در محضر استاد بیژن درویش - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
در محضر استاد بیژن درویش

مراسم نكوداشت بيژن درويش همزمان با دومين همايش دانش‌آموختگان صنعت چاپ كشور در ۱۹/۸/۱۳۸۸ بهانه‌اي شد تا به سهم خود قدرداني و سپاسي هرچند اندك از پدر علمي صنعت چاپ ايران داشته باشيم. تقارن فرخنده‌اي ميان همايش دانش‌آموختگان صنعت چاپ و مراسم نكوداشت بيژن درويش وجود داشت. چرا كه وي همواره در راستاي پيشرفت فني و ايجاد زيرساخت‌هاي علمي در صنعت چاپ ايران تلاش كرده است.

ساعت ۵ بعدازظهر نوزدهم آبان ماه سال جاري حاضرين در فرهنگسراي نياوران شاهد تجليل از مردي بودند كه نيمه اولين ماه زمستان سال ۱۳۱۴ پاي به عرصه وجود گذاشت. وي كه در سال ۱۳۲۷ مدرك ديپلم خود را از دبيرستان شاه‌رضا (سابق) دريافت كرده بود، به سال ۱۳۳۳ با سوداي تحصيل در رشته پزشكي عازم وين پايتخت اتريش مي‌شود. بيژن درويش با آرزوي تحصيل در رشته‌ي پزشكي مشكلات سفر را بر خود هموار كرده و با استفاده از ويزاي تحصيلي عازم اين كشور مي‌شود.

اما سرنوشت تقدير ديگري را براي وي رقم زده بود.گاه اتفاقاتي در زندگي بعضي از بزرگان روي مي‌دهد كه مسير زندگي و تلاش آنان را به كلي تغيير داده و سرنوشت جمعيت كثيري را دگرگون مي‌سازد. آشنايي بيژن با گرافيستي اتريشي موجب مي‌شود تا او استعدادهاي ذاتي خود را بازشناخته و با تشويق‌هاي مرد اتريشي، تحصيل در رشته گرافيك را در پي گيرد. و در سال ۱۳۳۷ موفق به اخذ مدرك ليسانس از آكادمي چاپ وين مي‌شود.

مردان بزرگ تلاش و پيگيري مستمر را در لحظه‌لحظه عمر خود دنبال كرده و پله‌هاي پيشرفت گام‌به‌گام طي مي‌كنند. بيژن درويش نيز همين‌گونه عمل نموده است. او پس از اخذ مدرك ليسانس از آكادمي چاپ وين، به مدت يك سال در يكي از چاپخانه‌هاي مطرح و معروف اين شهر بنام Elbe mol به كارآموزي مشغول مي‌شود.

شايد بتوان يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي درويش را در بلندپروازي‌هاي علمي و عملي او دانست. وي هرگز در زمينه كسب علم و دانش و بالا بردن سطح فني و كارشناسي خود به اندوخته‌ها و دانسته‌هاي خود قناعت نكرد و هيچ‌گاه دست از تلاش در اين خصوص برنداشت. درويش ضمن تحصيل در عالي‌ترين سطح علمي آكادمي‌هاي كشور اتريش، دوره كارآموزي خود را نيز علي‌رغم تمام سختي‌ها و مشكلات پيش رو در يكي از بهترين چاپخانه‌هاي وين گذراند.

اما اين پايان راه علمي بيژن درويش نبود. جوان ۲۴ ساله ايراني كه براي ادامه تحصيل به اتريش رفته بود، درنورديدن افق‌هاي دورتر و قله‌هاي بلندتري را در سر مي‌پرورانيد. وي پس از گذراندن دوره يكساله‌ي كارآموزي در چاپخانه‌هاي وين، به شهر مونيخ در آلمان سفر كرده و در دانشگاه اين شهر به تحصيل در رشته مديريت و اقتصاد چاپ پرداخت.

درويش كارشناسي ارشد خود را در رشته مديريت و اقتصاد چاپ از دانشگاه مونيخ آلمان دريافت كرده و در سال ۱۳۴۲ با عنوان برنامه‌ريز و محاسب در بزرگ‌ترين مركز صحافي شهر مونيخ بنام اولدنبرگ مشغول به كار شد. اولدنبرگ مؤسسه‌اي بزرگ است كه با داشتن بيش از هزار و پانصد كارگر صحاف بزرگ‌ترين و مطرح‌ترين مركز توليد كتاب در كشور آلمان محسوب مي‌شود.

