true
رنگ چیست؟
در بیان ساده، رنگ را میتوان به صورت نوعی تجربه یا تجربه یک واقعه تشریح کرد. این واقعه شامل سه مولفه است:
نور
شیء
بیننده
نور از شیء، منعکس شده و توسط سلولهای ویژه دریافتکننده نور، و سلولهای مخروطی جذب میشود. تعداد زیادی از این سه گیرنده حساس به نور که در شبکیه و در پشت چشم واقع شدهاند به واسطه نور تحریک میشوند و سیگنالهای الکتریکی به مغز ارسال میگردند که همین امر، تجربه رنگ را ایجاد میکند.
هر فردی در طول زندگی خود، رنگ را به شیوههای متفاوتی تجربه میکند. تا پیش از دهه ۱۹۲۰ میلادی، یک سازمان بینالمللی موسوم به CIE یا کمیسیون بینالمللی روشن سازی در زمینه تعریف نور فعالیت میکرد. در سال ۱۹۳۲، آنها مدلی از برداشت رنگ، تحت عنوان «بیننده استاندارد» را برای افراد توسعه دادند که این مدل مبتنی بر تجربیاتی بود که در آن از گروهی از مردم خواسته شد تا با سه نور رنگی، رنگهای مختلف را هماهنگ کنند. این ارزشها تحت عنوان ارزشهای CIE LAB یا XYZ مطرح شدند که با گذشت بیش از ۷۰ سال، هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرند و مبنای ایجاد تمام پروفایلهای رنگ ICC را شکل میدهند.
مدیریت رنگ
نمودار یک، مدیریت رنگ را به صورت تقریبا واضح تشریح میکند، هر یک از ابزار دارای پروفایل مخصوص به خود است که در دوربین یا اسکنر میتوان این مسئله را تحت عنوان «پروفایل ورودی» تعریف کرد؛ در چاپگرها و دستگاههای چاپ، این پروفایل، یک پروفایل خروجی است. معمولا سیستم مدیریت رنگ، بخشی از سیستم عامل رایانه است، اگرچه بعضی از شرکتها مانند Adobe، سیستم خود را در نرمافزارهای خاص خود هماهنگ میکنند تا سیستمی را که مورد استفاده قرار میدهید انتخاب کنید. از ویژگیهای مهم این امر میتوان به اطمینان از این مسئله اشاره کرد که شما و مشتریان شما از سیستم مشابهی استفاده میکنند.
تشکیل بخش مرکزی سیستم مدیریت رنگ یعنی «فضای اتصال پروفایل» (PCS) است که همان فضای جهانی است که توسط سیستم مدیریت رنگ (CMS) ترجمه میشود. شاید تعجبی نداشته باشد که PCS مبتنی بر CIEXYZ است که همان مدل استاندارد برداشت رنگ توسط انسان است.
مدیریت رنگ، سیستمی است که موجب کنترل رنگ از گرفتن تصویر تا کنترل خروجی نهایی میشود. این سیستم، کار خود را با انتقال دادههای رمزگشایی شده در ابزاری مانند دوربین دیجیتال یا اسکنر به دادههایی انجام میدهد که به صورت رنگهایی چاپ میشوند که اسکن شده یا تصویربرداری شدهاند.
آنجا که هماهنگی و تنظیم دقیق رنگ غیرممکن است، خروجی باید تقریبی از رنگهای اصلی باشد. این فرآیند که به صورت کاملا تکرارپذیر طراحی میشود، این دانش و اطمینان را حاصل میکند که آنچه که مشاهده میشود باید در چاپ یا مجله، قابلیت چاپ مجدد را داشده باشد. به عبارت دیگر، اگر تصویری از سگ خود در یک باغ میگیرید و سپس آن را چاپ میکنید باید همانند یک عامل بازیابی طلایی به نظر برسد نه اینکه مثل یک تنظیمکننده قرمز باشد.
