true
منابع نوری و رنگ در چاپ دیجیتال
منابع نوری هم، «رنگها»ی خاص مربوط به خودشان را دارند. یعنی شما میتوانید یک «منحنی طیفی» منبع نور را با رسم هر طول موج به روی نمودار ببرید (شکل ۴٫۴). نوع منبع نور بر روی هرچیزی که تحت تاثیر آن به نمایش درمیآید، اثر خواهد داشت و در اینجا، واژهی عجیب متامریسم (metamerism) وارد صحنه میشود.
متامریسم، اغلب با به وجود آمدن «مشکل» در رابطه با انواع خاصی از مرکبها اشتباه گرفته میشود. متامریسم، در واقع یک پدیدهی طبیعی است مربوط به این مسئله که ما چگونه رنگ را میبینیم. من دربارهی مشکلات مربوط به مرکبها در فصل ۷ صحبت خواهم کرد، اما حال، متامریسم را این گونه تعریف میکنم: هنگامی که دو شیء رنگی مختلف، برای یک ناظر انسانی نرمال، ظاهر رنگی یکسانی دارند (تناسب متامریک) اما اگر منبع نور عوض شود، رنگهای مختلفی دیده میشوند (عدم تناسب متامریک).
از آنجا که منبع نور، تاثیر اصلی بر چگونگی دریافت نور دارد، نور همراه با شیء و ناظر انسانی، گروهی متشکل از سه عضو را تشکیل میدهد که ما آنها را به عنوان رنگ میشناسیم. در بخش «اتاق با یک دید» (Room with a view)، اطلاعات بیشتری در زمینهی منابع نوری و شرایط دید ارائه شده است.
اندازهگیری رنگ
به کمک منابع نوری استاندارد و مدل دید انسان، ما میتوانیم طیف نوری را که با استفاده از یکی از دستگاههای اندازه گیری زیر، رنگها را در ذهن ما میسازد، اندازهگیری و کمیت یابی کنیم.
دنسیتومترها (densitometers) با هدایت نور بر یک صفحه و اندازهگیری مقدار نور بازگردانده شده از فیلترها، شدت را محاسبه میکنند. آنها مستقیما رنگ را نمی خوانند اما میتوانند شدتهای نسبی قسمتهای رنگی را بسنجند. عکاسان و هنرمندان تنها در شرایط خاص از این روش استفاده میکنند.
رنگسنجها (colorimeters)، مانند دنسیتومترها نور را از طریق فیلترها محاسبه میکنند اما فیلترها و مداربندی درونی و دید انسانی، تناسب و هماهنگی بیشتری با یکدیگر دارند.
سیستم «رنگ سنجی» (colorimetry)، دوتا از سه متغیر رنگی را استانداردسازی میکند (منبع نور و ناظر) و سپس کار را با سومی (شیء) انجام میدهد. از رنگسنجها اغلب در ترسیم نمای نمایشگر استفاده میشود.
اسپکتروفتومترها (spectrophotometers) که به آنها «اسپکترو» هم گفته میشود، کل طیف نور را در جزئیات بیشتری اندازهگیری میکند. هم اسپکتروفتومترهای دستی و هم اسپکتروفتومترهای قابل انطباق با میزهای جانبی یا با جامهای مکشی (mounting table or with suction cups) میتوانند تصاویر چاپی انعکاسی را اندازهگیری کنند و در بعضی موارد، قادرند نمایشها و فیلم را کنترل نمایند. از اسپکتروها (همراه با اسپکترورنگسنجها) اغلب در بستهبندیهای پروفایلی پیشرفته استفاده میشود.
ویژگیهای رنگ ها در چاپ دیجیتال
یکی از راههای تعریفرنگ، استفاده از سه ویژگی فام (hue)، اشباع (saturation) و درخشندگی (brightness) است. هر کدام از این ویژگیها، نقش مهمی ایفا میکنند و بارها و بارها در جریان تصویرسازی به کار میآیند.