همان‌طور كه پيشتر نيز اشاره شد، درويش در تمام طول دوران تحصيل و فعاليت خود انتخاب‌هاي درست و صحيحي داشته است. پذيرش در مركز اولدنبرگ كاري بس دشوار است كه حتي پس از استخدام در اين مركز نيز مشكلات كم نمي‌شود. بلكه فعاليت در اين مركز كه وظيفه توليد كتاب را در آلمان عهده‌دار است، نيازمند دقت و وسواس خاصي است. با توجه به جايگاه بيژن درويش در اين مركز ـ به عنوان برنامه‌ريز و محاسب ـ وي ناگزير بود تا تلاش زيادي به منظور حفظ جايگاه خود و انجام بهينه امور مربوط به مركز داشته باشد.

تمام آن‌چه پيش از اين آمد، مقدمه‌اي بود به منظور انعكاس تلاش‌ها و اقدامات اثربخش و ارزنده بيژن درويش در صنعت چاپ كشور. رسم مرسوم اين روزهاي نشريات و جرايد كشور، بخصوص در نشريات تخصصي!!! صنعت چاپ و بسته‌بندي، اعطاي بي‌چون و چراي عناوين كارشناس، متخصص، پيشكسوت و… به افراد مختلف است. اين موضوع تا آن‌جا پيش رفته كه سره از ناسره نامشخص و درست از غلط غيرقابل تفكيك شده. بعضي از تحليل‌گران مطبوعاتي اين مسئله را ناشي از مشكلات مديران مسئول در اداره نشريات خود مي‌دانند.

به هر حال، با وجود اين وضعيت نمي‌توان از عناوين كارشناس و متخصص در جاي خود و به شكل صحيح استفاده كرد. حال آن‌كه بيژن درويش از تمام الفاظ و القاب و عناوين فوق بي‌نياز است. ليكن نمي‌توان از نقش و تأثير وي در پيشبرد علمي و آكادميك صنعت چاپ كشور غافل بود. بيژن درويش را بي‌هيچ ترديدي بايد پدر علمي صنعت چاپ ايران ناميد.

درويش روند صعودي و تلاش‌هاي بي‌وقفه خود را در زمينه صنعت چاپ ادامه داد تا در سال ۱۳۴۲ از طرف وزارت فرهنگ ايران و مسئولان روابط فرهنگي ايران و اتريش به كشور دعوت شد. دعوت از درويش به منظور بهره‌گيري از تجربيات و معلومات وي براي برنامه‌ريزي و راه‌اندازي رشته چاپ در يكي از هنرستان‌هاي مطرح و مشهور ايران صورت گرفت. وي كه همواره خود را فرزند ايران‌زمين مي‌دانست، به آغوش باز اين دعوت را پذيرفته و به كشور بازگشت. د

رويش مسئوليت برنامه‌ريزي درسي، تعيين سيلابس‌ها، تدوين طرح‌درس‌ها، تأليف، ترجمه و تدوين كتاب‌هاي آموزشي اولين هنرستان چاپ كشور را برعهده داشت. وي در فاصله‌ي سال‌هاي ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۱ يعني از ۲۸ تا ۳۷ سالگي به طور همزمان در شركت سهامي افست نيز فعاليت مي‌كرد. طي نه سالي كه درويش در شركت افست حضور داشت مسئوليت مديريت توليد و برنامه‌ريزي برعهده او بود.

چندي پيش صنعت چاپ ايران يكي از بزرگان خود را از دست داد. همايون صنعتي‌زاده مديرعامل سال‌هاي دور شركت سهامي افست يكي از خادمان حقيقي صنعت چاپ ايران بود.

