true
کیفیت موضوعی است که همواره در طول تاریخ تمدن از اهمیت و جایگاه ویژه و خاصی میان فعالان حوزههای گوناگون برخوردار بوده است. میزان، سطح و اعتبار این اهمیت به ویژه پس از انقلاب صنعتی در زمینه فنآوریهای مدرن به شکل تازه و بدیعی رخ نمود. به گونهای که موضوع کیفیت پس از رنسانس، ابعاد تازهتری به خود گرفت و واژههای استاندارد و استانداردسازی از درون و به عنوان مولود کیفیت، پا به عرصهی مفاهیم صنعتی و شئون مختلف زندگی بشر گذاشت.
از آن روزگار نهچندان دور تا امروزه که معیارها و خطوط بسیار مشخص و روشنی به منظور تعیین و تبیین سطح کیفی زندگی بشر وجود دارد، کیفیت و تعیین استانداردهای کیفی درخورتوجه، مسیر پر پیچ و خم و سخت و سنگینی را پشتسر گذاشته است.
پیچیدگی و ساختارهای درونی و بیرونی استانداردهای کیفی به گونهای است که موجب شده تا این فرآیند در جوامع مختلف رشد نامتوازنی داشته باشد. عدم توازن در رشد سطح استاندارد موجب شده که حتی در زمینه تعریف کیفیت نیز طبقهبندی و سطوح مختلفی وجود داشته باشد. به بیان دیگر، کیفیت در کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد.
این تفاوت به حدی آشکار است که در نوع زندگی و تعیین خطوط اصلی مناسبات اجتماعی جوامع مختلف نیز قابل بررسی و شناخت است. اندک بررسی و ارزیابی دقیق نشان خواهد داد که کیفیت در معنای کلی آن، موضوع چگونه زندگی کردن است. گسترهی نفوذ و میزان و سطح کارکردهای متنوع و متکثر کیفیت تا جایی رشد کرده است که حتی در زندگی روزمره آحاد مختلف اجتماعی خود را نشان میدهد. از میزان و منابع درآمدی تا سطح سلیقه بصری و شنیداری اقشار مختلف جامعه، همهوهمه با مسئله کیفیت و سطح کیفی زندگی در جوامع، ارتباط و تعامل تنگاتنگ و مستقیمی دارد.
باید در نظر داشت مسئله کیفیت، تعیین استانداردهای کیفی مناسب و مناسبات درونساختاری این موضوع پیچیدگیهای فراوانی داشته و دارد. چرا که به طور کلی یک مفهوم کیفی قابل اندازهگیری نیست. مختصات و معیارهای کمی که براساس بنمایهها و اصول قابل اندازهگیری تعریف میشوند، تفاوتهای آشکاری با مفاهیم، معیارها و اصول کیفی دارند.
کیفیت در ماهیت اثر یا محصول تعریف میشود. کیفیت امری ذاتی است که در جوهر هرگونه اثری وجود دارد. از آنجا که ماهیت اثر با معیارهای متریک قابل محاسبه و اندازهگیری و برآورد نمیباشد، لذا کیفیت اثر نیز در شرایط ابتدایی قابلیت اندازهگیری و تعیین سطح نیست. بخش اعظمی از پیچیدگیهای مذکور نتیجه همین تفاوت آشکار است. از یک سو استانداردسازی و تعیین سطح کیفی محصولات نیازمند معیارها و شاخصهای دقیق علمی و قابل محاسبه است و از سوی دیگر، کیفیت امری غیرقابل اندازهگیری است که امکان محاسبات ریاضی و دقیق از آن وجود ندارد.
با تمام موضوعات مذکور سالهاست که شاهد خطوط استانداردی مشخص و مدونی در ابعاد گوناگون و حوزههای مختلف هستیم. استانداردهای ملی، منطقهای، بینالمللی و جهانی همگی مبین این نکته هستند که امکان اندازهگیری و محاسبه کیفیت محصولات فراهم شده است. امروزه کیفیت هر نوع محصول تولیدی از هر نظر ردهبندی شده و قابل محاسبه است. دستیابی به این معیارها است مسیر پر پیچ و خم و صعب استانداردسازی را شکل داده است. تبدیل مفاهیم کیفی به معیارهای کمی و استحالهای که در این بین صورت گرفته است، موضوعی بسیار تخصصی و فنی است که طرح آنها در مجال یادداشت پیش رو نیست.
