غلامرضا امیرزاده ایرانی مدیرعامل شرکت سهامی تهران‌اسکنر /2 - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
غلامرضا امیرزاده ایرانی مدیرعامل شرکت سهامی تهران‌اسکنر /۲

آن‌چه در پی می‌آید بخش دوم مصاحبه خبرنگار ماهنامه چاپ و تبلیغات با غلامرضا امیرزاده ایرانی، مدیرعامل شرکت سهامی تهران‌اسکنر می‌باشد:

 

شریان حیات اجتماعی هر جامعه‌ای در بستر فرهنگی آن جامعه رقم می‌خورد. با وجود تمام پیشرفت‌ها و دستاوردهایی که دنیای مدرن در زمینه زیرساخت‌های اقتصادی، صنعتی و بازرگانی به دست آورده است، هنوز هم شاخص‌های مهم توسعه و رشد جوامع با ارزیابی مؤلفه‌های فرهنگی شناخته و تعریف می‌شوند. چرا که توسعه تابعی نمایی است که از برآیند حوزه‌های مختلف اجتماعی به دست می‌آید و فرهنگ ایفاگر نقش حلقه‌ی واسط در میان تمام بخش‌های گوناگون اجتماعی است.

درک و شناخت این موضوع از جمله دستاوردهای جدید جوامع توسعه‌یافته است. جوامعی که پس از رنسانس، انقلاب صنعتی و به ویژه بعد از جنگ دوم جهانی، محور پیشرفت را در توسعه اقتصادی و صنعتی تعریف کرده و تمام برنامه‌ریزی‌های مدیران خود را بر این محور استوار کردند. جوامع مذکور در این مدت به پیشرفت‌ها و دستاوردهای کم‌نظیر و بلکه بی‌نظیری در حوزه‌های اقتصادی و صنعتی دست پیدا کردند.

لیکن در این میان با حلقه‌ی گمشده‌ای مواجه شدند. علی‌رغم تمام قله‌هایی که در زمینه‌های صنعتی و اقتصادی توسط این جوامع فتح شد، حس خوشبختی در آن‌ها از میان رفت. با وجود همه امکانات زندگی مدرن و استفاده از تکنولوژی‌ها و فناوری‌های جدیدی که به منظور زندگی بهتر طراحی و تولید شده بودند، باز هم احساس خوشبختی وجود نداشت. ساختارهای اجتماعی در حال از بین رفتن و مفاهیم اخلاقی رنگ باخته بودند.

چنین شرایطی موجب شد تا دانشمندان و کارشناسان علوم اجتماعی به چاره‌جویی افتاده و در این زمینه تلاش نمایند. سرآخر نتیجه تحقیقات و بررسی‌های صورت گرفته مسئولین امر را بر آن داشت تا به مسئله فرهنگ به صورت جدی پرداخته و شاخص‌های فرهنگی جوامع خود را ارتقاء دهند. این موضوع آنچنان اهمیت یافته و از جایگاه مهمی برخوردار شد که امروزه یکی از شاخص‌های توسعه و پیشرفت را در سطح فرهنگی دهکهای مختلف اجتماعی ارزیابی می‌کنند. به عنوان نمونه، تعداد تماشاگران تئاتر، سرانه مطالعه کتاب، تیراژ انتشار مطبوعات و… همه‌و‌همه در زمره شاخص‌ها و معیارهای پیشرفت و توسعه قلمداد می‌شوند.

یکی از ابزار قدیمی و کارآمد فرهنگی در جوامع گوناگون نشریات و مطبوعات هستند. اهمیت و اعتبار این ابزار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و صنعتی به حدی است که برخی از تحلیل‌گران مسائل اجتماعی، مطبوعات را تأثیرگذارترین عنصر حیات اجتماعی هر جامعه‌ای می‌دانند. مطبوعات آینه‌ی تمام‌نمای اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، هنری، ورزشی و… در کشورها هستند. مطالعه و شناخت دقیق نسبت به مطبوعات در هر کشوری، شرایط اجتماعی آن جامعه را برای مخاطبان مشخص می‌نماید.

