق، کاملا منطقی و حساب شده به نظر میرسند. در اینجا «استفان اسپندر» عادات کاری خود را برای سرودن شعر چنین بیان میکند:
به نظر میرسد که «شیلر»، بوی یک سیب فاسد را احساس میکند که در زیر میز کارش قرار گرفته است. البته در این زمان، وی مشغول سرودن شعر است، به طوری که بدون وجود آن نمیتوانم به نگارش خود ادامه دهم.
ممکن است هر یک از شما برای تمرکز بیشتر به مکان ویژهای بروید یا اینکه دفترچه یادداشت، قلم، نرمافزار کاربردی یا رایانه مخصوصی در اختیار داشته باشید. هنگامی که به استفاده از این ابزار و محیط عادت میکنید، به فرآیندهای ویژهای مبتلا میشوید که نوعی تلقین به نفس یا خود هیپنوتیزمی در شما ایجاد میشود که به شما کمک میکند بر آن چیزی که «میهالی» از آن تحت عنوان «جریان خلاق» نام میبرد تمرکز بیشتری داشته باشید.
من نیز همانند «انگلو»، برنامهای برای خود تنظیم کردهام که به من کمک میکند تا در ابتدای روز با شور و نشاط بیشتری به نگارش مطالب مورد نظر خود بپردازم. ابتدا یک لیوان چایی و سپس یک لیوان قهوه برای خود در نظر میگیرم. البته صرف قهوه و چایی در نقاط مختلف جهان، به شیوههای متفاوتی صورت میگیرد. مثلا در چین، چای در فنجانهای چینی آبی رنگ سرو میشود و قهوه نیز در فرهنگ ژاپن به شیوههای مختلفی مصرف میگردد.
حتی اگر شما در بخش متوسط یک دفتر مشغول به فعالیت باشید، مسائل و مواردی وجود دارند که میتوانند اختلال حواسی شما را به حداقل برسانند. گوشی تلفن همراه خود را خاموش کنید. ایمیل خود را ببندید. اگر در دفتر، سر و صدا وجود دارد که موجب حواسپرتی شما میشود، سعی کنید از طریق گوشی تلفن همراه خود به موسیقی گوش دهید. سعی کنید به همکاران خود این مسئله را به شیوهای خاص متذکر شوید که سر و صدای آنها مانع از تمرکز شما میشود. کارهایی را که در نظر دارید یادداشت کنید تا با سایر پروژههای شما تداخل نداشته باشند. پس از اتمام کار میتوانید با همکاران خود در مورد کارهای انجام شده، جلسهای ترتیب داده و با آنها مشورت کنید.
ادامه دارد….
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=1966
true
true