حکاکی در چاپ - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
حکاکی در چاپ

حکاکي يکي از اقداماتي است که براي کنده‌کاري يک طرح بر روي يک سطح سخت و معمولاً مسطح، انجام مي‌گيرد. در صورتي که حکاکي بر روي نقره، طلا، صلاي سفيد يا شيشه صورت گيرد، نتيجه آن يک کار تزئيني است. همچنين مي‌توان از يک پليت چاپ گراوور، مس يا ساير فلزات براي چاپ تصاوير بر روي کاغذ استفاده کرد.

از لحاظ تاريخي مي‌توان حکاکي را يکي از شيوه‌هاي مهم در ايجاد تصاوير بر روي کاغذ در نظر گرفت، حال اين تصاوير ممکن است چاپ آثار هنري يا تصاوير تجاري براي کتب و روزنامه‌ها باشند.

البته شيوه عکاسي، جايگزين اين شيوه در اقدامات تجاري شد و به دليل مشکلات عمده در يادگيري تکنيک‌هاي آن، عموميت کمتري در آماده‌سازي چاپ دارد. در حال حاضر، اين تکنيک جاي خود را به تکنيک‌هايي مانند اسيدکاري (گراوور) داده است.

حکاکي سنتي با استفاده از قلم حکاکي يا انواع دستگاه‌ها، توسط زرگران، حکاک‌هاي شيشه، اسلحه‌سازان و ساير افراد همچنان مورد استفاده قرار مي‌گيرد، در حالي که تکنيک‌هاي مدرن صنعتي مانند حکاکي ليزر از کاربردها و عموميت بيشتري برخوردار مي‌باشند. حکاکي بر روي جواهر، يکي از مهم‌ترين هنرها در عهد باستان محسوب مي‌شد که تا دوران رنسانس نيز ادامه داشت، اگرچه در اين دوران از حکاکي لترپرس و گراوور نيز استفاده مي‌شد.

 

اصطلاحات

غالباً از اصطلاحات ديگري براي چاپ حکاکي استفاده مي‌شود که از مهم‌ترين آنها مي‌توان به حکاکي مس، حکاکي پليت مسي يا حکاکي مستقيم اشاره کرد. حکاکي بر روي فولاد نيز تکنيک مشابهي است که در آن از پليت‌هاي فولادي استفاده مي‌شود.

اين تکنيک از اواخر دهه ۱۷۹۰ ميلادي تا اوايل قرن بيستم ميلادي براي چاپ اسکناس، تصاوير کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلات مورد استفاده قرار مي‌گرفت. البته همان‌گونه که اشاره شد در حال حاضر، اين تکنيک کارآيي چنداني ندارد و فقط براي چاپ اسکناس و ساير چاپ‌هاي امنيتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در گذشته، حکاکي در بسياري از تکنيک‌ها و شيوه‌هاي آماده‌سازي چاپ مورد استفاده قرار مي‌گرفت؛ بنابراين، بسياري از محققان معتقدند که عمليات حکاکي، در واقع، با استفاده از مجموع تکنيک‌هاي مختلفي مانند گراوور يا قلم‌زني حاصل شده است.

 

فرآيند حکاکي

حکاک‌ها براي برش طراحي بر روي مسطح چاپي از ابزارهاي سخت فولادي موسوم به قلم حکاکي استفاده مي‌کنند. گراوورها داراي شکل و اندازه متفاوتي هستند که هر يک از آنها خطوط متفاوتي را شکل مي‌دهند. قلم حکاکي، کيفيت ويژه و منحصربفردي از خطوط ايجاد مي‌نمايند که فاصله بين آنها ثابت بوده و لبه‌هاي صاف و يکدستي دارند. اين ابزار داراي نوک منحني شکلي هستند که به طور عمومي در آماده‌سازي چاپ مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

لاينرهاي فلورنتين، ابزاري سر‌پهن هستند که خطوط متعددي بر روي آنها حکاکي شده است.

از اين ابزار براي پر کردن سطح بيشتري از کار استفاده مي‌شود. گراوورهاي تخت براي پر کردن حروف در حکاکي آثار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. گراوورهاي مدور نيز براي حکاکي بر روي نقره براي ايجاد برش‌هاي براق مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين از اين ابزار براي حکاکي بر وري نيکل و فولاد نيز استفاده مي‌شود.

در ابتدا فقط حکاکي دستي وجود داشت. در اين فرآيند، قلم حکاکي را با دست نگه داشته و با چيزي شبيه چکش روي آن مي‌کوبند. البته حکاکي واقعي با ترکيبي از فشار و تغيير کار مورد نظر صورت مي‌گيرد. اين فرآيند هنوز هم مورد استفاده قرار مي‌گيرد، اما فناوري‌هاي نوين، سيستم‌هاي حکاکي پيشرفته‌اي را به ارمغان آورده‌‌اند.