با پیشرفت بخش‌های گوناگون و تخصص‌گرایی در رشته‌های مختلف، زمینه‌ی فعالیت برخی مطبوعات نیز محدود و تخصصی گردید. علی‌رغم عمر کوتاه سابقه اندک مطبوعات تخصصی، این پدیده ژورنالیستی توانسته است، جایگاه بسیار مناسبی را در ساختارهای مطبوعاتی به دست آورده و اهمیت و کارکردهای اثرگذاری را برای خود ایجاد کرده باشد.

امروزه شرایط موجود در هر بخش صنعتی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری، ورزشی و… را از طریق تحقیق در مطبوعات مربوط به آن بخش به دست می‌آورند. ارتباط و پیوند تنگاتنگی که میان مطبوعات و حوزه‌های تخصصی وجود دارد، شرایط را به شکلی نموده است که سطح کیفیت، فرم و قالب این مطبوعات بیان‌گر حوزه‌های تخصصی مرتبط با آنان را مشخص و معلوم می‌سازد. به بیان دیگر، مطبوعات تخصصی جزئی جدایی‌ناپذیر از واحدهای تخصصی هستند. در نتیجه مطبوعات تخصصی کارآمد سعی می‌کنند با استفاده از نظرات کارشناسی و دیدگاه‌های تخصصی نسبت به ارتقاء کمی و کیفی حوزه‌های مرتبط اقدام نمایند. مادامی که این شرایط ایجاد نگردد، نمی‌توان انتظار داشت که واحدها و بخش‌های مختلف توانایی رشد و توسعه را داشته باشند.

این موضوع در خصوص صنعت چاپ ایران نیز صادق است. مطبوعات تخصصی صنف چاپ ایران آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت حاکم بر صنعت چاپ می‌باشند. چنانچه شرایط این مطبوعات مطلوب بوده و مطالب مندرج در آن‌ها از کیفیت رسانه‌ای، تخصصی، فنی و کارشناسی مناسب چه در خصوص محتوا و چه در زمینه قالب و فرم، برخوردار است، صنعت چاپ کشور نیز از این شرایط بهره‌مند است. اگر مطبوعات تخصصی صنعت چاپ امکان و فرصت انعکاس حقایق و واقعیت‌های حاکم بر صنعت چاپ کشور را دارند، نهادها و سازمان‌های صنفی و دولتی مرتبط با صنعت چاپ کشور نیز اجازه انتقاد و پیشنهاد را به بدنه‌ی صنعت چاپ کشور می‌دهند.

چنانچه شرایط اقتصادی، موقعیت‌های خاص و تنگناهای موجود توان انتشار یادداشت‌ها، مقالات، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها و اخبار صحیح و دقیق را در اختیار این مطبوعات قرار نمی‌دهد، دیگر حوزه‌های صنعت چاپ نیز از این موضوعات در رنج بوده و مشکلات به قوت خود باقی هستند.

انعکاس نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های جناب آقای غلامرضا امیرزاده ایرانی، مدیرعامل شرکت سهامی تهران‌اسکنر در بخش اول گفت‌‌و‌گوی ماهنامه چاپ و تبلیغات با ایشان، موجب شد برخی از مدیران صنفی، در برابر این مصاحبه واکنش‌هایی داشته باشند. ماهنامه چاپ و تبلیغات ضمن احترام به تمام فعالان و کارشناسان صنعت چاپ کشور، آمادگی خود را جهت هرگونه پاسخ‌گویی به مصاحبه مذکور (که بخش دوم آن از نظر می‌گذرد) اعلام داشته و این حق را برای کلیه فعالان صنفی قائل است.

امید است مسئولان و دست‌اندرکاران صنعت چاپ کشور با سعه‌صدر و صبوری موضوعات را پیگیری و امکان انعکاس واقعیت‌ها را در اختیار اصحاب رسانه در این صنعت عظیم قرار دهند.

