اصول چاپ دیجیتال - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
اصول چاپ دیجیتال

مفهوم چاپ دیجیتال

چاپ دیجیتال به خودي خود پديده ي سادهايست. يك سري اطلاعات دو تايي موتور چاپ را هدايت ميكند تا در يك دستگاه خروجي، تصوير دیجیتالی بسازد.
آيا اين، پايان داستان است؟ نه كاملاً. مانند هر فرآيند چاپ و توليد ديگري، چاپ دیجیتال هم نيازمند ابزار درست و اطلاعات دقيق است تا بتواند بازده و نتيجهي خوبي داشته باشد.

پس در ابتدا، بحث را با آن شروع ميكنيم.

ـ بخش ابتدايي دیجیتال

تمامي عكاسان و هنرمندان اساساً تصوير سازند، پس در ابتدا نگاهي به تصوير دیجیتالی مياندازيم.

ـ تشريح و تجزيهي تصوير دیجیتالی

در ابتدا بايد كارهاي اوليه و اساسي را انجام داد. ۹۵ درصد از تصاويري كه عكاسان و هنرمندان به چاپ ميرسانند، تصاوير دو تايياند كه به آنها «تصاوير نقطهاي»، «تصاوير پيكسلي» و «بيتمپس» هم گفته ميشود. گيج شدهايد؟ خود اصطلاح «بيتمپ» به افرادي اطلاق ميشود كه در جستجوي يك پناهگاهند. يك دليل آن اين است كه Adobe photoshop به عنوان برترين برنامهي نرمافزاري پردازش تصوير، گزينهاي دارد كه آن را «بيتمپ» ناميده است.

اين گزينه يك تصوير را به ناكاملترين شكل (يك بيت در هر پيكسل) تبديل ميكند. اين امر ناخوشايند است. زيرا تعداد بيتمپها بسيار بيشتر از پيكسلهاست. در حقيقت، بيتمپها شاه كليد اسرار و رموز چاپ دیجیتال هستند.

به عبارت آسانتر، يك تصوير بيمپي، مجموعهاي از پيكسلهاست (اجزاي تصوير: Picture element) كه در يك شبكهي مثلثي منظم شدهاند. (شكل ۲۰۱)

ميتوان هر پيكسل را از نظر كيفي، شدت و ارزش آن توصيف و يا ارزيابي كرد. هر چقدر تعداد پيكسلها و يا عمق اطلاعات هر پيكسل بيشتر باشد، تعداد ارقام صفر و يك بيشتري وجود دارد (صفر و يكهاي كوچك كه رايانه آنها را دريافت ميدارد) و تصوير داراي جزئيات بيشتري است. (براي اطلاعات بيشتر به بخش پيكسلها و عمق بيت رجوع كنيد.)

آن ۵ درصد ديگري كه به روش دیجیتالی چاپ (چاپ دیجیتال ) ميشوند تصاوير «وكتوري يا برداري» يا «هدفيابي» ناميده ميشوند.

به جاي تودهاي از پيكسلها كه در يك شبكه منظم شدهاند، تصاوير و گرافيكهاي وكتوري يا برداري از فرمولها يا طرحهاي رياضي شكل گرفتهاند كه هر شكل را در يك تصوير، در قالب خطوط اصلي طرح، اهميت خطوط، و مكان دقيقي كه آنها بر روي صفحه واقع شدهاند توصيف ميكند.

فرمت وكتوري براي لوگوها، تايپ و هر تصوير تمام رنگي كه حاشيهگذاري آن مشكل است، بسيار مناسب ميباشد. (شكل ۲۰۲). و به همين دليل است كه هنر برداري يا وكتوري اغلب از برنامههاي طراحي مانند Adobe Illustrator، Macromedia Freehand و يا Corel DRAW ساخته ميشود.
براي تصاوير و موضوعات پيچيدهي آتي، ميتوان يك تصوير بيتمپي را در يك فايل وكتوري قرار داد و يا به طور معكوس بعضي اطلاعات وكتوري را در بعضي فايلهاي بيتمپي گنجاند.

