در دنياي اقتصادي امروز، رقابت بسيار شديدي بين واحدهاي صنفي مختلف وجود دارد.

تعداد کارگاه ها و کارخانجات کوچک و بزرگ توليدي،

بنگاه هاي خدماتي و واحدهاي تجاري داخلي و بين المللي هر روز در سطح شهرها رو به افزايش است

و حتي مي توان ادعا کرد که پيشرفت کمي بنگاه ها بسيار بيشتر از پيشرفت کيفي آنهاست.

در اين شرايط طبعاً بسياري از اين بنگاه ها به دلايل مختلف توان رقابت سالم با ديگر بنگاه ها را ندارند.

از اين دلايل مي توان به اين موارد اشاره کرد:
۱- ضعف نسبي سرمايه و نقدينگي اوليه
۲- ضعف نسبي سرمايه فني و علمي
۳- ضعف نسبي نيروهاي انساني ماهر
۴- ضعف نسبي تبليغات و شهرت صنفي و عمومي
۵- ضعف نسبي اعبتار عمومي
۶- نداشتن صبر و حوصله براي کسب ۵ مورد قبلي!!!

تخریب بازار

دليل ۶ شايد مهم ترين دليل «تخريب بازار» توسط اين بنگاه ها مي باشد.

قطعاً بزرگترين شرکت هاي جهان نيز زماني از يک جايگاه بسيار کوچک تر از اين جايگاهي که در آن قرار دارند داشتند

و سپس با شروع به فعاليت و به مرور زمان به جايگاهي چنين مرتفع رسيده اند.
ناگفته پيداست که در اين شرايط، بنگاه هاي بازار خراب کن،

اقدام به سمپاشي کرده و طي يک برنامه ريزي سياه و با ايجاد يک رقابت ناسالم، اقدام به خراب کردن بازار سايرين مي کند.

از جمله کارهايي که اين قبيل شرکت ها انجام مي دهند مي توان به اين موارد اشاره کرد:
۱- شکستن قيمت هاي واقعي بازار
۲- کم کردن خدمات
۳- عدم ارائه کيفيت مطلوب
۴- عدم ارائه خدمات پس از فروش مناسب

عاقبت بازار چگونه است؟

در اين شرايط عاقبت بازار را مي توان اين طور پيش بيني کرد:

در ابتدا اين حرکت باعث يک دلخوشي کاذب در بين مشتريان مي شود.

یعنی مشتريان تصور مي کنند که ميان واحدهاي صنفي گران فروش يک شرکت منصف وجود دارد

که به هواداري مشتري ها –مشتري مداري- اقدام به فروش با قيمت واقعي مي کنند.

در اين شرايط مشتري با اشتياق فراوان، اقدام به خريد از بنگاه ارزان فروش مي کند.

حال تصور کنيد که اين بنگاه به اصطلاح ارزان فروش –قيمت شکن- فروش اقساطي بدون بهره را نيز به خدمات خود اضافه کند.

حالا ديگر مشتريان تصور مي کنند که ديگر همه چيز بروفق مراد است و از اين بنگاه خريد خواهد داشت.

در همين زمان است که بنگاه هاي رقيب به دليل ارائه خدمات واقعي و مطلوب توان کاهش قيمت و يا فروش اقساطي را ندارند،

با يک رکود اقتصادي مواجه مي شوند که البته اين رکود احتمال خيلي قوي کوتاه مدت خواهد بود و

پس از پايان اين رکود شرايط اقتصادي بسيار مناسب تري براي آنها به وجود خواهد آمد.

ارزان فروشی یا از دست دادن بازار

بنگاه هاي ارزان فروش همچنان در پي سمپاشي در بازار هستند و به مرور گستره فعاليت خود را افزايش مي دهند.

ولي پس از چندي به يک بحران شديد وارد مي شوند

و آن بحران سيل شکايات مشتريان قبلي و نيز بي اعتباري نام آنها در بازار مي شود.

اما علت آن چيست؟

بي شک علت اين بي اعتباري چيزي حز همان سياست اوليه آنان نخواهد بود.

آنان اگر خود را به جاي مشتري ها فرض مي کردند، به خوبي در مي يافتند که مشتري فقط يک بار از فروشنده بي انصاف خريد مي کند.

هر مشتري زماني که از فروشنده برخورد و فروش و حمايت و سودآوري مناسب را نبيند، نه تنها خود ديگر از وي خريد نمي کند،

بلکه ديگران را نيز از همکاري و معامله با وي بازخواهد داشت، و حتي ممکن است کار به شکايت هم کشيده شود،

و کار بنگاه بازار خراب کن را به چالش هاي قضايي نيز بکشانند.

ولي زماني که از فروشنده اي خدمات مناسب دريافت کرده و از معامله صورت گرفته رضايت دائمي پيدا کند،

علاوه بر اينکه مشتري دائمي آن واحد خواهد شد، ديگران را نيز مشتاق به خريد از آن فروشنده خواهد کرد.

بیشتر بخوانیم

بازار خراب کن ها به بهشت نمی روند.

در اينجا مطمئناً به پايان کار بنگاه هاي «بازارخراب کن» رسيده ايم.

آنها کم کم مجبور به تعطيلي واحد صنفي خود بوده و يا براي ادامه زندگي حرفه اي فرد مي بايست

با تلاش فراوان و

صرف هزينه هاي گزاف،

کسب دانش بيشتر در مدت زمان کم،

جذب فوري نيروي انساني ماهر در مديريت و اجرا،

تبليغات گسترده و گران قيمت

و صد البته صبر و حوصله بسيار بيشتر نسبت به شروع کار خود،

در مدت بسيار بيشتري نسبت به آنچه که در ابتداي کار مي توانستند صرف کنند اقدام به کسب اعتماد عمومي و صنفي کنند.

(البته اگر در عمل بتوانند اين بي اعتمادي مردم را جلب کنند).

در بالاتر اشاره کرديم که بنگاه هاي با کيفيت در زمان رقابت ناسالم و سمپاشي بنگاه هاي بازار خراب کن به رکود اقتصادي دچار مي شوند.

ولي اين رکود آنها نيز در اينجا کم کم به پايان مي رسد.

در اين شرايط که در واقع دست بنگاه هاي تخريبي رو شده است، آنها مي توانند با صرف اندک زمان و هزينه،

حسن اعتماد بازار را به خود جلب کرده و با توجه به خدمات مطلوب و مناسبي که داشته و دارند،

مي توانند مشتريان ناراضي را به سمت خود کشيده و آنان را با اهدا حسن اعتماد، مشتري دائمي خود کرده و

از قيمت هاي واقعي خود، سود مناسب و سرشار را به خود اختصاص دهند.

مهتاب موید