 

شرکت تهران‌اسکنر طی دوره‌های مختلف مدیریتی همواره با مشکلات و مسائل متعددی دست به گریبان بوده است. مشکلاتی که این شرکت را در این مدت از مسیر اصلی و هدف اولیه دور ساخته است. با توجه به این مشکلات و مسائلی که تهران‌اسکنر احتمالاً در آینده با آن‌ها مواجه خواهد شد، جناب‌عالی آینده این شرکت را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا تهران‌اسکنر آینده‌ی روشنی در پیش رو خواهد داشت؟

به نظر بنده چنانچه بتوان تهران اسکنر را به مسیر متعادل و صحیح بازگرداند، آینده خوب و روشنی خواهد داشت. استفاده از فرصت‌ها و امکان فعالیت در حوزه‌های مختلف یکی از راهکارهای اصولی ایجاد شرایط مساعد و مناسب در شرکت تهران‌اسکنر است. مدیران تهران‌اسکنر باید با توجه به موقعیت و امکانات این شرکت، حوزه‌ی فعالیت مشخصی را برای خود انتخاب کنند.

یکی از بهترین حوزه‌های فعالیت تهران‌اسکنر در زمینه چاپ دیجیتال است. تهران اسکنر می‌تواند در این زمینه فعالیت بسیار ارزنده، ثمربخش و آینده‌داری را دنبال نماید. مشکل اصلی در حال حاضر تشتت افکار بین سهام‌داران، هیات مدیره‌ها و کسانی است که عاملیت دارند. این موضوع باعث می‌شود که توانایی مدیرعامل در تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات و مصوبات از میان رفته و امکان مانور در حوزه‌ی مدیریتی خود نداشته باشد.

در این صورت ناگزیر خواهد بود که پاسخ‌گوی ساده‌ترین و کوچک‌ترین تصمیم خود باشد. پاسخ‌گویی به اعضای مجمع، سهام‌داران و اعضای محترم هیات مدیره، موضوعی است که مورد تأیید بوده و قابل دفاع است، اما مشکل تهران‌اسکنر در وجود فضای نگران‌کننده که از عملکرد مدیران گذشته نشئات می‌گیرد و یا به عبارتی فضای بی‌اعتمادی و تحلیل‌های غیرکارشناسی از تصمیمات است. پاسخ‌گویی مدیران عامل باید در فضای آرام و همراه با تعامل و همکاری صورت بگیرد.

متأسفانه یکی از مشکلاتی که امروز مدیران تهران‌اسکنر با آن دست به گریبان می‌باشند، موضع‌گیری‌هایی است که نه از سر دلسوزی و تمایل برای پیشرفت صنف که به منظور تخطئه و تخریب صورت می‌گیرد. موضوع نگران‌کننده در تهران‌اسکنر مربوط به این مسئله است. امروز مدیرعامل پیش از آن‌که به کیفیت برنامه‌ها و نحوه‌ی اجرای آن‌ها بیندیشد، باید نگران تحلیل هیات مدیره و اعضای مجمع باشد. بروز چنین شرایطی اوضاع را به طور کلی با مشکلات جدی و نامساعدی مواجه ساخته و انگیزه‌ی اجرای ایده‌ها تا حدودی بلند پروازانه را از عوامل اجرایی می‌گیرد.

این شرایط در نهایت منجر به تضعیف مدیریت شده و توان مدیریتی را از او سلب می‌کند. چنین وضعیتی امکان تصمیم‌گیری و اجرای صحیح برنامه‌ها و پیگیری اهداف سازمان را از مدیرعامل باز گرفته و موقعیت نامساعدی را برای او ایجاد می‌کند.