اما امروزه تعیین معیارهای کیفی و استانداردسازی در بخشهای مختلف صنعتی، امری ضروری و غیرقابل اجتناب است. امری که به هر طریق ممکن باید امکان دسترسی به آن حاصل شده و فعالان صنعتی و صنفی در بخشهای مختلف نسبت به آن اهتمام ویژه و خاصی داشته باشند. در ایران نیز نیاز به تعیین استانداردهای کیفی و دستیابی به معیارهای مشخص، مدون و علمی کیفیت مدتهاست احساس میشود. راهاندازی و تشکیل سازمان ملی استاندارد کشور، مجوزها و گواهینامههای کیفی مختلف و… در راستای همین احساس نیاز مبرم تعریف شده و هویت پیدا میکنند.
در این میان تعریف استانداردهای کیفی در صنعت چاپ به واسطه قابلیتها و ظرفیتهای وسیع و گستردهای که دارد، از اهمیت صدچندانی برخوردار است. صنعت چاپ، صنعتی بینرشتهای بوده و حلقهی واسطی میان رشتههای گوناگون صنعتی است. میتوان ابراز داشت که صنایع مختلف نیازمند به صنعت چاپ و فرآوردهها و محصولات آن هستند.
اگر حوزهی صنعت چاپ را به معنای وسیع آن در نظر گرفته و صنعت بستهبندی را زیرمجموعهای از چاپ بدانیم، گزاره فوق معنیدار شده و درمییابیم که امروزه هیچ محصول صنعتی ـ در تمامی حوزهها و بخشهای مختلف آن ـ بدون بستهبندی قابل عرضه و بهرهبرداری نیست. لذا شناخت اهمیت و جایگاه استانداردهای کیفی و معیارهای تعیین سطح کیفیت محصولات در صنعت چاپ بسیار مهم، لازم، ضروری و اجتنابناپذیر میباشد.
این صنعت از جمله صنایع کشور است که در دورههای بسیار دور وارد کشور شده و مدتهای مدیدی ـ بیش از دویست سال ـ است که در کشور مورد استفاده و بهرهبرداری قرار میگیرد و حتی برخی محققین قدم را فراتر از این گذاشته بر این باورند که صنعت چاپ، صنعتی بومی بوده و سابقهای دو هزار ساله در کشور دارد. با این همه سوال اینجاست که آیا صنعت چاپ ایران تواناییهای بالفعل مناسبی دارد؟
آیا این صنعت میتواند به صنایع کشور خدمات مناسب و درخور توجه ارائه نماید؟ آیا محصولات و فرآوردههای صنعت چاپ ایران امکان رقابت با دیگر کشورها را دارد؟ آیا این صنعت امکان حضور و ظهور و بروز در عرصههای بینالمللی را داراست؟ و سوالات بیشمار دیگری که با تحققی ساده و میدانی میتوان به پاسخ آنها دست یافت. متأسفانه باید اذعان داشت که پاسخ بسیاری از سوالات فوق منفی بوده و این صنعت امروزه با مشکلات و مسائل عدیدهای دست به گریبان است. عدم توازن مناسب و تقسیم توانمندیهای موجود در این صنعت در بخشهای مختلف، نبود برآیند صحیح و مناسب در حوزههای گوناگون صنعت چاپ، عدم بهرهمندی و استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای این صنعت در کشور، عدم ارتباط با واحدهای صنعتی بزرگ و کوچک همسایگان و کشورهای منطقه و… از جمله مواردی است که با تحقیق مذکور قابل استحصال و ادراک است.
یکی از مهمترین دلایل و عوامل این موضوعات اثر وضعی عدم مدیریت کیفیت در صنعت چاپ ایران است. آنچه در این میان موجب خرسندی و دلگرمی است، توجه و اعتنای واحدهای مطرح کشوری و ملی به موضوع کیفیت است. سرانجام پس از سالها برگزاری سمینارها، همایشها، جشنوارهها، نمایشگاهها و میزگردهای مختلف در صنعت چاپ، مسئولین امر بر آن شدند تا کنفرانسی ملی را در حوزه مدیریت کیفیت در صنعت چاپ برگزار نمایند.
شرکت سهامی چاپ افست چهارشنبه تا جمعه (۱۳ تا ۱۵ آبانماه ۱۳۸۸) که چندی پیش یکی از بهترین بنیانگذاران و مدیران عمر حقوقی خود ـ همایون صنعتیزاده ـ را از دست داده بود، میزبان اهالی و مدیران صنعت چاپ کشور بود. ماهها بود که تبلیغات و اعلام برنامههای این کنفرانس در نشریات گوناگون حوزه چاپ، نشر و تبلیغات مشاهده میشد. کنفرانسی که ابعاد آن در سطح ملی تعریف شده و قرار بود تعداد کثیری از مدیران، فعالان صنفی و خصوصی، دانشآموختگان، دانشجویان و علاقهمندان صنعت چاپ ایران در آن حضور داشته باشند.