بهترین آنالوژی برای تشریح سیستم مدیریت رنگ، تأمل درباره زبان آن است. اولین تفکر من پارلمان اروپا بود، اما در واقع، این یک سیستم نامناسب با مترجمینی است که در ترجمه زبان فرانسه به لهستانی یا زبان فنلاندی به یونانی کارآیی ندارد. مدیریت رنگ بسیار ساده است. زیرا از یک زبان جهانی موسوم به PCS استفاده میکند. اگر هر ابزار را به عنوان یک زبان مختلف در نظر بگیریم، سیستم مدیریت رنگ از این پروفایل در ابزارهای خروجی ابتدا برای ترجمه اطلاعات رنگ به این زبان جهانی و سپس به زبان ابزار خروجی استفاده میکند در عین حال، پروفایل کنترل نیز برای ترجمه اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد، یعنی تصویر دقیقی بر روی مانیتور نمایش داده میشود.
CMYK , RGB
تاکنون در مورد تئوری چگونگی عملکرد مدیریت رنگ صحبت کردیم، اما عنصر مهم دیگری نیز وجود دارد که بسیار حائز اهمیت است. هنگامی که به مبحث رنگ میپردازیم، معمولا دو نوع رنگ وجود دارند که پیش روی عکاسان قرار میگیرند:
قرمز، سبز، آبی (RGB)
سایان، ماژنتا، زرد، مشکی (CMYK)
معمولا RGB، رنگهای اصلی هستند و نیز جزو رنگهای افزودنی در نظر گرفته میشوند. اگر این رنگها را به یکدیگر اضافه کنیم، رنگ سفید به دست میآید. این مسئله زمانی امکانپذیر است که از نوری مانند نورد دوربین یا مانیتور استفاده شود.
در مورد مرکب با افزودن یک رنگ به رنگ دیگر، رنگ تیرهتری به دست میآید. از این فرآیند تحت عنوان فرآیند تفریقی یاد میشود. چاپگرهای جوهرافشان، همانند دستگاههای چاپ چهار یا شش رنگ از مرکبهای CMYK استفاده میکنند. رنگ چهارم، یعنی مشکی، برای تقویت رنگهای تیرهتر و در بسیاری از دستگاههای چاپ برای جایگزینی بعضی از سایر انواع مرکب به جای مرکب مشکی مورد استفاده قرار میگیرد. این یک فرآیند پیچیده بوده و فراتر از مبحث ما میباشد که از آن تحت عنوان «جایگزینی مؤلفه خاکستری» یا GCR نام برده میشود.
اما مدیریت رنگ در CMYK متفاوت است .
CMYK، یک فضای رنگ بسیار کوچکتر بوده و در مقایسه با RGB دارای گاموتهای بسیار محدودتری است. شکل ذیل، اندازه فضای پوشیده شده Euroscale را در مقایسه با Adobe RGB نشان میدهد. این نمودار، مشکلات مربوط به عکاسان چاپچیها را مشخص میکند، زیرا رنگهای دوربین که معمولا به Adobe RGB تبدیل میشوند، باید به فضاهای کوچکتری تقسیم شوند.
برای انجام این کار، باید اطلاعات این فرآیند از بین رفته و یکی از تصمیماتی که باید اتخاذ شود چگونگی تغییر به دست آمده و مولفههای ایجاد شده است. این مسئله مشخص میکند که آیا رنگها از یک فضا به فضای دیگر تغییر میکنند یا اینکه احساس کلی تصویر، ترجمه خواهند شد. بعضی از رنگهای RGB را نمیتوان با فرآیند CMYK تولید کرد. از این رنگها تحت عنوان Out of gamut نام برده میشود. در فتوشاپ، نوعی ابزار نمونهگیری وجود دارد که تغییر بین یک فضای رنگ و فضای دیگر را به گونهای امکانپذیر میکند که کاملا قابل مشاهده باشد. در بخشهای بعد به طور مفصل در مورد این مسئله صحبت خواهیم کرد.
دایره رنگ
در بخشی از این دوره به دایره رنگ می پردازیم. بر اساس کشف نیوتن، وقتی نور سفید از میان یک منشور شفاف بگذرد، تجزیه شده و طیف پیوسته ای از انواع نورها به ترتیبی خاص و ثابت پشت سرهم ظاهر می شود. از اتصال ابتدا و انتهای این نوار، طیف رنگی دایره ای ساخته شد. به این شکل می توان هر رنگ را با یک درجة مثلثاتی نشان داد. اگر یک رنگ اولیه را روی محیط دایره رنگ در نظر بگیریم،
یعنی یک نقطه از محیط آن را انتخاب کنیم و از آن به مرکز دایره وصل کرده و ادامه دهیم تا در نقطه مقابل محیط دایره را قطع کند، رنگ آن نقطه، رنگ مکمل رنگ اولیه انتخابی ما خواهد بود. از لحاظ نظری هر یک از رنگ های اولیه مجاور را که دو به دو با هم مخلوط کنید یک رنگ ثانویه حاصل می شود که بین آن دو رنگ قرار گرفته است. به این لحاظ هم دستگاه CMYK و RGB همدیگر را تکمیل می کنند. یعنی رنگ های اولیه دستگاه رنگ CMYK رنگ های ثانویه دستگاه رنگ RGB است و رنگ های اولیه دستگاه رنگ RGB همان رنگ های ثانویه دستگاه رنگ CMYK است.