 

به نظر می‌رسد بخشی از مشکلاتی که اشاره فرمودید ناشی از اعمال نظر مدیران و دست‌اندرکاران اتحادیه باشد. علی‌رغم این‌که تهران‌اسکنر به عنوان یک شرکت سهامی به ثبت رسیده و به طور خصوصی مشغول به فعالیت است، به شدت تحت تأثیر هیات رئیسه سابق اتحادیه بوده است. آیا این تحلیل صحیح است؟ و چنانچه این وضعیت در تهران‌اسکنر وجود دارد، این نفوذ و اعمال نظر مدیران اتحادیه در شرکت سهامی تهران‌اسکنر از چه زمانی پدید آمد؟

متأسفانه فرهنگ جامعه ایران معاصر با شایعه پیوند و ارتباطی عمیق و ناگسستنی دارد. گاه این شایعات دلنشین بعضی‌ها هم هستند و لذا شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود که بسیاری به آن‌ها دامن می‌زنند. این موضوع مقدمه‌ای در مورد پرسشی که طرح کردید. تهران‌اسکنر یک شرکت سهامی خاص است که ثبت شده و فعالیت آن قانونی است. این شرکت باید به صورت مستقل عمل کرده و پاسخ‌گوی مجمع عمومی و سهام‌داران خود باشد. این شایعه بی‌محبتی و قدرناشناسی از دوستان و همکاران تهران‌اسکنر و اتحادیه است. بنده به عنوان مدیرعامل شرکت سهامی تهران‌اسکنر اعلام می‌کنم که هیات رئیسه اتحادیه لیتوگرافان تهران هیچ‌گونه دخالت و دخل و تصرفی در برنامه‌های شرکت سهامی تهران‌اسکنر نداشته و ندارد.

مقصود بسیاری از کسانی که به این شایعه دامن می‌زنند، شخص حاج آقا مدنی (رئیس اسبق اتحادیه لیتوگرافان تهران) است. ناگفته نماند که حاج آقای مدنی رئیس هیات مدیره شرکت سهامی تهران‌اسکنر نیز هستند و در مدت یکسال و اندی که بنده به عنوان مدیرعامل در این شرکت مشغول به انجام وظیفه و خدمت هستم ایشان هیچ نکته‌ای را تحمیل نکرده، اعمال نظری نداشته و برخورد سلیقه‌ای هم نفرموده‌اند.

طی این مدت ایشان حتی یک سفارش هم نسبت به شخصی و یا کاری در مجموعه نداشتند. در این‌جا ذکر این نکته را ضروری می‌نماید که تمام تلاش حاج آقای مدنی در راستای پیشبرد امور و پیشرفت و رشد و تعالی شرکت تهران‌اسکنر بوده است. اگر تلاش‌های ایشان نبود، شاید ساختمان تهران‌اسکنر هم از بین رفته بود. نفوذ حاج آقا مدنی، نفوذی کاریزماتیک بوده و نتیجه اندیشه‌های صحیح و نظرات کارشناسی ایشان است که امروز می‌توانیم لااقل درباره ملک ارزشمند آنجا صحبت کنیم نمی‌توان نفوذ و جایگاه ایشان را در اتحادیه استفاده از قوه قهریه تلقی نمود.

علاوه بر این ایشان به ساختارهای دموکراتیک حاکم بر شرکت سهامی تهران‌اسکنر اعتقاد و باور راسخی دارند. لذا ایشان هیچ‌گاه نظرات خود را در جلسات هیات مدیره تحمیل نمی‌کنند. ایشان نیز در جلسات یک نظر همانند دیگر همکاران هیات مدیره دارند. وضعیت حاکم بر تهران‌اسکنر نتیجه نظرات و دیدگاه‌های کلیه اعضای هیات مدیره است. نه تنها نمی‌توان مشکلات را ناشی از نفوذ و قدرت حاج آقا مدنی دانست بلکه این مشکلات ناشی از عدم اجرای منویات ایشان می‌باشد. چنانچه نوع برخورد و عملکرد اعضای هیات مدیره تهران اسکنر با مسائل مثبت، کارآمد، کارشناسی شده، تخصصی و صحیح باشد، شرایط تهران‌اسکنر روزبروز بهبود یافته و رشد خواهد داشت؛ چنانچه این نظرات غیرکارشناسی و غیرتخصصی بوده و مبتنی بر انگیزه‌های شخصی باشد، شرایط تهران‌اسکنر روزبروز نامناسب و نامساعدتر خواهد شد.

