true
سرويسهاي تبليغاتي عمومي
تکنيکهاي تبليغاتي مشابهي براي تبليغ کالاها و سرويسها به کار ميروند و ميتوان از آنها براي آگاهي دادن، آموزش و بالا بردن سطح دانش مردم در موضوعات غيرتجاري همانند HIV (ايدز)، ايدئولوژي سياسي، بهينهسازي مصرف انرژي، گرويدن به اديان و تخريب جنگلها استفاده کرد.
تبليغات در مفهوم غيرتجارياش، يک ابزار قدرتمند آموزشي براي دستيابي به تعداد مخاطبان بسيار و آگاهي دادن به آنهاست.
ديويد اگيلوي به نقل از هووارد گاسج ميگويد: «زماني که تبليغات با توجه به علايق عمومي شکل گرفت، هستي خويش را توجيه ميکند»
سرويسهاي تبليغاتي عمومي، تبليغات غيرتجاري، تبليغات منافع عمومي، بازاريابي هدفمند و بازاريابي اجتماعي اصطلاح مختلفي هستند که در تکنيکهاي ارتباطي بازاريابي و تبليغاتي بهينه (معمولاً در رابطه با شرکتهاي تجاري) براي موضوعات غيرتجاري و مرتبط با منافع عمومي به کار ميروند.
در ايالات متحده آمريکا، FCC بر حسب ميزان سرويسهاي تبليغاتي عمومي به تلويزيون و راديو اجازه کار ميدهد.
براي کسب اين شرايط، بسياري از فرستندههاي راديويي و تلويزيوني در آمريکا اکثر تبليغات خود را شبانه روز به نمايش ميگذارند، حتي در زمانهايي که بينندگان کمتري وجود دارد و تبليغاتي که در روز نشان داده ميشوند بيشتر در اختيار آگهي دهندگاني قرار ميدهند که پول بيشتري پرداخت ميکنند.
سرويسهاي تبليغاتي عمومي طي جنگ جهاني اول و دوم، با هدايت بعضي حکومتها به اوج خود رسيد.
انواع تبليغات:
رسانه
رسانه تبليغات تجاري ميتواند شامل :
نقاشيهاي ديواري، بيلبوردها، محلهاي خياباني، کارت، چاپ بر روي بدنه هواپيما، «لوگوجت»،
راديو، سينما، تبليغات تلويزيوني، تبليغات اينترنتي، نمايشگر تلفن همراه، کساني که با صداي بلند به تبليغ ميپردازند،
نيمکتهاي ايستگاه اتوبوس، بيلبوردهاي انساني، مجلهها، روزنامهها، تبليغ روي بدنه اتوبوس،
روي صندليهاي هواپيما يا در بالاي سر محل قرار دادن بارها، تاکسيها، شوهاي موزيکال،
سکوهاي ايستگاه مترو يا قطار، برچسبهايي که در سوپرمارکت بر روي سيبها ميچسبانند،
روي جلد محصولات صوتي و تصويري، پوسترها، پشت بليطها و صورت حساب فروشگاهها باشد.
هرجا که يک شخص يا شرکت خاص براي انتقال پيام خود توسط يک ابزار پول پرداخت کرد ميتوان گفت تبليغات صورت گرفته است.
رديابي تبليغاتي يکي از راههايي است که براي سنجش کارآمدي تبليغات به کار ميرود.
اين روش پژوهشي تبليغاتي آمار و ارقام دريافتي از مارکها، کالاها و يا سرويسها در فروشگاه را ارزيابي ميکند.
اين ارقام با توجه به تعداد مشتريان و سطح تبليغات شرکت آگهيدهنده روي نمودار ترسيم ميشود.
هدف «رديابي تبليغاتي» اين است که سطوح مختلف تبليغاتي ارزيابي شود.
تاثير رسانه افزايش يابد و در نهايت کيفيت تبليغات بالا رود.
تبليغات نهفته يا ضمني:
تبليغات ضمني تبليغاتي است که در آن کالا يا مارک مورد نظر در رسانه، يا برنامه تفريحي گنجانده ميشوند.
مثلاً، در يک فيلم، شخصيت اصلي ميتواند از يک کالا يا مارک خاص استفاده کند.
همان طور که در فيلم «گزارش بر اساس آراء اقليت»، شخصيت تام کروز، جان آندرتون تلفني داشت که در آن لوگوي نوکيا در قسمت بالا به وضوح نوشته شده بود و يا ساعت مچياش لوگوي بولگاري داشت.