هارمونی رنگ
هارمونی یا هماهنگی به معنای “چیدمان مطبوع اجزاء یک کل” است و وجود آن در تمام مظاهر زندگی از موسیقی، شعر و رنگ جلوه می کند. از نظر دیداری، هماهنگی در چیزی است که موجب لذت چشم می شود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می کند.
برای مشاهده تعالی هارمونی و هماهنگی کافی است به هارمونی رنگ ها در طبیعت دقت کنید.
هارمونی بر اساس هم جواری رنگ ها
رنگ های هم جوار (پیوسته)، به هر دسته سه تایی از رنگ هایی گفته می شود که در دایره رنگ کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مانند زرد سبز، زرد و زرد نارنجی. معمولا در چنین ترکیب هایی، یک رنگ از نظر مقدار، بر دو رنگ دیگر برتری دارد.
هارمونی بر اساس رنگ های مکمل
رنگ های مکمل آنهایی هستند که در دایره رنگ، درست در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند مانند قرمز و سبز، بنفش و زرد، نارنجی و آبی. درجات مختلف زرد و سبز در برگ ها، هماهنگی زیبایی با رنگ های قرمز و بنفش گل، ایجاد کرده اند.
رنگ های مکمل بالاترین درجه تباین و ثبات را به وجود می آورند.
کنتراست (تضاد) رنگ ها
وقتی از کنتراست رنگ ها صحبت می شود، منظور وجود روابط و تاثیراتی است که هم تمایز میان رنگ ها و هم تاثیرات متقابل میان آنها را از نظر بصری مورد توجه و مقایسه قرار می دهد. به این ترتیب وجود کنتراست میان رنگ ها صرفاً به معنای وجود تضاد میان آنها نیست. بلکه بررسی روابط و مقایسه میان آنهاست.
مشهورترین نظریه ها در خصوص کنتراست رنگ ها مربوط به وجود هفت کنتراست رنگی است که عبارتند از:
۱- کنتراست مایه رنگ
۲- کنتراست تیرگی–روشنی رنگ
۳- کنتراست رنگهای سرد و گرم
۴- کنتراست رنگهای مکمل
۵- کنتراست همزمانی رنگ ها
۶- کنتراست کیفیت رنگ
۷- کنتراست کمیت یا وسعت سطوح رنگ ها.
دست اندرکاران زنجیره تولید یک محصول بسته بندی، از صاحب برند گرفته تا اپراتور چاپ، به ابزار مدیریت رنگ به عنوان وسیلهای برای تولید پروفایلهای اختصاصی تجهیزات چاپ و نمونهگیری نگاه میکنند. این موضوع با این که از محاسن پیادهسازی سیستم مدیریت رنگ شمرده میشود، پارامترهای متعدد دیگری نیز بر کیفیت چاپ اثر میگذارد که نباید از آنها غافل شد.
مدیریت رنگ دارای ابعاد مختلفی است که همگی به هدف قابل پیش بینی شدن آنچه که خریداران محصول چاپ بستهبندی در طبقات مغازههای خردهفروشی میبینند، تاکید دارد. به بیان دیگر، وظیفه سیستم مدیریت رنگ، اطمینان از تطابق رنگ تایید شده توسط مشتری با آن چیزی است که در چاپ به دست میآید. بدین منظور، سیستم مدیریت رنگ باید توانایی اندازهگیری رنگ چه از نوعCMYK و چه از نوع تک رنگ را داشته باشد.
البته چگونگی برخورد سیستم مدیریت رنگ با رنگهای تک رنگ از مسائل مطرح است و تحقیق بر سر آن هنوز ادامه دارد.