 

به نظر می‌رسد اتحادیه لیتوگرافان تهران از طریق خرید سهام سهام‌دارانی که نیاز مالی دارند، به دنبال تجمیع سهام در اتحادیه می‌باشد. ظاهراً در این راستا اقداماتی را نیز داشته‌اند. به گونه‌ای که خواستار خرید سهام به قیمت اولیه بوده‌اند. آیا چنین امری صحت دارد؟ و آیا اتحادیه از این طریق و با استفاده از قدرت و نفوذ خود در پی فشار آوردن به مدیرعامل است؟

اولاً اتحادیه حتی یک سهم خریداری نکرده است. در چند بخش می‌توانم به این پرسش پاسخ دهم. تجمیع سهام و قرار گرفتن بخش اعظمی از سهام تهران‌اسکنر در اختیار شخصی یا سازمانی آیا امکان‌پذیر هست یا خیر؟

در مرحله‌ی بعد باید مشخص شود که چه کسی از این تجمیع سهام سود برده و منتفع می‌شود. اساسنامه‌ی تهران‌اسکنر به گونه‌ای تدوین شده است که طبق آن هیچ‌یک از اعضا حق ندارند بیش از ۶۰ سهم در اختیار داشته باشد. در نتیجه اگر منظور از مدیران اتحادیه حاج آقا مدنی است، که ایشان دارای ۴۸ سهم بوده و در نهایت می‌توانند ۱۲ سهم دیگر بگیرند. به منظور خرید سهام بیش از آن نیز منع قانونی داشته و نمی‌توانند این اقدام را انجام دهند. این موضوع نیز سبب نمی‌شود که ایشان بتوانند فردی را نصب یا عزل کنند. چرا که اختیار در دستان اعضای هیات مدیره است و مصوبات هیات مدیره در هر دوره اجرا می‌شود.

اگر منظور از تجمیع سهام خرید آن سهام توسط مدیران اتحادیه، لیتوگرافان است، باید اعلام شود که این امر نیز امکان‌پذیر نیست. چرا که اتحادیه‌ها مجموعه‌هایی هستند که جهت انجام فعالیت‌های اقتصادی سودآور منع قانونی دارند. تجربه و سابقه نشان داده است که اگر سهامی هم خریداری شده است، توسط تعاونی لیتوگرافان بوده و ایشان در این مجموعه نقشی ندارند و آن تعداد سهمی که توسط تعاونی خریداری شده مربوط به افراد نیازمند صنف بوده و همین افراد از این اتفاق سود برده‌اند.

 

این‌که سهام‌داران هر کدام به صورت منفرد تمایل به فروش را امضا نمی‌کنند تا هیئت مدیره و مدیر عامل بتوانند بر اساس آن تصمیم‌گیری بکنند علت را شما چگونه ارزیابی می‌کنید ؟ این دوگانگی در تصمیم بر اساس چه موضوعی می‌باشد؟

این صنف در زمینه صنعت چاپ از تمام بخش‌های دیگر فرهنگی‌تر بوده و در این صنعت تنها خدمات فرهنگی با توجه و عطف به فلسفه آن ارائه می‌شود، در بدنه‌ی خود با مشکلات جدی در خصوص مسائل فرهنگی مواجه شده است.

تأسیس و راه‌اندازی مجموعه‌ای که به صورت یک شرکت سهامی عمل کرده و منافع جمعی در آن مطرح است، نیازمند نگاه فرهنگی مناسب و درخور و شایسته‌ایست. لیکن این انتقاد نسبت به برخی از سهام‌داران وجود دارد، که برخلاف منافع جمعی تنها به منافع شخصی خود فکر می‌کنند. بنده به راحتی این موضوع را مطرح می‌کنم و در این راستا به هیچ‌وجه ملاحظه‌کاری ندارم.