مشكل هنر وكتوري از آنجا ناشي ميشود كه چون اين هنر تنها در قالب يك طرح و فرمول تجلي مييابد، پس به راهي نياز است تا آن را تفسير و ترجمه كرد، بر آن تسلط يافت و بر روي كاغذ آورد.

راه اصلي براي انجام اين كار، استفاده از زبان رايانهاي Adobe postscrip است كه فرآيند چاپ دیجیتال را پيچيده ميكند.

متناوباً شما ميتوانيد با جريان «rasterizing» يك تصوير برداري يا وكتوري را به يك بيتمپ تبديل كنيد و به قلمرو بيتمپ بازگرديد. (يك راستر شبكهاي است كه همانند يك سازمان، متشكل از عناصر تصويري ميباشد.)
براي اطلاع كامل از جزئيات و تفاوتهاي تصاوير چاپ دیجیتال ، شما نياز داريد سه مطلب را بدانيد: پيكسل و عمق بيت، وضوح تصوير و استفاده از هافتن و ديتر(halftoning and dithering). (مبحث رنگ به دليل اهميتي كه دارد، در فصل جداگانهاي يعني در فصل ۴ به آن پرداخته ميشود). حال به نوبت به اين مباحث ميپردازيم.

ـ پيكسلها و عمق بيت

پيكسلها عناصر اصلي سازندهي يك تصوير بيتمپي هستند. در واقع پيكسلها تا زماني كه به مرحلهي نمايش، چاپ – چاپ دیجیتالی-  و يا به ديگر سخن به مرحلهي اجرا نرسيده باشند، هيچ شكل و فرم خاصي ندارند. در عوض، آنها نقاط كوچكي هستند كه در قالب اعداد و ارقام دوتايي يا «بيتها» اطلاعات را در خود جا دادهاند. (صفر و يكها. يك «۰» نشان ميدهد كه چيزي وجود دارد و يك «۱» نشاندهندهي پوچي و يا فضاي تهي است). بيتها كوچكترين واحدهاي اطلاعات دیجیتالی هستند.

يك تصوير يك بيتي كوچكترين تصوير بيتمپي است. در اينجا تنها دو رقم صفر و يك كار ميكنند و اين بدان معناست كه هر جزء تصوير يا فعال است يا غير فعال، يا سياه است يا سفيد. (از اين مورد براي شروع بحث نمونههاي تكرنگي استفاده ميكنم). اما يك تصوير دو بيتي جزئيات بيشتري دارد. حال شما براي هر پيكسل چهار امكان و اختيار در دست داريد: ۱۱، ۱۰، ۰۱، ۰۰ (سياه، سفيد، و دو رنگ خاكستري). با ادامهي اين روند شما ميبينيد كه سه بيت هشت امكان، ۴ بيت شانزده امكان، ۸ بيت ۲۵۶ امكان و… به وجود ميآورد. (شكل ۲۰۳)

در اصطلاحات رياضيات، اين امكان توان دو ناميده ميشود.

 

معمولاً يك تصوير دیجیتالی تكرنگي حداقل به ۸ بيت (۲۵۶ رنگ) نياز دارد تا يك تصوير با سايههاي متوالي و پيوسته يا يك تصوير واقعي پديد آورد.

به تفاوتهاي تصوير چشم در شكل ۲۰۳ دقت كنيد تا منظور مرا بهتر متوجه شويد.

ما تاكنون از بيتها در قالب رنگهاي سياه، سفيد و خاكستري صحبت كرديم. از آنجا كه اغلب مردم به روش رنگي كار ميكنند، شما هم بايد اكنون همين نگرش را در رابطه با هر جزء رنگي تصوير به كار بنديد.