وي در دوران مديريت خود در شركت افست همواره از چهره‌هاي برجسته و مديران علمي و كارشناسان تخصصي در اين شركت استفاده كرد. بيژن درويش در زمان مديرعاملي همايون صنعتي‌زاده بر شركت افست با مجموعه همكاري داشت. اين موضوع بيان‌گر توانايي‌هاي درويش است. چرا كه صنعتي‌زاده تنها از چهره‌هايي استفاده مي‌كرد كه توان علمي و اجرايي مناسب را داشته باشند. به ويژه اين‌كه يكي از مهم‌ترين اركان شركت افست، جايگاهي بود كه درويش در آن مشغول به فعاليت بود. صنعتي‌زاده هرگز راضي نمي‌شد مديريت برنامه‌ريزي و توليد شركت افست با فردي نالايق باشد.

از ديگر مسئوليت‌هاي درويش مي‌توان به تدريس وي در دانشگاه علوم ارتباطات اشاره كرد. بيژن درويش سال‌ها به عنوان استاد در مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه علوم ارتباطات، روابط عمومي تدريس مي‌كرد. وي با گستردگي معلومات و استفاده از ظرفيت‌هاي فردي خود توانست در زمينه‌هاي مختلف به كشور خدمت نمايد. خدمات درويش تنها به همين‌جا محدود نشد. وي ساليان دراز مسئوليت بخش شيميايي خودكفايي صنعت چاپ را نيز برعهده داشت. درويش را مي‌توان از جمله كارشناسان چندوجهي صنعت چاپ كشور دانست. فعاليت در بخش‌ها و اركان متعدد صنعت چاپ او را در زمينه‌هاي مختلفي كارشناس و متخصص نموده است.

فعاليت در بخش خصوصي نيز از ديگر برنامه‌هاي اجرايي درويش طي ساليان حضور در صنعت چاپ ايران بوده است. درويش در سال ۱۳۵۲ چاپخانه كتيبه را تأسيس و به مديريت آن پرداخت.

برخي ديگر از فعاليت‌هاي بيژن درويش:

ـ از سال ۱۳۶۴ با دفتر فني و حرفه‌اي وزارت آموزش و پرورش در تدوين كتب و برنامه‌ريزي درس‌هاي هنرستان‌هاي نظام قديم همكاري كرده و طي چهار سال كتاب‌هاي تئوري چاپ ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و همچنين حساب فني براي دوره چهار ساله هنرستان را به انجام رسانده است. گفتني است سال ۱۳۷۱ نظام جديد آموزشي به پنج سال تغيير يافت كه سه سال آن زير نظر دفتر فني و حرفه‌اي و دو سال آخر زير نظر دفتر مدارس عالي قرار گرفت. در مرحله اول كتاب‌هاي سه ساله به نام‌هاي تئوري‌هاي چاپ و حروف تصويري و موادشناسي تدوين شد. براي دوره دو ساله كارداني نيز كتاب صنايع چاپ و تربيت معلم زيرر نظر مدارس عالي تأليف گرديد. كه بيژن درويش در تدوين و تأليف كليه آن‌ها سهم بسزايي داشته است.

ـ در نهايت پس از برگزاري جلسات متعدد برنامه درسي و مواد آموزشي تهيه شده و به تصويب وزارت آموزش عالي رسيد. همچنين مقطع كارداني اين رشته همچنان در مركز آموزشكده يافت‌آباد تدريس مي‌شد.

ـ از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۰ به عنوان مشاور امور چاپ در توسعه چاپخانه صنايع آموزشي هم فعاليت داشت.

ـ در سال ۱۳۸۱ مؤسسه فرهنگي هنري پاپيتال سبز را تأسيس كرده است كه مركز واحد ۴۲ دانشگاه جامع علمي ـ كاربردي است. و هم‌اكنون نيز در اين دانشكده مشغول به فعاليت است.

ـ اكنون در نظام جديد آموزشي دوره آموزشي در هنرستان‌ها سه ساله است و كتاب‌هاي آن زير نظر كميسيون سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزش تدوين مي‌شود. در رشته چاپ متخصصان اين زمينه نيز در تدوين كتاب‌ها و تدريس فعاليت مي‌كنند. درويش با حكم معاون وزير و رئيس سازمان پژوهشي از سال ۱۳۸۲ تاكنون و به عنوان عضو هيات علمي براي برسي كتب فعاليت مي‌كند.