بسیاری از دوستان و سهام‌‌داران شرکت سهامی تهران‌اسکنر در جلسات خصوصی دلایلی را مطرح می‌کنند که نمی‌توانند این دلایل را در جمع مطرح نمایند. متأسفانه بعضی از دوستان و همکاران نقطه‌نظراتی را مطرح می‌کنند که در جمع به دلایل مختلف این نظرات را عنوان نمی‌کنند. این رفتارها هیچ کمکی به شرایط موجود تهران‌اسکنر نخواهد داشت.

بنده به دلایل مختلف و بررسی شده اعتقاد دارم تعداد قابل توجهی از سهام‌داران به دنبال فروش سهام خود هستند. تعداد زیادی از آن‌ها انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت تهران‌اسکنر متصور نیستند. اما به هر دلیلی این خواست را در جلسات عمومی بیان نمی‌کنند. بروز و وجود چنین شرایطی کار را برای هر مدیر یا فردی که می‌خواهد فعالیتی اثربخش و تأثیرگذار داشته باشد، بسیار سخت و ناگوار می‌سازد.

از دیگر مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، نگاه سهل‌انگارانه‌ی برخی از دوستان و سهام‌داران است. این نیز یکی از بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین مشکلات تهران‌اسکنر است. این موضوعات واقعیاتی است که باید در مورد تهران‌اسکنر به آن‌ها اشاره شود. بعضی از کسانی که تمایل به ادامه فعالیت تهران‌اسکنر دارند، نه براساس خواسته‌ی عموم سهام‌داران که براساس نوع نگرش خود به این موضوع تمایل دارند.

در حقیقت خواسته‌های خود را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند. این نکته‌ای است که باید دقت فراوانی در مورد آن داشت.

افرادی هستند که متعهد و مسئول نیز می‌باشند اما موضوع را از بیرون بررسی می‌کنند و چون از دور دست بر آتش دارند فکر می‌کنند که می‌توانند، اما وقتی وارد کار شدند عملا دستشان بسته می‌شود، به نظر حقیر افرادی‌که به عنوان هیات مدیره انتخاب می‌شوند باید دلسوزی داشته باشند و پی‌گیری و همکاری داشته باشند و تمام تلاششان را برای رفع مشکلات قرار دهند.

وقتی مدیر‌عامل می‌بیند که بدون شمشیر وارد عرصه جنگ شده است چه کاری باید انجام دهد معجزه گر که نیست آدمی است مانند بقیه لیتوگرافان با یک داشته‌ی کمی پایین و یا بالا، کاری نمی تواند بکند با توجه به اینکه هیات مدیره عصای دست مدیر عامل و یاوری دهنده فکری مدیر عامل می‌باشد می‌بایست بطور مستمر به مدیرعامل مدد فکری برسانند و اگر چنین شود قطعاً مدیرعامل در صحنه احساس تنهایی نخواهد داشت.

 

چرا تهران‌اکسنر در این موقعیت قرار گرفته است؟ (اشتباه در کجاست)؟

مدیر عامل آزاد است و خیلی فعالیت‌ها می‌تواند انجام دهد. اما جزو شرح وظایف مدیرعاملی نیست که بی‌ابزار باید همه‌ی کار‌ها را به نحوی شایسته انجام دهد. مشکل اساسی در این‌جاست. مدیرعامل فاقد ابزار اجرایی لازم در زمینه‌های گوناگون است.

در اینجا هرکسی که اول انتخاب شده در مورد سجایاش صحبت شده خوبی‌ها، فعالیت‌هایش و دانش و ..اما وقتی وارد عرصه کار شد و فکر هایش در تقابل با سهام‌داران و هیات مدیره قرار گرفت از آن آدمی ساختند که نه سجایای قبلی را دارد و نه دانش قبلی را داردو نه آبروی قبلی را دارد.

همه اینها را به نوعی از آن شخص می‌گیرند، سهامداران ما فقط می‌شنوند و هیچ حافظه تاریخی خودشان را حداقل در این مدت سی سال به کار نمی‌گیرند و معیار رفتار خوبی و بدی را به کار نمی‌گیرند و به عقیده‌ی من جامعه که به شایعات توجه کند و معیاری هم برای تشخیص ثواب از گناه نداشته باشد محکوم به اضمحلال می‌باشد.