در نتيجه، در يك تصوير RGB بيست و چهار بيتي (هشت بيت در هر رنگ)، ۲۵۶ درجهي مختلف از رنگ قرمز، ۲۵۶ درجه از رنگ سبز و ۲۵۶ درجه از رنگ آبي و در كل براي هر پيكسل، ۱۶٫۷۷۷٫۲۱۶ درجهي رنگي و تن وجود دارد.

يك تصوير رنگي CMYK براي هر چهار رنگ چاپ يعني سايان، ماژنتا، يلو و سياه به شكل يك كانال ۳۲ بيتي يا ۸ بيتي به نمايش در ميآيد.
در اينجا اطلاعات رنگي بيشتري در رابطه با CMYK وجود ندارد، موارد استفادهي CMYK به جاي RGB متفاوت است.

اينكه آيا يك تصوير، يك، دو، چهار، هشت و يا حتي تعداد بيشتري بيتهاي اطلاعاتي را در هر پيكسل و در هر رنگ داراست، خود موضوعي است كه «عمق بيت» آن را مشخص ميكند. هر چقدر عمق بيت بيشتر باشد، تصوير جزئيات بيشتري دارد و به واقعيت نزديكتر ميشود. (شما لازم نيست در ۸ بيت متوقف شويد. تكنولوژي دادهاي امروزي تا ۱۶ بيت اطلاعات را در هر كانال ميپذيرد. براي آشنايي با مزيتها و معايب «بيت به ميزان بالا» فصل سه را مرور كنيد).

ـ وضوح تصوير در چاپ دیجیتال

به نظر ميرسد كه اين واژه گيجكنندهترين واژه در دنياي تصويرسازي دیجیتال باشد. و اين به تفاوتهاي موجود در اطلاعات و تعاريف وضوح تصوير دوربين، وضوح تصوير اسكنر، وضوح تصوير نمايشگر، وضوح تصوير فايل و وضوح تصوير چاپگر كمكي نميكند. از آنجا كه اين كتاب به مقولهي چاپ اختصاص دارد، پس بر دو گزينهي آخر متمركز ميشويم: وضوح تصوير فايل و چاپگر.

ـ وضوح تصوير فايل يا تصوير در چاپ دیجیتال

در مفاهيم اوليه، وضوح تصوير يك تصوير بيتمپي و دیجیتال بر مبناي تعداد پيكسلهاي موجود در آن تعيين ميگردد. اين وضوح تصوير، «وضوح تصوير مكاني» نام دارد. اگر شما يك تصوير اسكن شده داشته باشيد و بتوانيد در يك اينچ از تصوير، ۱۰۰ پيكسل را بشماريد (به ياد داشته باشيد كه تصاوير بيتمپي تا زماني كه به يك شكل ملموس در نيايند، هيچ اندازهي فيزيكي ندارند، تنها در آن صورت است كه شما ميتوانيد آنها را اندازهگيري كنيد)، پس وضوح تصوير ۱۰۰ پيكسل در هر اينچ يا ۱۰۰ppi است.

از نظر تكنيكي وقتي شما از فايلهاي تصويري، نمايشگرها و دوربينها صحبت ميكنيد، در حقيقت منظور همين تعداد پيكسلها در هر اينچ است. اما در رابطه با چاپگر، از تعداد نقطهها در هر اينچ (dpi) استفاده ميشود.

چون اگر چاپگر، جوهرافشان باشد، نرم افزار چاپگر پيكسلها را به ذرات يا نقاط بسيار كوچك در كاغذ تبديل ميكند.

وضوح تصوير تا حدي كيفيت آن و ميزان جزئيات و وضوح را مشخص ميكند. هر چقدر شما در يك مكان مشخص تعداد پيكسلهاي بيشتري داشته باشيد، اندازهي پيكسلها كوچكتر شده و كيفيت تصوير بالاتر ميرود. يك تصوير با وضوح ۳۰۰ پيكسل در هر اينچ متفاوتتر و بهتر از همان تصوير در همان اندازه با وضوح ۵۰ پيكسل در هر اينچ است. (شكل ۲۰۵).