برای این که یک سیستم مدیریت رنگ به خوبی از پس موضوعات مطرح در چاپ بستهبندی برآید باید از ارتباط تمامعیاری با ریپ و گردش کار دیجیتال برخوردار بوده و به درستی بتواند از پس مسائلی نظیر چاقی ترام، رنگهای اسپات، ترتیب چاپ رنگها در مرحله چاپ، خصوصیات رنگهای پشتپوش (opaque) و هرنوع ترکیبی از این نوع برآید.
سیستم مدیریت رنگ باید از قابلیتهای زیادی برخوردار باشد که از آن جمله به مواردی نظیر: تبدیل رنگها از یک فضا به فضای دیگر ( مثلا RGB به ( CMYK، انتخاب مرکب، تعیین میزان چاقی ترام در مرحله چاپ، تعریف دقیق گاموت مرکب و امثال آن اشاره میشود.
البته هنوز هم بسیاری از مدیران پروژههای چاپی یا ناظران چاپ از طریق بالا- پایین کردن مرکب در سر ماشین چاپ، فرمهای چاپی را به نمونه نزدیک میکنند که جای بسیار تاسف دارد و این در حالی است که هدف تطابق نمونه با کیفیت رنگی چاپ است نه برعکس. چرا که گاموت اغلب نمونهگیرهای جوهر افشان از چاپ وسیعتر است و از این قابلیت در جهت شبیهسازی شرایط چاپ نهایی توسط نمونهگیر استفاده میشود.
انواع سیستم مدیریت رنگ
برای مدیریت رنگ دو نوع رویکرد وجود دارد:
رویکرد کالریمتریک
رویکرد طیفی
اساس روش کالریمتریک بر فضای رنگCIE L*a*b استوار است که از آن برای تبدیل رنگها از یک فضای رنگ به فضای رنگ دیگر استفاده میشود. بدین ترتیب با اندازهگیری درصدهای مختلف رنگهای CMYK و ترکیبات آن از روی چارت مشخصات چاپ، شرایط چاپ مشخص و معین میشود.
اما در مواقعی که شرایط استانداردی بر چاپ و نحوه تنظیم مرکبها حاکم نباشد و از رنگهای اسپات مختلفی استفاده شود، پیشبینی چگونگی همپوشانی مرکبها اهمیت زیادی دارد و از رویکرد طیفی استفاده میشود. این روش بر اندازهگیری رفتار رنگی مرکبها در درصد ترام مختلف و به هنگامی که روی هم چاپ میشوند استوار است. از آنجایی که پشت پوشانی مرکبهای پشتپوشان(opaque) و متالیک نسبت به مرکبهای ترکیبی CMYK متفاوت است، اندازهگیری میزان آن بسیار اهمیت دارد. بدین ترتیب بر اساس یک مدل ریاضی مرتبط با یک بانک اطلاعاتی، رویکرد طیفی برای کارهای چاپی شامل رنگهای خاص بهترین راه حل است.
سیستم مدیریت رنگی که مخصوص بستهبندی باشد با ترکیب رویکرد طیفی و کالریمتریک به بهترین نتیجه برای پیشبینی رفتار رنگی مرکبهای CMYK به طور جداگانه و در ترکیب با مرکبهای خاص میرسد.
در چنین سیستم مدیریت رنگی از یک چارت ویژه برای پروفایلسازی رویکرد طیفی استفاده میشود و امکان نمونهگیری دقیق کارهایی که شامل رنگهای پانتون و متالیک است فراهم میشود.
از این جهت در چاپ بستهبندی، استفاده از سیستم مدیریت رنگی که صرفا رویکرد کالریمتریک داشته باشد، توصیه نمیشود و کارساز نخواهد بود.
– چاپ کارهای رنگی با بیش از چهار رنگ ترکیبی
شرکتهایی که صاحب محصولات مصرفی دارای برند هستند، برای صرفه جویی در هزینه تولید تعداد زیادی محصول، به استاندارد شدن چاپ خود بر اساس مجموعه معینی از مرکبهای ترکیبی بیش از چهار رنگ اصرار دارند. البته تعریف هویت رنگی برند در محصولات بسیار متنوع چنین شرکتهایی بر اساس یک استاندارد رنگسازی واحد، کار سادهای نیست.