کنفرانسی سه روزه که بنا داشت به موضوعی کلیدی و اساسی در حوزهی صنایع مختلف، به ویژه صنعت چاپ با گستره، نفوذ و کارکردهای متنوع آن بپردازد. کیفیت؛ موضوع محوری و شاهکلید برگزاری این کنفرانس بود. نوآوری نظاممند، خلاقیت، ابتکار، اختراع، فنآوری و بسیاری از مفاهیم دیگر، در راستای تحقق ایجاد شرایطی سادهتر به منظور دستیابی به کیفیتی بهتر ایجاد شدهاند.
قدر مسلم صنعت چاپ نیز از این روند مستثنا نبوده و نیازمند حضور در این فضای کلی است. اهالی صنعت چاپ کشور برگزاری این کنفرانس را به فال نیک گرفته و امید فراوانی به کیفیت و نحوه برگزاری آن بسته بودند.
چه برگزارکنندگان این کنفرانس با بیش از ۱۸ حامی مادی و معنوی از دولتی و خصوصی گرفته تا دانشگاهی و رسانهای، تدارک وسیعی را به منظور برگزاری هرچه بهتر و ایدهآلتر آن دیده بودند.
دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، شرکت سهامی افست، دانشگاه هنر، مرکز آموزش علمی کاربردی فرهنگ و هنر، پژوهشکده صنایع رنگ، اتحادیه صنف چاپخانهداران تهران، مجتمع چاپ مسعود مارک، شرکت رادنگار، شرکت اکوپارس، مجتمع چاپ وحدت، انجمن چاپ دیجیتال ایران، انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، انجمن بهرهوری ایران، چاپ رواق، مرکز مشاوره و خدمات چاپ و گرافیک اندیشه نگار و هفتهنامه چاپ و نشر حامیان این کنفرانس بودند.
اولین کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ با محورهای:
ـ چالشهای ارتقای کیفیت؛
ـ نیروی انسانی و کیفیت؛
ـ نقش مواد مصرفی در کیفیت؛
ـ استانداردهای بینالمللی کیفیت؛
ـ ابزار کنترل کیفیت؛
ـ گردش کار و کیفیت؛
ـ رابطه کیفیت طراحی با کیفیت محصول چاپی.
برگزار گردید. محورهای فوق در ۱۵ سخنرانی علمی به سمع و نظر مدعوین رسید. این کنفرانس علاوه بر اجرای برنامههای اصلی، برگزاری:
ـ ۹ کلاس آموزشی؛
ـ ۳ کارگاه آموزشی؛
ـ نمایشگاه آثار چاپی نفیس؛
ـ نمایشگاه ابزار کنترل کیفیت؛
ـ نمایشگاه استانداردهای بینالمللی چاپ.
را در دستور کار قرار داده بود. از نظر آماری و ارائه گزارش رسمی عملکرد برگزارکنندگان تمامی برنامههای اصلی و جنبی این کنفرانس اجرا شده و در طول سه روز برگزاری، امکان تحقق کلیهی اهداف از پیش تعیین شده به وقوع پیوست. اما فارغ از اعداد و ارقام فوق و بررسیهای کمی آماری، توجه به چگونگی کیفیت برگزاری و سطح استانداردهای لازم به منظور برپایی کنفرانسی در ابعاد ملی و با موضوع مدیریت کیفیت در چاپ امری ضروری است. موضوعی که به نظر میرسد صاحبنظران و مسئولان ذیربط باید با دقتنظر و وسواس خاص به آن پرداخته و نتیجه کیفی کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ را به اهالی و دستاندرکاران صنعت چاپ کشور اعلام نمایند.
در این مقال بدون هیچ پیشداوری و قضاوتی تنها به طرح چند پرسش از ابعاد گوناگون پرداخته میشود. نشریه چاپ و تبلیغات آمادگی کامل خود را جهت اعلام نظر و پاسخگویی مسئولان و برگزارکنندگان این کنفرانس در خصوص تمام پرسشهای مطرح شده، بیان میدارد.
در ابتدا لازم است موضوع چگونگی برگزاری کنفرانس را به دو بخش اجرایی و محتوایی تقسیم کرده و پرسشهای هر بخش را به طور جداگانه طرح نمود.