– فام، اولین توصیف کنندهی یک رنگ است. قرمز یک فام است. زرد یک فام است. فام، نام بخشی از طیف است که در آن بیشتر طولموجهای یک رنگ قرار دارند. یک نمودار منحنی طیفی که فام قرمز منعکس شده را نشان میدهد، ممکن است در بالاترین درجه، دامنهی ۷۰۰ نانومتری را نمایش گذارد.
– اشباع (که هنرمندان سنتی به آن «کروما» هم میگویند) توصیف میکند که رنگ چقدر خالص و درخشان است. از آنجا که بیشتر رنگهای حقیقی موجود در جهان، بیش از یک طول موج را ترکیب میکنند، هر چقدر رنگها از یکدیگر دورتر باشند، درجهی اشباع رنگ بالا میرود.
– درخشندگی، عملکرد اولیهی دید است. به این معنا که یک رنگ چقدر روشن یا تاریک است. از نظر دیداری، این سه ویژگی توسط فضاهای رنگی به نمایش درمیآیند که در ادامه به آن میپردازیم.
– فضاهای رنگی . یکی از مشکلات مربوط به مبحث رنگ این است که رنگ پدیدهای است بسیار شخصی و ذهنی. برای این که تمام مردم از سراسر دنیا به روشی مشابه دربارهی رنگ صحبت کنند،به یک زبان مشترک نیاز است تا آن را کمیت یابی و پیرامون آن بحث کرد. در سال ۱۹۳۱، یک گروه بینالمللی تحت عنوان «کمیسیون بینالمللی نور» commission Internationale de L’Eclairage) CIE) در انگلستان گردهم آمدند و به بررسی و توسعهی روشی پرداخت که بتواند به کمک آن، رنگ را برای یک «ناظر استاندارد» توصیف کند. این اقدام به ابزار بسیار قدرتمندی منجر شد که نام آن را «فضاهای رنگی» گذاشتند.
فضاهای رنگی در چاپ (که گاهی به آن «مدلهای رنگی» هم میگویند، البته در مواردی که از نظر تکنیکی تفاوت وجود دارد)، در کار با رنگ دیجیتال و گفتگو راجع به آن، عاملی بسیار مهم شمرده میشوند. این فضاهای رنگی وجود دارند تا رنگ را کمیتیابی کنند و آن را از حالت ذهنی و شخصی در آورند و در عوض با دادن ارقام و عناوین، به آن عینیت ببخشند.
یک فضای رنگی، یک گسترهی انتزاعی و سه بعدی از رنگهاست. جوزف هولمز عکاس، گاهی آن را همانند توپ فوتبالی توصیف میکند که قسمت سفید آن در بالا و قسمت سیاه آن، برروی زمین قرار گرفتهاست. یک خط کشیده شده از بالا تا پایین که از مرکز میگذرد، تمام خاکستریها را در خود میگنجاند.
همانطور که رنگها از داخل به بیرون و از خاکستری به سمت رنگهای متنوع (اشباع شده) پیش میروند، فامهای مختلفی از طیف مرئی، توپ را فرامیگیرند. دیوید توبی مشاور در امور رنگ، از مثال یک چادر استفاده میکند. سه گوشهی چادر به کمک سر میخ به زمین متصل شدهاند: فام قرمز، فام سبز و فام آبی این که شما میخها را چه فاصلهای از یکدیگر قرار دهید، اندازهی چادر یا فضای رنگی را مشخص میکند. یک میله در مرکز چادر، وظیفهی نگهداری چادر را برعهده دارد که محور خاکستری آن است. بالا بردن یا پایین آوردن چادر بر روی میله، تعادل خاکستری و «نقطهی سفید» را تغییر میدهد. نقطهی سفید جایی است که در آن، میله قسمت بالایی چادر را ثابت میکند. رنگهایی که از میله دورترند، بیشتر اشباع شدهاند و آنها که نزدیکترند، کمتر.