در اين زمينه از فيلم «آي- روبات» نيز ميتوان نام برد.
در آن فيلم ويل اسميت که شخصيت اصلي را برعهده داشت چندين بار به کفشهايش با مارک «converse» اشاره کرد و آنها را «کلاسيک» ناميد، زيرا اين فيلم آينده را به تصوير ميکشيد.
در فيلمهاي «آي – روبات» و «گوي فضايي» هم اتومبيلهايي نشان داده شدند که مارک «آئودي» و «مرسدس بنز» روي آنها نمايان بود.
«کاديلاک» در فيلم «ماتريکس دوباره پر شده» به تبليغ پرداخت.
در اين فيلم در صحنههاي بسياري از اتومبيلهاي کاديلاک استفاده شده است.
به شيوهاي مشابه، شرکتهاي «امگا»، «فورد»، «BMW» و «آستون مارتين» هم در فيلمهاي اخير جيمز باند و مخصوصاً در «کازينوي شاهانه» سرمايهگذاري کردند.
فيلم «دونده شمشير زن» هم بعضي شاخصهاي تبليغاتي را در خود گنجاند.
در تمام فيلم بيلبورد «کوکاکولا» به چشم ميخورد.
تبليغات تلويزيوني
تبليغات تلويزيوني موثرترين روش تبليغاتي است، هر چند شبکههاي تلويزيوني هزينههاي بالايي براي پخش اين تبليغات در بين پخش برنامههاي پرطرفدار دريافت ميکنند.
بازيهاي فوتبال «سوپر بول» که هر ساله در آمريکا برگزار ميشود بارزترين رويداد تبليغاتي در تلويزيون است.
به طور متوسط، هزينه سي ثانيه آگهي تلويزيوني در خلال پخش اين بازيها به سه ميليون دلار هم رسيده است. (تا سال ۲۰۰۹)
در اکثر تبليغات تلويزيوني، يک آهنگ يا يک شعر ساده و کوتاه ميتواند نقش مهمي ايفا کند، ز
يرا به سرعت شنوندگان را به ياد کالاي مربوطه مياندازد.
تبليغاتي که توسط رايانه ساخته ميشوند نيز به برنامههاي تلويزيوني افزوده شده است.
اين تبليغات به گونهاي فضاي خالي را پر ميکند و يا جايگزين بيلبوردهايي ميشود که نتوانسته با مخاطبان سختگير ارتباط برقرار کند
و موضوع بحث انگيزتر اين است که بيلبوردهاي مربوط به محيط مجازي ممکن است به زمينه اضافه شوند که در اين زندگي واقعي وجود ندارد.
هم چنين طبقهبندي توليدات مجازي هم امکانپذير است.
آگهي – خبر:
دو نوع مختلف آگهي – خبر به دو شکل کوتاه مدت و بلند مدت وجود دارد.
مدت زمان آگهي – خبر بلند مدت ۳۰ دقيقه است، و مدت زمان آگهي-خبر کوتاه مدت بين ۳۰ ثانيه تا دو دقيقه است.
آگهي – خبرها به «پاسخ مستقيم تبليغات تلويزيوني (DRTV)» و يا (پاسخ مستقيم بازاريابي) نيز معروف هستند.
مصرف اصلي آگهي – خبر اين است که انگيزه خريد ايجاد کند به گونهاي که مشتري پس از ديدن شکل و ظاهر کالا به سرعت از طريق مکالمه تلفني رايگان يا وب سايت اقدام به خريد کند.
آگهي – خبرها کالاها و ويژگيهايشان را توصيف ميکنند، به نمايش ميگذارند و نشان ميدهند و معمولاً حاوي عبارتي هستند که نشان دهنده رضايت مشتريان و افراد خبره در آن کار است.
افراد سرشناس
اين نوع تبليغات براي استفاده از قدرتهاي مشهور، شهرت، ثروت و محبوبيت تمرکز دارد تا در اذهان جايي براي کالاي خود باز کند و به تبليغ آنها بپردازند.
مثلاً زماني که افراد معروف از کالاها يا لباسهايي با مارک خاص استفاده ميکنند، آگهي دهندهها به تبليغ کالاهاي خودشان ميپردازند.
اغلب افراد مشهور درگير اين فعاليتهاي تبليغاتي ميشوند.
رسانه و رويکردهاي تبليغاتي
رسانه ديگري در حال سبقتگيري از تلويزيون است زيرا تعداد کاربران بسياري دارد و آن اينترنت است.