با اين حال، در رابطه با تعداد پيكسلهاي بيشتر، نكتهي منفي هم وجود دارد. هر چقدر تعداد پيكسلها در هر اينچ و يا عمق بيت بيشتر باشد، فايلهاي فضاي بيشتري ميگيرند و جريان كار و پردازش آنها كندتر شده و چون چاپگر پيكسلهاي اضافي را به راحتي حذف ميكند، كار چاپ سختتر ميشود و ميتواند موجب توقف و يا حتي آسيب رساندن به برنامه شود. هدف اين است كه فايلي داشت كه اندازهي آن متناسب با حجم كار باشد و نه آنقدر بزرگ كه موجب دردسر شود.

پس بهترين وضوح تصوير براي چاپ دیجیتال چيست؟

در اينجا هيچ استاندارد مشخصي براي تمامي دستگاههاي دیجیتال همانند آنچه كه در ليتوگرافي افست تجاري وجود دارد، وضع نشده است. اما اين اصل پذيرفته شده است كه نسبت تعداد پيكسل در هر اينچ (ppi) و بسامد شبكه (lpi) كه به آن «فاكتور هافتن» هم ميگويند بايد در حود ۱٫۵ تا ۲ باشد.

به عبارت ديگر، اگر شما تصويري داريد كه قرار است يك چاپخانه تجاري آن را به عنوان يك پوستر به چاپ برساند، بايد بسامد شبكهي آن ۱۵۰lpi باشد. با نسبت بيشتر از ۱٫۵، به وضوح تصوير ۲۲۵ppi دست مييابيد و اگر اين نسبت به ۲ برسد، وضوح تصوير ۳۰۰dpi ميشود. پس بهترين وضوح تصوير در اندازهي نهايي در رابطه با اين نمونه از چاپ افست تجاري، معمولاً در حدود ۲۲۵-۳۰۰ppi است.

اگر چه در فرآيندهاي كيفيت بالاي دیجیتالی ، ديگر هيچ «lpi»، به آن معنا كه در افست وجود دارد، ظهور نمييابد.

در روزهاي آغازين پيدايش جوهرافشانها بعضي مردم از قانون يك سوم استفاده ميكردند: بالاترين وضوح تصوير يك چاپگر را بدست آور و آن را بر سه تقسيم كن. به عنوان مثال، يك چاپگر جوهرافشان قديمي اپسون با ماكسيمم وضوح تصوير ۷۲۰ براي كسب بهترين نتيجه به يك فايل ۲۴۰ppi نياز داشت. (رقم جادويي وضوح تصوير).

اما پس از آن، اپسون چاپگرهاي دیجیتال با وضوح تصوير ۱۴۴۰، ۲۸۸۰ و حال ۵۷۶۰ را به بازار عرضه كرده است يك سوم ۵۷۶۰، ۱۹۲۰ppi است كه يك وضوح تصوير بيفايده و به طور عجيبي بالاست. بعضي عكاسان و هنرمندان به طرح ۲۴۰ppi حتي براي آخرين مدلهاي چاپگرهاي روميزي ايمان دارند و به درستي ادعا ميكنند كه براي چاپگرهاي روميزي «وضوح تصوير طبيعي لازمه» همان ۷۲۰ است، پس قانون يك سوم همچنان پابرجا باقي ميماند. بنابر اطلاعات و دادههاي اپسون «وضوح تصوير دادهها» -وضوح تصويري كه دادهها در آن و در شبكه منظم شدهاند- ۷۲۰dpi براي چاپگرهاي روميزي و ۳۶۰dpi (تعداد نقطه در هر اينچ dpi) براي اندازههاي بزرگتر ميباشد.