متوجه خواهید شد که تنها دو نوع فضای رنگی ارائه شده ارتباط تنگاتنگی با ویژگیهای رنگی فام، اشباع و درخشندگی دارند.
در اینجا، به توضیح سه تا از مهمترین فضاهای رنگی برای عکاسان و هنرمندان میپردازیم:
فضای LAB
فضای رنگی اورجینال (xyz CIE )که در سال ۱۹۳۱ مورد پذیرش واقع شد، مختصات رنگ را در یک فضای منحنی سهبعدی مشخص میکند. این فضای رنگی برای نمایش آسانتر در فضای دوبعدی با نمودار کروماتیسیتی (CIE xyY) (شکل ۴٫۵) هماهنگ شده است (کروماتیسیتی، تنها به مشخصات رنگی فام و اشباع اشاره دارد.) بین آنها، «y» و «x»، «فام» هر رنگ و سیری رنگ یا «اشباع» را تعیین میکند. فهمیدن «y» کمی دشوار است چون «y» قائم به صفحهی دید قرار میگیرد و درخشندگی یا روشنایی رنگ را نشان میدهد. در این مفهوم نمودار xy، چادر رنگی است که از بالا دیده میشود.
به دلیل وجود مشکلاتی که در زمینهی فضای رنگی در چاپ غیر یکپارچه در مدل xyz وجود دارد، پیشرفتها و اصلاحاتی صورت گرفت و در سال ۱۹۷۶، CIE فضای رنگی LUV که هم اکنون به CIE LAB معروف است (یا فقط LAB که به شکل Lab هم نوشته میشود) را اضافه کرد. نوع به کار گرفته شدهی LAB در تبدیلات رنگی ICC LAB است که سه متغیر را در فضای سه بعدی تعریف میکند :
*L (که به آن «اِل ستاره» گفته میشود)، *a و *b (شکل ۶-۴ را ببینید). *L به درخشندگی و روشنایی اشاره دارد که گسترهی آن از ۰ (تاریک) تا ۱۰۰ (نور) است. *a به محور «سایان/ماژنتا» اشاره دارد که گسترهی آن بین ۱۲۷ تا ۱۲۸ است؛ اعداد مثبت، مایل به ماژنتا هستند و اعداد منفی مایل به سایان..*b به محور «زرد/آبی» ارجاع دارد که دامنهی آن هم از ۱۲۷ تا ۱۲۸ کشیده شده است؛ اعداد مثبت متمایل به زرد هستند و اعداد منفی متمایل به آبی. میتوان هر رنگ خاصی را که شما قادر دیدن آن هستید، با مختصات LAB دقیقا مشخص کرد. به عنوان مثال، میتوان فضایی از رنگ آبی آسمانی را، اینطور مشخص کرد :
۶۴=*L , 15- = *a , 42- = *b
(اگر میخواهید به جزئیات رنگی در چاپ بیشتر دست یابید، باید با مفهوم E∆ (دلتا ای) آشنا شوید. در اینجا هر واحد E∆، نشانگر «تفاوت جزئی» بین دو رنگ LAB است.)
اغلب فضای رنگی LAB، شیوهی دید انسان را به روشی نشان میدهد که نزدیکتر به واقعیت است. این فضای رنگی، تنها فضای رنگی است که فتوشاپ برای تغییرات مد خود، از آن استفاده میکند. این فضای رنگی، تنها فضای رنگی است که سیستم مدیریت و کنترل رنگ، معمولا از آن، برای مرتبط ساختن عملکردهای ورودی و خروجی استفاده میکند. این فضای رنگی، بزرگترین فضای رنگی متداول است و بیشتر رنگها را در دامنهی RGB و CMYK در خود میگنجاند. از همه مهمتر اینکه، LAB به هیچ دستگاه، مرکب و فرآیند خاصی وابسته نیست. این فضای رنگی تنها تعاریف رنگی جهانی را عرضه میکند. باید پذیرفت که درک و فهمیدن LAB کمی دشوار است و همین مسئله، شاید باعث شود که شما مایل نباشید، به جز در مواردی خاص، زمان بیشتری را پیرامون آن صرف کنید.