تبليغات در شبکه گسترده جهاني پديده نويني است.
قسمتهاي تبليغات اينترنتي بستگي به محتويات وب و معاملاتي دارد که از طريق وب سايت انجام ميشود.
تبليغات از طريق ايميل هم پديده جديدي است.
به بخش تبليغات ناخواسته ايميلي، «Spam» ميگويند.
بعضي شرکتها پيشنهاد کردهاند که پيامها يا لوگوهاي تبليغاتيشان را روي موشکهاي تقويت کننده و در ايستگاههاي فضايي بينالمللي قرار دهند.
هنوز بحث بر سر کارآيي بهترين روش تبليغاتي و پراکنده توده پيامها وجود دارد.
تبليغات بي هزينه، فرصت خوبي براي نمايش کالا با حداقل هزينه است.
سفارشات شخصي («دوست بياوريد»، «بفروشيد»)، رسيدن به جايگاهي که شما را با يک نشان تجاري خاص بنامند.
(در آمريکا، دستگاه فتوکپي: زيراکس، دستمال کاغذي، کلينکس، کرم حاصل از نفت: وازلين، جاروبرقي: هوور، بازيهاي ويدئويي: نينتندو، چسب زخم: باندايد) در اوج هر فعاليت تبليغاتي ديده ميشود.
اگرچه بعضي شرکتها مخالف اين موضوع هستند که نام تجاري آنها بر روي شي خاصي برچسب زده شود.
در ناميدن يک جسم با يک علامت تجاري خاص اين خطر وجود دارد که آرم آنها به يک آرم عمومي تجاري تبديل شود و اين بدان معناست که نشان تجاري اين جسم پوشش قانوني خود را به عنوان يک آرم تجاري از دست داده است.
تلفن همراه
در سال ۱۹۹۸ هنگامي که تلفن همراه به عنوان يک رسانه جديد شروع به کار کرد تبليغات در تلفن همراه در سال ۲۰۰۰ و در فنلاند آغاز گرديد.
در سال ۲۰۰۷، قيمت تبليغات در تلفن همراه، ۲٫۲ بيليون دلار رسيد.
تلفن همراههاي پيشرفتهتر شامل علائم تبليغاتي، بنها، سرويسهاي پيام رساني چند رسانهاي، بازيهاي تبليغاتي و فعاليتهاي مختلف بازرگاني ميباشد.
يکي از ويژگيهاي مهم موبايلهاي تبليغاتي ۲Dbarcode است که به کمک آن به تايپ هرگونه آدرس تبليغاتي نياز نداريد و از دوربين تلفنهاي مدرن استفاده ميکند تا به سرعت به مطالب وب سايت دست يابد.
۸۳% از کاربران تلفن همراه در ژاپن هم اکنون نيز به طور فعال از ۲Dbarcode استفاده ميکنند.
شکل جديدي از تبليغات که به سرعت در حال رشد ميباشد، تبليغات شبکهاي اجتماعي است.
اين روش، يک روش آنلاين با تمرکز بر روي سايتهاي اجتماعي است، و بازار آن تقريباً رشدي نداشته است.
اما قولهاي مساعدي از طرف آگهي دهندههايي داده شده که قادرند از اطلاعات فراهم شده در سايتهاي اجتماعي استفاده کنند.
«دوست يابي تبليغاتي» يک اصطلاح تبليغاتي است که در آن افراد قادرند تبليغات خود را با استفاده از سرويس شبکهاي اجتماعي هدايت کنند.
هر از گاهي، شبکه تلويزيوني CW پيام کوتاه بازرگاني در خلال برنامههاي خود نشان ميدهد تا به تبليغ کالاهاي يک شرکت بپردازد.
شبکه CW پيشگام در پيامهاي کوتاه بازرگاني است.
بعضي از اقلام تبليغاتي آنها عبارتند از: Herbal Essences، Crest، Guitar HeroII، Cover Girl و اخيراً Toyota ميباشند.
اخيراً شکل جديدي از تبليغات ظهور يافته که «Advertising» نام دارد و منطبق بر تکنولوژي «دنياي حقيقي توسعه يافته» است.
نقد تبليغات
نقد تبليغات تا حد زيادي مرتبط با نقد رسانه و اغلب قابل تفويض است.