ـ بيژن درويش از سال ۱۳۷۵ با همكاري مركز برنامه‌ريزي و آموزش نيروي انساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به تدوين دوره‌هاي كارداني و كارشناسي رشته چاپ و نشر و كارشناسي ارشد رشته‌هاي صنايع چاپ و مديريت نشر (در چهار گرايش) اقدام كرده است.

ـ پس از تصويب اين دوره‌ها در وزارت علوم، تحقيقات و فنآوري اولين دوره‌هاي كارداني و كارشناسي رشته چاپ و نشر در مركز شماره يك فرهنگ و هنر افتتاح گرديد. در حالي كه درويش مدير گروه اين مركز بود. اين مركز پس از سه دوره فارغ‌التحصيل شدن دانشجويان با همت مديركل دفتر امور چاپ و مديريت نيروي انساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به مركز شماره ۵ منتقل شد.

درويش از نگاه همكاران:

داود شايسته‌خصلت (از مديران فني شركت افست): در سال ۱۳۴۲ كه مهندس درويش كارشان را درشركت افست به عنوان مدير توليد و برنامه‌ريزي شروع كردند، با هم آشنا شديم سفارش‌ها و برنامه‌‌ريزي توليد به عهده وي بود. به هر حال او تنها فرد تحصيل‌كرده در اين رشته بود. از آلمان آمده و ظاهراً‌ در (اولدنبرگ) كار كرده بود. در آن زمان كه مهندس درويش در شركت افست شروع به كار كردند من از طرف اين شركت آلمان بودم. وقتي برگشتم، افتخار آشنايي با ايشان را پيدا كردم.

من در قسمت تعميرگاه به عنوان مكانيك دستگاه چاپ و صحافي كار مي‌كردم و ايشان به عنوان مدير سفارشات در قسمت اداري بودند. از ويژگي‌هاي بارز مهندس درويش اخلاق اوست. كه هميشه شاداب و خندان است و با روي گشاده با كساني كه با او كار يا درس دارند برخورد مي‌كند. به عقيده من، لازمه موفقيت يك مدير خوب، داشتن يك مدير سفارشات است كه بتواند همه را به خود جذب كند. اين ويژگي را مهندس درويش به طور كامل داشت.

در سال‌هايي كه مهندس درويش در شركت افست بود، من ايشان را از نزديك مي‌ديدم. به ياد دارم كه برخورد ايشان با مسئولان و كارگران همواره به گونه‌اي بود كه همه را مجذوب خود مي‌كرد. به دليل همين حسن خلق حتي افراد از ايشان فرمان‌برداري هم داشتند.

تمام سال‌هايي كه با ايشان كار مي‌كرديم، يك خاطره بود. ايشان به عنوان يك مدير توليد مشوق ما بودند. حتي در زمان نصب ماشين‌‌آلات و تعميرات و كارهاي ديگر، هميشه پشتيبان و همراه ما بود. ايشان علاقه خاصي داشت كه معلومات خود را در اختيار ديگران بگذارد و تا آن‌ها هم از اين اطلاعات فراوان بهره ببرند. گاهي به كساني كه متخصص و كاردان اين رشته بودند تكات و مطالبي را گوشزد مي‌كرد كه بسيار ضروري بود و آن‌ها نيز از اين كار ايشان بسيار استقبال مي‌كردند.

به همين دلايل است كه كه هميشه هرگاه درباره آموزش صنعت چاپ از چهل سال پيش تا به حال صحبتي مي‌شود، نام مهندس درويش حتماً مطرح است. يا به عنوان يكي از پايه‌گذاران يا برنامه‌ريز يا مدرس يا مؤلف. به هر حال حتماً در همه مسائل آموزشي در رشته چاپ، از چهل سال پيش تاكنون به شكلي نام او مورد توجه است.

مهندس درويش در سال ۱۳۵۲ از شركت افست رفتند. اتفاقي كه براي ما به عنوان همكاران ايشان بسيار ناراحت‌كننده بود. از سوي ديگر، از داشتن مديري با چنين تحصيلات و معلوماتي محروم شديم. سرانجام با آمدن آقاي انجمي به شركت افست جاي خالي درويش تاحدي در اين شركت پر شد. مهندس درويش توانسته دين خود را به اين صنعت ادا كند. وي در واقع از اخلاق و رفتار نيكو برخوردار است و دانش خود را در حد توان و با اخلاص در اختيار مردم و فعالان اين صنف گذاشته است.