تربیت امروز بدین‌صورت درآمده که بزرگان خودمان را بزنیم و از آنها راه یاد نگیریم و چون قدرت نداریم نمی‌توانیم شخص قدرتمند را تحمل کنیم و به جایی که از قدرت هایش در جهت مصالح عمومی استفاده کنیم او را نابود می‌کنیم

مگر در صنف‌های دیگر نشد؟ به نظر من در تهران اسکنر سیاستی نبوده است جز آن روح تعاون که اگر اجرا می‌شد چقدر زیبا می‌شد و صنف ما را وحدت می‌بخشید اگر مدیرانی دریک گستره هم سلسه راه را ادامه و می‌آمدند این (من‌ها) از بین می‌رفت و همه ما می‌شدند، برخوردشان با همه یکسان بود و وقتی شما در مقام مسئول قرار می‌گیرید نگاهتان با همه باید به گونه یکسان باشد و ما فاقد این روحیه هستیم.

 

حجم انبوه ماشین آلاتی است که به نظر میرسد دیگر کارایی ندارد و و اگرچه به دلیل عدم سیاست گذاری منسجم ما با حجم انبوهی از دستگاه هاروبرو هستیم اما سوال من اینست که بعضی از این دستگاه ها که از رده خارج شد در دوره‌ای که می‌شد به قیمت نسبتا مناسب بفروش رساند و دستگاههای جدید خرید این اتفاق نیافتاد و چه چاره در این مورد در نظر گرفته اید ؟

بر می‌گردیم به خود کار لیتوگرافی تکنولوژی در حوزه چاپ به خصوص در سال‌های اخیر در لیتوگرافی به اندازه تکنولوژی در صنعت پزشکی پیش رفت،

هر روز دستگاه جدیدی که منسوخ کننده دستگاه قبلی بود پا به عرصه نمایش و فروش گذاشت در ایران نیز ما ناگزیر بودیم که به این سمت حرکت کنیم و تا به حال هم نشده که در لیتوگرافی یک دستگاهی بیاید و برای مدت ها بر روی پای خودش بایستد و کار کند تهران اسکنر حجم عظیم و یا انبوهی از دستگاه ها را ندارد تهران اسکنر به تناسب حال و روز خودش دستگاه دارد.

روزی که شروع کرد یک دستگاه خرید بلافاصله دستگاه دیگری را به آن اضافه کرد با یک اسکنر و طبیعی است که این دستگاه‌ها کار خودشان را کرده‌اند.

این موضوع کامل توضیح داده شده حال اینکه چرا به موقع به فروش نرفته است ما در اینجا با دو مسئله روبرو هستیم اول ما یک شرکت وابسته به افراد جامعه لیتوگراف هستیم و دوم ما باید از دیدگاه صنفی به قضیه نگاه بکنیم نه از منظر تجاری، در شرکت های خصوصی دستگاهی که به پایان عمرش نزدیک است بلافاصله با مناقصه ها و غیره.. بفروش می‌رسانند اما در حوزه صنفی و اخلاقی شاید مدیران قبلی این فکر را کردند که مثلا دستگاهی که دارد خراب می‌شود و ما می‌دانیم خرابی دستگاه هزینه بالائی دارد بالطبع به دلایل اخلاقی فروش آن به همکار غلط است و همین آدمی که عده‌ای معتقدند نفوذ می‌کند(حاج‌آقا مدنی) به این مسائل اخلاقی توجه داشته است

ضمن اینکه چون تهران اسکنر یک شرکت رسمی است و فرق می‌کند با لیتوگراف‌ها من اراده کنم می‌توانم دستگاه‌ام را بفروشم کما اینکه ۵۴ میلیون تومان دستگاه خریدم اما دستگاه را ۱۸ میلیون فروختم آنجا استهلاک کم می‌کند و..اما در اینجا همه اینها مراحل قانونی دارد.