منتقدان ميتوانند به :
جنبههاي سمعي- بصري (مثلاً بي نظمي در فازهاي عمومي)
جنبههاي سياسي (مثلاً استقلال رسانه، سخنراني آزاد، بررسي و سانسور فيلم و نشريات)
جنبههاي زيست محيطي (مانند آلودگي، بسته بندي بزرگتر از حد لازم، مصرف فزاينده)
جنبههاي اقتصادي (هزينهها)
جنبههاي اخلاقي-اجتماعي (مانند تاثير ضمير ناخودآگاه، تجاوز به زندگي خصوصي افراد، مصرف بيشتر و اتلاف سرمايه گروههاي هدفمند، صداقت و…)
و البته موضوعات وابسته به آنها اشاره کنند.
بعضي از اين جهات قابل تقسيم هستند و ميتوان آنها را در بيش از گروه قرار داد.
همان طور که تبليغات در جوامع غربي با رشد فزايندهاي رو به رو شد، به همان نسبت هم مورد نقد و انتقاد قرار گرفته است.
به سختي ميتوان در گوي مربوط به مردم حرکت کرد و يا از يک رسانه استفاده نمود،
بدون اينکه موضوعي براي تبليغات وجود نداشته باشد.
تبليغات فضاهاي عمومي را اشغال کرده و هر روز بيشتر از روز قبل به محافل خصوصي مردم تجاوز ميکند
و حتي خيلي از آنها مزاحم و مايه دردسرند.
هانو روتنبرگ در روزنامه آلماني «دي زيت- Die Zeit» تبليغات را نوعي ديکتاتوري جديد ناميده که نميتوان از آن گريخت:
«به سختي ميتوان از دست تبليغات و رسانه فرار کرد… فضاهاي عمومي به شکل فزايندهاي به بيلبوردهاي بزرگ تبديل ميشود.
نميتوان عواقب زيبايي شناسي و سياسي آن را پيشبيني نمود.»
تبليغات در :
مدارس، فرودگاهها، مطب دکترها،
سالنهاي تئاتر و سينما، بيمارستانها،
پمپ بنزينها، آسانسورها، مغازهها،
اينترنت، روي ميوهها، روي سطل زباله
و بسیاری از مکان های ديگر وجود دارد.
تبلیغات سخت
يکي از نکات قابل توجه در رابطه با تبليغات اين است که در زمان ما، هر چه تجارت رونق پيدا ميکند،
کار تبليغات هم سختتر ميشود و حتي آگهي دهنده را نيز به کار بيشتر وا ميدارد.
در دهه گذشته مدت تبليغات در راديو ۱۸ تا ۱۹ دقيقه در هر ساعت بود.
تا سال ۱۹۸۲، مدت پخش تبليغات در ساعت پربيننده تلويزيوني بيشتر از ۹٫۵ دقيقه در هر ساعت نبود.
اما امروز در حدود ۱۴ تا ۱۷ دقيقه است.
با ورود تبليغات کمتر از ۱۵ ثانيهاي، تعداد کلي تبليغات رشد ناگهاني داشت.
ديگر نه تنها تبليغات در فواصل بين برنامهها پخش ميشود بلکه در زمان پخش مسابقه بيس بال هم نمايش آن ادامه مييابد.
موج اين تبليغات، اينترنت را هم فرا گرفت و موج تغييرات ناگهاني در آن شد.
«معرفي و ارائه کالاها» در برنامههاي سرگرمي و فيلم از ديگر شگردهايي است که پيشرفت خوبي داشته
و در آن تبليغات بصري اجرا و حتي در زمان پخش مجدد برنامهها تکرار ميشوند.
در «ليگ برتر بيس بال» بيلبوردها اهميت فوق العادهاي دارند و به همين طريق، در خيابانها و پياده روها، لوگوها و تابلوهاي تبليغاتي نصب شدهاند.
رسانه های سرگرم کننده
در سينماها، قبل از شروع فيلم، در ابتدا تبليغاتي پخش ميشوند که شامل فيلمهاي کوتاهي ميباشند که توسط شرکتهايي مانند
«مايکروسافت» توليد شدهاند.
بزرگترين شرکتهاي تبليغاتي کار خود را به طور مشترک با بزرگترين رسانهها در توليد «آگهي – خبرها»يي که به برنامههاي سرگرمي و تفريحي شباهت دارند، آغاز کردهاند.
مخالفان تبليغات معتقدند که پيشرفت چشمگير تبليغات همانند يک موج پرفراز و نشيب و محدوديتهايي که همانند سدي است که جلوي جريان را ميگيرد.