فضای RGB در چاپ دیجیتال
فضای رنگی RGB، فضای رنگی غالب برای هنرمندان دیجیتال است. فضای RGB نه تنها بر اساس رنگهای قابل دید در یک صفحه تلویزیون نمایش یا نمایشگر کامپیوتر استوار است، بلکه از این واقعیت هم تاثیر گرفته که قرمز، سبز و آبی بنیان مدل «سه محرکی» را برای دریافت رنگ تشکیل میدهند. این مدل، مدلی است که دانشمندان به تازگی کشف کردهاند که چگونه با سیستم اعصاب، در دریافت رنگ تطابق دارد.
فضای RGB، فضای رنگی قراردادی برای اسکنرها و دوربینهای دیجیتال است (تمامی اسکنرها در RGB اسکن میکنند؛ اگر میخواهید اسکنهای CMYK بگیرید، اپراتور اسکنر یا نرمافزار مربوطه، اطلاعات و دادهها را تغییر میدهد)، و این، فضای رنگی ارجح برای ضبط کنندههای فیلم، چاپ عکس دیجیتال و اکثر جوهرافشانهای رومیزی است. مورد آخر که شاید برای شما شگفتانگیز باشد این است که زمانی جوهرافشانها مجبورند مرکبهای واقعی را بر روی کاغذ واقعی به روشی CMYK چاپ کنند، ترجیح میدهند از فایلهای RGB استفاده کنند و بعضی به آنها، «دستگاههای RGB» میگویند.
من قصد ندارم، بیش از این پیش بروم اما این امر حقیقت دارد که مثلا چاپگرهای اپسون، در فضای RGB کار میکنند و اگر شما اطلاعات CMYK را از طریق یک درایور عادی به یک چاپگر اپسون ارسال کنید، این چاپگر ابتدا دادهها را به RGB تغییر میدهد و سپس دوباره برای چاپ به CMYK باز میگرداند! (استفاده و کاربرد CMYK RIP، خارج از مبحث ماست.) فضای RGB یک دستگاه یا یک سیستم وابسته است،
یعنی دستیابی به رنگ نهایی به دستگاهی بستگی دارد که آن را میفرستد و فضای رنگی RGB که شما رنگ را در آن تعریف میکنید،تا حدود زیادی تاثیر گذار است. این، آن چیزی است که من آن را «پدیدهی شهرمداری» مینامم. به هر مغازهی مربوط به ابزار آلات و وسایل که میخواهید بروید و زمانی را صرف بخش تلویزیون نمایید. کمی در مقابل تلویزیونها بایستید، به سرعت در خواهید یافت که کار با رنگ چه مشکلاتی را به همراه دارد. حتی در تلویزیونهایی که به نظر میرسد بر سر یک کانال تنظیم شدهاند، صفحه نمایشها متفاوت به نظر میآیند! این شرایط در رابطه با دستگاههای دیجیتال هم صادق است. بعضی دستگاهها، دامنهی رنگ گستردهتری دارند و بعضی ندارند. بعضیها تغییراتی در رنگ ایجاد میکنند و بعضی تغییری به وجود نمیآورند.
خوشبختانه، ویرایشگرهای تصویری پیشرفته مانند فتوشاپ به شما کمک میکند تا بعضی از این بیثباتیهای رنگ در چاپ را کنترل نمایید.
در فتوشاپ، RGB با بعضی تغییرات همراه است که به آنها «فضاهای کاری RGB» گفته میشود که در حال حاضر تنها چهارتا از آنها پیشنهاد میشود (شکل ۴٫۸ را ببینید). از آنجا که به تمامی فایلهای RGB به طور معمول «RGB» گفته میشود، هنگامی که شما در حال کار بر روی تصاویر در فتوشاپ هستید، این گزینه را در اختیار دارید که فضاهای کاری متفاوتی برای آنها برگزینید. صرفنظر از گزینههای مبهمتر، از وسیعترین تا جزئیترین دامنه، «فضاهای کاری قراردادی RGB» در فتوشاپ عبارتند از : Adobe RGB (1998) ، Color Match RGB ، Apple RGB و sRGB.