بازار شایعات داغ است تهران اسکنر دستگاه‌های زیادی ندارد و به‌همین زودی تکلیف آن‌مقدار از دستگاه‌ها که به کار نمی‌ایند روشن خواهد شد.

شرکت هایی به وجود آمده که یک نفر مسئول آنجا می‌باشد و موفق هم هست اما وقتی در جمع قرار می‌گیرند فکرهایشان با هم سنخیت پیدا نمی‌کند اگر غیر از این می‌بود و اهداف اولیه دنبال و لحاظ می‌شد تهران اسکنر امروز به یک غول عظیمی در صنعت چاپ تبدیل می‌شد، غولی که تکنولوژی را آموزش می‌داد و می‌توانست آینده‌ی بهتری را به وجود آورد.

 

در صنف لیتوگرافی به ذهن متواتر می‌شود که تنش ها بسیار زیاد است تا حدی که این تنش ها تحلیل های درست را از صنف می‌گیرد؟ایا این تحلیل وجود دارد؟

بنده هم در این زمینه با شما هم عقیده هستم. متأسفانه در صنف لیتوگرافی تنش‌های بسیاری وجود دارد. اما موضوع اصلی این‌جاست که این تنش‌های درون خانواده می‌باشد و از کجا آمده و به چه دلایلی ایجاد شده است؟ چه فرد یا افرادی از این تنش‌ها سود می‌برند؟

از جمله مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، مشکل خودبرتر‌بینی ما است. در حال حاضر شرایطی ایجاد شده است که عادت کرده‌ایم تا همیشه خود را برتر فرض کرده و همواره حق را به خودمان بدهیم.

این موضوع که بیشتر در محافل و مجامع فرهنگی ظهور و بروز پیدا می‌کند، باعث می‌شود تا هیچ‌یک از فعالان این حوزه‌ها یکدیگر را نپذیرند. در حقیقت فعالان فرهنگی خود را در شرایطی قرار می‌دهند که فرض‌شان این است که طرف مقابل فاقد درک لازم است.

این موضوع سبب می‌شود که به صورت پیاپی یکدیگر را تخریب کرده و راه‌حل‌های یکدیگر را ندیده بینگارند. همین امر باعث می‌گردد تا عناد ایجاد شود. عناد نیز به صورت قهری تنش و درگیری را به همراه خواهد داشت. درست در این زمان همه به این مسئله می‌اندیشند که چرا تنش در بدنه صنف لیتوگراف وجود دارد.

در گذشته این عنادها و تنش‌ها به شکل بسیار وقیحی رخ داد. زمانی که در سمت مسئول و مدیر مشغول به انجام خدمت هستیم، فراموش می‌کنیم که باید پاسخ‌گو باشیم و صنف حق دارد از ما در مورد مسائل گوناگون پرسش‌هایی را داشته باشد.

این موضوع در بدنه لیتوگرافی‌ها نیز وجود دارد.

هیچ‌یک از اعضا خود را ملزم به پاسخ‌گویی نمی‌دانند. اعضای صنف لیتوگراف باید این صنف را یک خانواده فرض کنند و تنها در این صورت می‌توانند انتقادات و مشکلات را با یکدیگر حل کرده و نسبت به رفع آن‌ها اقدام نمایند. مگر نه اینکه یک خانواده را افراد آن به وجود می‌آورند. پس تکتک افراد، مهم، اثرگذار و ارزشمند هستند. لیکن ما انگ نادرستی را به دیگران می‌زنیم و انتظار داریم دیگری این کار را با ما نکند.

شرافت افراد نکته‌ای است که در مواجه با آنان باید محتاط و پارسا بود. به راحتی اتهام زدن، تهمت زدن، افترا و آبروی اشخاص را بردن نه عملی انسانی است و نه هیچ توجیه عرفی و عقلی دارد.

این مشکلی است که همه‌ی اعضای صنف باید نسبت به رفع آن اقدام کنند.

 

انشاا…

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true