اقتصاد چاپ و الزامات تعیین شده از طرف خریداران محصولات چاپ بستهبندی حکم میکند که زنجیره تولید کالای چاپی به جای رنگهای ترکیبی چهار رنگ و اسپات بر اساس مجموعه رنگ ترکیبی بیش از چهار رنگ (MCCP) تعریف شود. از مثالهای معروف چنین مجموعه رنگهایی به هگزاکروم پانتون، FMSix و اپالتون میتوان اشاره کرد. بنابراین رنگهای مورد استفاده در برند که پیشتر با رنگهای اسپات چاپ میشد از این پس با رنگهای MCCP چاپ میشود. البته گاموت وسیع مجموعه رنگهایMCCP شامل رنگهای اسپات قبلی بوده و ما را از استفاده از آنها بی نیاز میکند. بدین ترتیب به خاطر امکان چاپ تمامی بستهبندیها بر اساس یک مجموعه رنگMCCP، نیازی به آماده کردن ماشین چاپ برای چاپ محصولات مختلف نیست و مرکبهای مورد استفاده ثابت خواهد بود. این مساله نه تنها در کیفیت چاپ بلکه در کاهش زمان تولید و کاهش مصرف مرکب نیز بسیار موثر است.
البته پیش از چاپ لازم است برای به کارگیری چنین روشی که نسبت به روش معمول پیچیدهتر است … مدیریت رنگ ها به موضوع همپوشانی و لبپوشانی رنگها می پردازد.
مورد دیگر آن که تهیه نمونه قبل از چاپ نیز در این روش مشکلتر است چرا که گاموت چاپ بسیار وسیع است و بنابراین نمونه گیر باید قادر به شبیهسازی آن باشد. برای این کار، داشتن ابزاری که بتوان تصاویر رنگی را به تعداد یکسانی از مرکبهای تعریف شده در سیستم رنگ MCCPتفکیک کند بسیار اهمیت دارد.
– شبیهسازی یا عدم شبیهسازی ترام
در مرحله نمونهگیری نمونهگیری در چاپ بستهبندی به گونهای که ترامگذاری چاپ نیز شبیهسازی شود، از اهمیت زیادی برخوردار است. این اهمیت تنها از جهت اطمینان از عدم وقوع حفره در چاپ نیست، بلکه امکان کنترل و اطمینان از خوانایی متون ترامه و رنگی روی بستهبندی از فاصلهای در حدود طول بازوی انسان را فراهم میکند و میتوان مطمئن شد که در فروشگاه خردهفروشی، مشتری پیام روی بستهبندی را به راحتی میخواند.
کنترل این موضوع در نمونههای دیجیتال معمولی امکانپذیر نیست، چرا که در چنین نمونههایی ترامها خیلی ریز است و به خاطر رجیستر بودن خوب رنگهای مورد استفاده در نمونه، خوانایی متنهای رنگی یا ترامه روی نمونه، ضمانتی برای چاپ نهایی محسوب نمیشود. این مساله در ترامگذاریهای ۱۰۰ خط بر اینچ و درشتتر از اهمیت زیادی برخوردار است و در ترامگذاریهای ریز ( ۱۲۰خط به بالا) عدهای معتقدند که نمونههای دیجیتال معمولی که ترامگذاری خاص خود را دارند، نتیجه بخشتر است.
– چیرگی بر رنگ
با این که بسیاری از اصول حاکم بر سیستم مدیریت رنگ مختص چاپ بستهبندی با چاپ تجاری مشابه است، اما استفاده از رنگ اختصاصی، طبیعت مختلف بستر چاپی و استفاده از سیستمهای تعریف رنگ MCCP ، موضوع مدیریت رنگ را تا حدی پیچیده میکند. شبیهسازی رنگهایی که خارج از گاموت نمونهگیر است، درک اثر روی هم چاپ شدن رنگهای خاص بر روی یکدیگر (چه در چاپ و چه در نمونهگیری)، توجه به اثر ترامگذاری درشت در دریافت پیام محصول چاپ بستهبندی و در نهایت هماهنگسازی دو سیستم چاپ و نمونهگیری از موضوعات مطرح و دردسرساز در چنین شرایطی است.
بنابراین قبل از سرمایهگذاری و روی آوردن به چاپ بستهبندی، از بالابودن سطح دانش فنی خود در موضوع رنگ و سیستمهای مدیریت رنگ اطمینان حاصل کنید.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2113
true
true