چنگيز آصفي مقدم: من در چاپخانه افست با آقاي درويش آشنا شدم. زيرا در آن زمان بنده در قسمت عكاسي و روتوش در افست مشغول به كار بودم. بعدها نيز در انجمن بيشكسوتان در خدمت ايشان بودم. البته تعاملات بنده با آقاي درويش بسيار زياد بوده است زيرا هميشه دانشجوياني را جهت آموزش به ليتوگرافي نبده مي‌فرستادند. از خاطرات خوب بنده با ايشان اين است كه هميشه افراد را تشويق مي‌كردند كه به بالاترين سطح علمي صنعت چاپ با تقويت آموزشگاه‌هاي چاپي كمك كنند.

سيامك دري (مدرس چاپ): استاد درويش دو ويژگي بارز و برجسته فعاليت و پشت‌كار دارند كه وي را از همه نمونه‌هاي ديگر ممتاز مي‌كند. اين امر در آموزش بسيار حائز اهميت است و همين امر سبب شده است كه وي را هميشه در حال فعاليت زياد و پشت كار فراوان ببينيم. وي را زماني نمي‌توان يافت كه با روحيه مثبت و پرنشاط در حال فعاليت نباشد. اين دو ويژگي در زمان حاضر ارزشمند است و شايسته تقدير بسيار.

پارسا (مدرس چاپ): استاد درويش بزرگ مرد ماندگار حوزه چاپ كشور است و كسي ايت كه در انتقال دانش خود به ديگران ذره‌اي خسته نمي‌شود. به روز كردن دانش از ويژگي‌هاي هميشه استاد است. صنعت چاپ ايران به عنوان يك رشته مطالعاتي و آكادميك به واقع مديون تلاش‌هاي اين مرد خستگي‌ناپذير است و كسي نمي‌تواند از چاپ نوين سخن بگويد و نامي از استاد بيژن درويش نياورد. تمام كساني كه در حوزه تخصصي چاپ و به ويژه آموزش مشغول به كارند، نيك مي‌دانند كه اين بزرگ‌مرد براي اعتلا و رشد اين حوزه مهم تخصصي چقدر تلاش داشته و دارد. همه مديون تلاش‌هاي ايشان هستيم.

از نكاتي كه در اين زمينه بايد گفت، اين است كه استاد هميشه همراه و پشتيبان دانشجويان بوده و هستند. من در زمان تحصيل براي نوشتن و دفاع از پايان‌نامه دچار مشكلي شدم. در آن زمان يكي از اساتيد از پذيرش پايان‌نامه من سر باز مي‌زد و دو سال من را نپذيرفت. روزي به استاد درويش قصه را گفتم، استاد جمله‌اي به من گفت. گفت برو همين را به استاد مشاور بگو. رفتم و گفتم و مشكلم حل شد. از مهم‌ترين نكاتي كه در همين زمينه پايان‌نامه من وجود داشت، سخت‌گيري‌هايي بود كه استاد درويش داشتند. اين سخت‌گيري‌ها باعث شد من يك پايان‌نامه خوب و عالي نبويسم و نمره خوبي هم بگيرم.

مجيد پرهيزكار (مدرس چاپ): استاد درويش داراي شخصيتي عميق هستند و مسلماً چنين شخصيتي را نمي‌توان در يك جمله و يك سطر چنان بيان كرد كه گوياي بزرگي آن باشد. اين مرد بزرگ براي چاپ در ايران زحمت بسيار كشيده و مرارت بسيار ديده و همين امر است كه بايد براي تكريم وي يك كتاب نوشته شود. وگرنه يك جمله و يك سطر در قدرشناسي مقام ايشان بسيار ناچيز و اندك است.

مجلسي (كارمند شركت افست): مهندس بيژن درويش در سال ۱۳۴۲ به شركت افست آمدند. ايشان از معدود مهندسان چاپ در آن زمان بودند و تحصيلات و دانش بسياري در اين رشته داشتند. همه فعالان صنعت چاپ كشور به ايشان علاقه‌مند هستند. اخلاق خوب و پسنديده‌اي دارند و در طول زماني كه در شركت افست بودند از ايشان بهره فراواني برديم؛ اما متأسفانه در سال ۱۳۵۲ از شركت افست رفتند.