مقایسه کوچک چاپگرهای دیجیتال

اگرچه امروزه اپسون «در هر سايزي كه شما قصد داريد كار خود را چاپ كنيد» وضوح تصوير ۳۰۰-۳۶۰ppi را به عنوان «رقم جادويي» خود پيشنهاد ميكند. اگر شما وضوح تصوير زير ۲۴۰ داشته باشيد، ممكن است در كيفيت تصوير، تاثير نامطلوبي ببينيد و برعكس هم با وضوح تصوير بيشتر از ۳۶۰ppi شما شاهد هيچ بهبودني در كيفيت تصاوير بيتمپي خود نخواهيد بود.

(نكته: برخلاف بيتمپها، هنر وكتوري «وضوح تصوير مستقل» است و اين بدان معناست كه شما ميتوانيد بدون ايجاد هيچگونه نقصاني در مفهوم يا شفافيت، هرگونه تغييري را اعمال كنيد)

هولت-پاكارد (HP) برحسب تنظيمات كيفيت، يك «وضوح تصوير دروني ارائه شده»ي ۶۰۰dpi يا ۱۲۰۰dpi دارد و آنها براي چاپگرهاي جوهر افشاني خود در «اندازهي نهايي»، وضوح تصوير ۱۵۰-۲۰۰ppi (يا حتي تا ۳۰۰ppi) را پيشنهاد ميكنند. (HP علاقه دارد تا اين را «پيكسل در هر اينچ چاپ شده» يا PPPI بنامد).

آنها ادعا ميكنند دانشمنداني كه عكسهاي ماهوارهاي را براي دولت و چاپگرهاي خود دوباره به چاپ ميرسانند معمولاً درمييابند كه وضوح تصوير ۱۲۵ppi مناسب است.

بنابر تجارب شخصي خودم، فكر ميكنم كه وضوح تصوير ۲۰۰ppi يك وضوح تصوير مطلوب براي اكثر چاپگرهاي جوهر افشاني HP باشد.

كانن هم با وضوح تصوير ۶۰۰dpi در بسياري از چاپگرهاي جوهر افشاني خود ميگويد كه وضوح يك تصوير بايد بيشتر از ۱۸۰ppi باشد تا از «شطرنجي شدن تصوير» جلوگيري كرد. آنها هم وضوح تصوير ۲۰۰ppi و حداكثر ۳۰۰ppi را براي چاپگرهاي جوهر افشاني خود توصيه ميكند.

براي چاپگرهاي تن پيوسته كه از هافتن استفاده نميكنند، تلاش كنيد كه وضوح تصوير شما با وضوح تصوير چاپگر همخواني داشته باشد.

وضوح تصوير اكثر چاپگرهاي رنگي در حدود ۳۰۰dpi است. پس شما هم براي تصوير نهايي خود ۳۰۰dpi را برگزينيد. براي لايت جتها (Light Jets) و لامبداها (Lambdos) كه به ترتيب با وضوح تصوير ۳۰۰dpi و حداكثر ۴۰۰dpi تنظيم شدهاند، وضعيت به همين منوال است؛ يك وضوح تصوير ۳۰۰dpi هم ميتواند به خوبي كار را راه بيندازد.

احتمال ميرود كه اگر شما در هر موقعيتي، وضوح تصويري بين ۲۴۰ تا ۳۶۰ در اندازهي چاپي نهايي داشتيد، اكثر دستگاههاي چاپ دیجیتال به خوبي جوابگوي آن باشند، اگرچه بهترين پاسخ اين است كه چندين وضوح تصوير را با دستگاه خروجي منظور آزمايش و تصاوير چاپي حاصل را ارزيابي نماييد و يا اگر از يك سرويس چاپي بيرون استفاده ميكنيد، از يك چاپكار راهكارهاي بهتر را جويا شويد.

true
برچسب ها : ,
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true