فضای Adobe RGB در چاپ
فضای Adobe RGB ، گستردهترین فضای کاری رنگی و قراردادی RGB و انتخاب برتر هنرمندان دیجیتال است. این انتخاب، تقریبا تمامی گسترهی دستگاههای متداول CMYK به انضمام جوهرافشانها و چاپگرهای دیجیتالی عکس را پوشش میدهد. با Adobe RGB ، شما به ندرت خارج از دامنه خواهید بود. این فضای کاری هنوز به سنگینی و پیچیدگی فضای LAB نیست.
فضای Color Match RGB در چاپ
فضای Color Match RGB، که در اصل برای نمایشگرهای Radius press View طراحی شده، یکی دیگر از فضاهای کاری مناسب برای عکاسان و هنرمندان است. فضایی کاری Color Match RGB کوچکتر و محدودتر از فضای کاری Adobe RGB اما گستردهتر از دیگر فضاهای کاری موجود در این فهرست است. این فضای کاری به خوبی مورد پذیرش صنعت رنگ واقع شده است در نتیجه، اکثر مردم میدانند که چگونه باید با آن کار کنند. اگر میخواهید از چاپ تجاری CMYK، بسیار استفاده کنید، فضای Color Match RGB بهترین گزینه است؛ اگرچه Adobe RGB هم در این زمینه، در حال توسعه است.
فضای Apple RGB در چاپ
فضای Apple RGB ، باقیماندهای از نمایشگرهای قدیمی “۱۳ Apple Trinitron است. دامنهی آن، تنها کمی از دامنهی sRGB بزرگتر است. توصیه نمیشود برای چاپ از آن استفاده کنید.
فضای sRGB در چاپ
اگرچه sRGB، فضای کاری قراردادی برای فتوشاپ و دیگر سازندگان سختافزاری و نرمافزاری به انضمام سازندگان دوربینهای دیجیتالی است، اما بهترین انتخاب برای یک فضای کاری رنگی نیست. اساسا، این فضای کاری، برای کسانی است که با تصاویر وب کار میکنند و برای کسانی که امید دارند فایلهایشان را با گستردهترین دامنهی دستگاههای چاپی، چاپ کنند، مناسب نمیباشند. دامنهی رنگی این فضا، محدود است و بسیاری از رنگهای تند و اشباع شده مخصوصا سبزها، آبیها و بعضی زردها، ممکن است با توجه به دستگاه خروجی از دامنه خارج شوند.
همان طور که جان کاستررونووی چاپکار میگوید: «کار کردن با sRGB ، درست مانند دوچرخهسواری به کمک چرخهای کمکی است، ایمن است اما محدود.»
فضای CMYK در چاپ دیجیتال
فضای CMYK، یکی دیگر از فضاهای رنگی وابسته به دستگاه است. (در واقع یک سری از فضاهای رنگی وابسته به دستگاه با تنوعات نامحدود ممکن).فضای CMYK برای سایان، مانتاژ و مشکی که چهار رنگ کاهشی فرآیند چاپ هستند، کوتاه است. چرا چهار به جای سه؟ در تئوری، (نگاهی اجمالی به شکل ۳-۴ بیندازید) CMYK باید برای تشکیل تمامی رنگها، به اندازه ی کافی گسترده باشد، اما در عمل مرکبها خالص نیستند و به عناصر اضافی مشکیرنگ نیاز است تا بر عمق یا سرعت چاپ تصویر بیفزایند و یا دیگر مشکلات خاص چاپی را برطرف نمایند.