مهندس درويش مديري بودند با اطلاعات فني بسيار زياد؛ آگاهي كاملي از كار خود داشتند و افراد به دليل حسن برخورد و رفتارشان، از كار كردن با ايشان بسيار خوشحال بودند. ايشان در زمان حضور در شركت افست در يك آموزشگاه حرفه‌اي در رشته چاپ، به عنوان يكي از مديران آن مجموعه فعاليت مي‌كردند. در آن‌جا نيروهاي بسياري را آموزش دادند كه بعدها در افست از حضور آن‌ها استفاده شد. مهندس درويش بعد از رفتن از افست هم به تدريس و آموزش مشغول شدند. ايشان براي جامعه خود به ويژه صنعت چاپ، انسان مثمرثمري بوده‌اند.

 

درويش از نگاه مديران صنفي

جلال ذكايي (مديركل دفتر امور چاپ): با آقاي مهندس درويش زماني آشنا شدم كه در يكي از مراكز علمي و كاربردي تحصيل مي‌كردم. در مقطع كارداني چاپ، ايشان استاد ما و البته مدير گروه چاپ بودند. يكي از ويژگي‌هاي بارز و جالب ايشان اين بود كه با وجود سابقه طولاني تدريس و داشتن تجربه‌هاي فراوان، همواره نسبت به دانشجويان و كساني كه براي فراگيري درس آمده بودند، موضعي پدرانه داشتند و آن‌ها نيز از همين موضع به ايشان مي‌نگريستند. برقراري ارتباط با ايشان نيز براي همه بسيار آسان بود.

ويژگي مهم و بارز ديگر مهندس درويش اين است كه دل‌مشغولي و دغدغه‌اش آموزش است. تا جايي كه به ياد دارم و از ديگران هم شنيده‌ام، حرفه چاپ بسيار گسترده و متنوع است. كساني كه وارد اين حوزه مي‌شوند، به دليل همين تنوع و گستردگي، وسوسه مي‌شوند كه در بخش‌هاي گوناگون آن فعاليت كنند. عده‌اي وارد بخش فني مي‌شوند، بعضي به حوزه تجارت و بازرگاني روي مي‌آورند، اما دل‌مشغولي و دغدغه خاطر عده‌اي آموزش است. از جمله اين افراد آقاي مهندس درويش است. من كمتر ديده‌ام كه ايشان در بخش‌هاي تجاري، بازرگاني و فني چاپ درگير شوند و انرژي و وقت خود را در اين زمينه‌ها صرف كنند. اين ويژگي شخصيت مهندس درويش را از ديگر افرادي كه در اين زمينه كار مي‌كنند، دست‌كم افرادي كه من مي‌شناسم، متمايز و البته برجسته‌تر مي‌كند.

ارتباط بسيار خوب ايشان با تمام صنف چاپ نيز از ديگر خصايص اخلاقي ايشان است. تاكنون كسي را در اين صنف نديده‌ام كه آقاي درويش را نشناسد يا با ايشان ارتباط تيره و تاري داشته باشد. همه از ايشان به خوبي و نيكي ياد مي‌كنند.

اما به نظر من مهم‌ترين ويژگي ايشان سجاياي اخلاقي خود آقاي مهندس درويش است كه بسيار راحت با ديگران ارتباط برقرار مي‌كنند، تا جايي كه محال است ـ تأكيد مي‌كنم: محال است ـ كه كسي در هر موقعيت اجتماعي براي حضور در يك جلسه و سمينار، حتي جلسات كوچك كه نه اسم و رسمي دارد و نه موقعيت و اجتماعي، از مهندس درويش دعوت كند و ايشان نپذيرد.

غلامرضا شجاع (مديرعامل تعاوني ليتوگرافان تهران): در دهه ۶۰ براي اولين بار با آقاي درويش آشنا شدم. ايشان جزو افراد نادري بودند كه در حوزه دانش و آموزش به صنعت چاپ خدمات زيادي را ارائه كرده‌اند. آقاي درويش در تمام زمينه‌هاي چاپي از اطلاعات فراواني برخوردارند. ازخصوصيات اخلاقي ايشان اين است كه هميشه با روي گشاده از افراد استقبال مي‌كنند و هيچ‌گاه براي خود درخواستي ندارند و هميشه به فكر دانشجويان و كارهاي مربوط به آنان است.