کال لاسن، يکي از منتقدان حرفهاي در سطح بينالمللي از تبليغات به عنوان «يکي از رايج ترين و رسمي ترين آلايندههاي ذهن» ياد ميکند و ميگويد:
«از زماني که، صبح، ساعت زنگ ميزند تا ديرترين ساعات شب و زماني که شما ميخواهيد بخوابيد، سيل آلوده تبليغات با سرعتي معادل ۳۰۰۰ پيام در روز به مغز شما وارد ميشود.
تقريباً هر روز حدود ۱۲ ميليون آگهي تبليغاتي، سه ميليون آگهي راديويي و بيش از ۲۰۰٫۰۰۰ ميليون آگهي تلويزيوني در شمال آمريکا پخش ميشوند.
به طور متوسط، هر فرد آمريکايي حدوداً، ۳ سال از عمر خود را صرف ديدن تبليغات تلويزيوني ميکند.
بازيهاي ويدئويي که در لابه لاي مطالب خود به تبليغ بعضي کالا ميپردازند، بعضي کانالهاي مربوط به بيماران و ارائه خدمات تبليغاتي مربوط به آنها در بيمارستانها، تاترهاي موقت اشکال ورزشي از جمله روشهاي نوين تبليغاتي هستند.
يک شيوه تبليغاتي ديگر، مرسوم به «بازاريابي چريکي» است که سرو صداي زياد راجع به کالاي جديد به راه مياندازد.
در آمريکا، شهرهايي که به پول خيلي اهميت ميدهند، حتي از تبليغات بر روي ماشينهاي پليس نيز نگذشتهاند.
استادیوم ها
يک روش ديگر، مخصوصاً در آلمان اين است که شرکتها نام استاديومهاي ورزشي را ميخرند.
استاديوم فوتبال هامبورگ به نام Volkspark ابتدا به Aol Arena و سپس به HSH Nordbank Arena مبدل شد.
Sky Dome سابق در تورنتو هم به Rogers Contre تغيير نام يافت.
از ديگر پيشرفتهاي اخير، مثلاً ميتوان از ايستگاههاي مترو در برلين نام برد که در آن جا تمام فضاها به يک شرکت خاص اجاره داده ميشود. «داسلدورف» حتي در ايستگاهها، سيستمهاي حسي نصب کرده که بوي يک ماده پاک کننده را منتشر ميکنند.
سواچ هم از پرتو افکنهايي براي پخش پيامها در برلين استفاده ميکرد و به خاطر اين کار جريمه شد زيرا بدون مجوز دست به اين کار زده بود.
مديريت يک شرکت تجاري بايد بداند که اگر تبليغات رکن اصلي کار نباشد، ستون اصلي اقتصاد سرمايه گذاري را تشکيل ميدهد.
نظام سرمايه گذاري امروز نميتواند بدون تبليغات کار کند و شبکهها و تشکيلات توليدي از بين خواهند رفت.
ضروری بودن تبیلغات
به اعتقاد «من فرد ناچ»، دانشمند ارتباطات و اقتصاددان رسانه در دانشگاه سالزبورگ استراليا درباره تبلیغات می گوید:
تبليغات نه تنها يک «شيطان واجب و ضروري» است
بلکه اکسير لازم زندگي براي رسانههاي تجاري، اقتصاد و نظام سرمايه داري نيز به شمار ميرود.
تبليغات و موضوعات مورد علاقه رسانههاي اقتصادي، ايدئولوژي سازند.
ناچ تبليغات را همانند «سلاح توليدکننده در جنگ با مصرف کننده» توصيف ميکند و تبليغات تجاري مثلاً در وضعيت خودروسازي را همانند وسيلهاي ميداند که علايق عمومي خود را در مقابل ديگر گروهها مانند شرکتهاي قطار سازي بيان ميکند.
بنابر گفته مقالات و برنامههاي او در رسانه، مصرف بر اساس تبليغات، سرويس رايگاني در اختيار توليدکنندگان قرار ميدهد و باعث استفاده بيشتر از خدمات تبليغاتي ميشود.
اما بنابر نظر کريستوفرلاسچ، تبليغات منجر به افزايش ميزان مصرف در جامعه ميشود و ميگويد:
«تبليغات آن قدر که به گسترش روش مصرفي در زندگي کمک ميکند، به تبليغ خدمات و کالاها نميپردازد.»
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=170
true
true