الف ـ بخش اجرایی:
هر کدام از مدعوین، شرکتکنندگان و غرفهگذاران کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ با ورود به محل برگزاری با کیفیتی متفاوت نسبت به کنفرانسهایی از این دست روبرو میشدند. برنامهریزیهای دقیق در خصوص حضور غرفهگذاران، انتقال و استقرار محصولات در هر غرفه، ساماندهی و چیدمان غرفهها و نوع استقبال برگزارکنندگان کنفرانس از غرفهگذاران، نشاندهنده طرح و برنامه از پیش تعیین شده و دقتنظر در چگونگی ارائه خدمات به شرکتکنندگان در این کنفرانس بود.
این موضوع از آن جا اهمیت خود را نشان میدهد که شاهدیم در بسیاری از کنفرانسها، همایشها و نمایشگاههای مشابه هیچگونه برنامهریزی و دقتنظری در خصوص مسائل مذکور انجام نشده و غرفهگذاران در مراحل مختلف با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند. اهالی صنعت چاپ و شرکتکنندگان در نمایشگاه بینالمللی ماشینآلات صنعت چاپ و بستهبندی تهران در دورههای مختلف به خوبی و از نزدیک با این مشکلات دست به گریبان بوده و این مسائل را به وضوح درک کردهاند. ل
ذا کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ از این حیث به خوبی توانسته بود با برنامه و اصولی عمل نماید. موضوعی که شایسته تقدیر و تشکر میباشد.
تهیه کارتهای رایانهای و هولوگرامهای مندرج بر روی کارتها به منظور ورود میهمانان به محل برگزاری کنفرانس و کلاسهای جانبی، از جمله برنامههای ابتکاری و خلاقانهی مسئولان برگزاری این کنفرانس بود. برای کلیهی میهمانان و شرکتکنندگان این کنفرانس کارتهای مخصوص ورودی در نظر گرفته شده بود که مبداء ورودی چک شده و این کار امکان ریجیستر کردن شرکتکنندگان را به وضوح ایجاد میکرد. با این اقدام یکی از مشکلات و مسائل دیرینهی اینگونه همایشها از میان رفته و امکان بازشناسی مخاطبان به وجود آمده بود. با استفاده از این سیستم تنها کسانی امکان ورود به محل برگزاری کنفرانس و کلاسها را پیدا میکردند که حضورشان از پیش تأیید شده بود.
از دیگر مسائلی که در بخش اجرایی به چشم میآمد، نحوه پذیرایی از حاضران بود. به طور کلی باید در این زمینه اذعان داشت که از کیفیت مناسب و خوبی برخوردار بود. لیکن مسئلهای که در این میان رخ مینمود، عدم رعایت الگوی صحیح مصرف در سالی بود که مقام معظم رهبری از آن به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف یاد کردهاند.
ب ـ بخش محتوایی:
نگارنده در این بخش تنها به طرح چند پرسش اکتفا مینماید:
ـ در این کنفرانس به نظر میرسید تعداد پرسنل خدماتی از تعداد حاضرین در کنفرانس بیشتر بود. آیا این موضوع نقض غرض اهداف اولیه برگزاری کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ نبود؟
ـ در ساعات مختلف کنفرانس، عدهی کثیری از میهمانان خارج از محل برگزاری بوده و جمعهای دوستانه بحث و گفتوگو تشکیل میدادند. آیا برگزارکنندگان، تشکیل این جمعها را در برنامههای خود قرار داده بودند؟
ـ عدهای از سخنرانان در مباحث خود به انعکاس فعالیتهای شخصی خود پرداختند. چه ارتباطی میان اهداف کنفرانس و سخنرانیهایی از این دست وجود داشت؟ و به طور کلی سخنرانان کنفرانس با چه ملاکها و معیارهایی انتخاب شده بودند؟
ـ هدف از در اختیار قرار دادن غرفههای گوناگون در محل برگزاری کنفرانس چه بود؟ این غرفهها چه کارکرد مثبت و سازندهای در رابطه با مدیریت کیفیت در چاپ داشتند؟
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، برگزاری کنفرانس ملی مدیریت کیفیت در چاپ یک ضرورت صنعتی است که باید از برگزارکنندگان و دستاندرکاران آن به دلیل برگزاری به نسبت موفق آن، تشکر و قدردانی نمود. پرسشها، سوالات و گاه انتقادات صورت گرفته تنها نتیجه ابهاماتی است که در ذهن نگارنده و بعضی از فعالان مطبوعات حوزه صنعت چاپ به وجود آمده و با نیت مثبت و تداوم سازندگی در صنعت چاپ طرح شدهاند.
امید است برنامهریزان و مسئولان دولتی و صنفی صنعت چاپ کشور با الگوبرداری صحیح و منطقی از تجربیات به دست آمده اقداماتی به مراتب ارزندهتر را در این زمینه انجام دهند.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=454
true
true