پبسیاری از عکاس- هنرمندان توجه کافی به CMYK مبذول نمیکنند، اما این مسئله مهم است، مخصوصا هنگامی که شما متوجه میشوید که نهایتا شالودهی چاپ دنیا، در CMYK نهفته است.
در واقع، تمامی چاپگرهای جوهرافشان در CMYK (یا CcMmYK یا CMYKRB و یا هر چیز دیگر) چاپ میکنند، حتی اگر قرار باشد دادههای آنها RGB باشد. در طول مسیر، تبدیل RGB به CMYK انجام میشود (مگر این که شما در جایی که این تبدیل را کنترل میکنید،از یک CMYK RIP استفاده نمایید). این کار به شما کمک میکند تا نکات بیشتری در رابطه با CMYK بدانید.
فضای CMYK در واقع، استاندارد صنعت چاپ تجاری است، احتمالا شما هم به همین خاطر با CMYK آشنا شدهاید. هر زمان که شما بخواهید یک آگهی، پیام تبلیغاتی، بروشور یا هر آنچه که در نهایت به یک چاپ لیتوگرافی افست ختم میشود را خلق کنید، نیاز خواهید داشت تا تصاویرتان را به CMYK تبدیل نمایید. با استفاده از عملکرد پیشنمایشی Photoshop’s CMYK در ترکیب با پروفایلهای ICC، برای چاپ پیشبینی شده، شما میتوانید، بدون این که خودتان را به طور دائم به آن فضای چاپی متعهد کنید به نمایش نسبتا خوبی بر روی نمایشگر دست یابید.
این کار شما را از متحیر شدن در مرحلهی چاپی نهایی در امان میدارد و به شما اجازه میدهد تا از پیش، تنظیمات تصویری مناسب را انجام دهید.
بهترین فضای رنگی چاپ کدام است؟
در این رابطه، تئوریهای مختلفی وجود دارد. به یاد داشته باشید که شما نیاز خواهید داشت که بر حسب نیازها و اهداف خود، کمک پاسخهایتان به راهحلی برسید،در اینجا چندین سفارش ارائه شده است:
۱- در کل، با فایلهای الگوی خود، در فضاهای گستردهتر RGB کار کنید و آنها را در آن فضاها ذخیره نمایید. شما همیشه میتوانید هدف نهایی یک فایل را تغییر دهید و اگر نیاز است، آن را به فضای رنگی دیگری مانند CMYK ببرید.
۲- برای یک فضای کاری خاص و همه جانبه، Adobe RGB یا Color Match RGB را انتخاب کنید. میتوانید فضاهای کاری دیگر را، اگر تمایل دارید، تجربه کنید اما اگر مطمئن نیستید، از یکی از فضاهای اصلی استفاده نمایید.
۳- اگر نیازهای خاصی دارید که تنها در برگیرندهی یک نوع از چاپ CMYK است و میخواهید کنترل تنگاتنگی بر رنگهای چاپی خود داشته باشید، شاید بهتر باشد در CMYK کار کنید.
اما اگر کوچکترین آگاهی پیرامون دیگر سرویسهای خدماتی یا دیگر کاربردها و موارد استفاده برای تصاویرتان دارید، در فضاهای گستردهتر RGB کار کنیـــد. (اگر مثل من، با پیش زمینهی چاپ افست آمدهاید، ممکن است هنگام کار با اعداد CMYK، احساس راحتی بیشتری کنید، اما توصیهی من این است که با سرعت هر چه تمامتر از RGB گذر نمایید.)
۴- همین توصیه را در مورد sRGB هم دارم. اگر برای خروجی وب یا ارسال فایلهای دوربین کار میکنید، در این صورت sRGB، بهترین گزینه است.
هرچند، اگر میخواهید چاپ کنید یا اگر مطمئن نیستید که از کدام نوع چاپ استفاده نمایید، یکی از فضاهای کاری گستردهتر RGB را برگزینید.
«برگهی تقلب رنگ» که در ادامه آمده است را برروی نمایشگر خود ضبط کنید تا آن را حفظ نمایید:
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2676
true
true