از جمله خاطرات خوب بنده با ايشان مربوط به تأليف كتابي در زمينه اسكرين با همكاري ايشان در وزارت ارشاد است. همچنين يكي از خاطراتي كه در ذهن دارم اين است كه يك روز از ايشان براي جلسه‌اي پيرامون داير كردن كلاس‌هاي آموزشي در محل اتحاديه دعوت كرديم، آن روز آقاي درويش خيلي عجله داشتند و اين موضوع را به ما متذكر شدند. جلسه شروع شد اما ايشان آنقدر براي مسئله آموزش اهميت قائل بودند كه وقتي گرم صحبت شدند قرارشان را فراموش كردند و وقتي به خودشان آمدند ديدند كه يك ساعت از زمان قرارشان گذشته است.

جليل غفاري رهبر (رئيس اتحاديه صحاف تهران): هفت سال پيش با ايشان آشنا شدم. آقاي درويش يكي از اساتيدي است كه در رونق صنعت چاپ كشور نقش بسزايي را دارند. فرهيختگي و مردم‌دار بودن از جمله خصوصيات مثبت اخلاقي ايشان است. از جمله خاطراتي كه بنده با آقاي درويش دارم اين است كه ايشان هميشه درخصوص كمرنگ بودن مسئله آموزش در بين صحافان نگران هستند و جهت رونق بخشيدن به اين امر تلاش زيادي به اعضاي اين اتحاديه مي‌كنند.

مصطفي تيناي تهران (نايب‌رئيس اتحاديه چاپخانه‌داران تهران): نگفته پيداست كه استاد بيژن درويش شخصيت مطرح و يكي از بزرگ‌ترين اساتيد صنعت چاپ كشور است. همان‌گونه كه همه ما فعالان حوزه چاپ مي‌دانيم، وي شخصيت برجسته‌اي است و در حوزه آموزش چاپ در ايران از ريشه‌ها و استوانه‌ها به شمار مي‌آيد. وي استوانه‌اي است كه آموزش چاپ حول محور ايشان شكل گرفته و قوام يافته است. نمي‌توان از چاپ در ايران سخن گفت و استاد درويش را در حوزه آموزش بنيادي اين حوزه نديد. به نظر من تقدير از اين شخصيت كمترين كاري است كه مي‌توان انجام داد.

نكوداشت بيژن درويش را شايد بتوان وظيفه و رسالتي براي مسئولان امر و مديران صنفي صنعت چاپ ايران قلمداد كرد. گرچه اين مراسم از سوي اكثر فعالان صنعت چاپ كشور مورد تقدير قرار گرفت. ما نيز به سهم خود از بانيان و برنامه‌ريزان اين برنامه قدرداني مي‌نماييم. اما كماكان سوالاتي در ذهن فعالان و دست‌اندركاران صنعت چاپ ايران باقي مانده است. آيا تاكنون امكانات مورد نياز درويش به منظور اجرايي شدن طرح‌ها و برنامه‌هاي آموزشي وي مهيا شده است؟ تقدير از استاد مسلم صنعت چاپ ايران چه ابعاد و حوزه‌هايي را در برمي‌گيرد؟ مسئولين امر تاكنون به چه ميزان از تجربيات و اندوخته‌هاي علمي و فني بيژن درويش بهره برده‌اند؟ آيا مديران اتحاديه صنفي توانسته‌اند تعاملي سازنده را با اساتيدي همچون درويش ايجاد نمايند؟ چند درصد از برنامه‌هاي اجرايي صنعت چاپ كشور برپايه‌هاي علمي استوار است؟

و سوالات و پرسش‌هاي بي‌شمار ديگري كه در اين‌گونه برنامه‌ها به ذهن متبادر مي‌شود. به نظر مي‌رسد نكوداشت و تقدير حقيقي از چهره‌هاي ماندگار و تاريخ‌ساز صنعت چاپ كشور زماني رخ خواهد داد كه ايده‌ها، طرح‌ها و برنامه‌هاي آنان در بدنه صنعت چاپ كشور تحقق يابد.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true