همچنين دستگاه‌هاي مختلفي براي حکاکي عرضه شده‌اند. معمولاً براي حروف‌چيني از يک سيستم نقشه‌کشي استفاده مي‌شود.

 

حکاکي غيرچاپي

حکاکي دستي، اصطلاحي است که براي چاپ پليت‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد. هر ابزار حکاکي داراي کاربردها و موارد استفاده مختلفي است. از جمله اين ابزار مي‌توان به ابزار حکاکي مدور اشاره کرد که براي ايجاد برش گرد استفاده مي‌شوند. از ابزار حکاکي V شکل نيز براي ايجاد برش‌هاي زاويه‌اي استفاده مي‌شود که بسته به کار مورد نظر مي‌توان آنها را براي ايجاد زواياي ۶۰ تا ۱۳۰ درجه مورد استفاده قرار داد. اين ابزار، برش‌هاي بسيار کوچکي را به وجود مي‌آورند.

 

تاريخچه استفاده از ابزار حکاکي

در دنياي باستان، تنها حکاکي بر روي فلزات صورت مي‌گرفت که نمونه آن را مي‌توان در بعضي جواهرات مربوط به ابتداي هزاره اول پيش از ميلاد مشاهده کرد. اکثر طرح‌هاي به اصطلاح حکاکي شده بر روي زيورآلات طلايي در دنياي باستان يا ساير موارد با استفاده از برش صورت مي‌گرفت.

با اين حال، استفاده از حکاکي براي ايجاد صحنه‌هاي تزئيني بر روي ظروف شيشه‌اي در اوايل قرن اول ميلادي مورد توجه قرار گرفت. اين اقدام تا قرن چهارم ميلادي استمرار يافت که نمونه‌هايي از آن را مي‌توان در آثار تاريخي مربوط به شهرهاي رم و کلن مشاهده کرد. در ابتدا، آثار تزئيني چندان مورد توجه و علاقه مردم قرار نداشتند. ظاهراً استفاده از اين شيوه با دست‌يابي انسان به فلزات باارزشي مانند طلا و نقره توسعه يافت. تاکنون بيش از بيست شيوه مختلف حکاکي مشخص شده است و به نظر مي‌رسد که حکاک‌ها و توليدکنندگان ظروف تزئيني، صنعت‌گراني مجزا باشند.

در قرون وسطي، صنعت‌گران اروپا از حکاکي براي تزئين بر روي فلزات استفاده مي‌کردند.

عقيده بر اين است که آنها براي ثبت طرح‌هاي خود به سمت چاپ آن آثار روي مي‌آوردند، پس از آن با حکاکي بر روي پليت‌هاي مسي، تصاوير هنري را بر روي کاغذ چاپ مي‌کردند که قديمي‌ترين آنها مربوط به کشور آلمان در دهه ۱۴۳۰ ميلادي است. ايتاليا نيز بلافاصله به اين عرصه وارد شد. بسياري از افرادي که در گذشته وارد عرصه حکاکي شدند، داراي پس‌زمينه تجربه در حيطه صنايع دستي بودند، اولين و مهم‌ترين دوره حکاکي مربوط به سال‌هاي ۱۴۷۰ تا ۱۵۳۰ ميلادي است که در اين دوره، استاداني مانند «مارتين شونگر»، «آلبرشت دورر» و «لوکاس فن‌ليدن» را به اين صنعت معرفي کرد.

پس از ظهور تکنيک قلم‌زني (تيزاب‌کاري)، شيوه حکاکي ديگر رونق چنداني نداشت؛ زيرا يادگيري قلم‌زني براي هنرمندان بسيار ساده‌تر و راحت‌تر بود. البته بسياري از نقاش‌ها اين دو تکنيک را با يکديگر ترکيب مي‌کردند: اگرچه بسياري از محققان، نقاشي‌هاي «رامبراند» را از نوع قلم‌زني مي‌دانند، اما بسياري از آنها را به شيوه حکاکي توليد کرده است. در قرن نوزدهم ميلادي، حکاکي فقط در آثار تجاري کاربرد داشت.

پيش از ظهور عکاسي، حکاکي براي خلق مجدد بسياري از حيطه‌هاي هنري مانند نقاشي مورد استفاده قرار مي‌گرفت. در اين زمان، استفاده از حکاکي در چاپ روزنامه‌ها و کتب عموميت يافت که اين حالت تا اوايل قرن بيستم همچنان ادامه داشت. همچنين هميشه از حکاکي به عنوان شيوه چاپ هنري اصلي استفاده شده است.

 

فرآيند مدرن

به دليل سطح بالاي جزئيات ميکروسکوپي که مي‌تواند در اختيار يک حکاک باتجربه قرار گيرد، لذا الگوبرداري يا جعل آثار حکاکي شده تقريباً غيرممکن است. به همين دليل، هميشه براي چاپ انواع اسکناس، چک و ساير کاغذهاي حساس امنيتي از پليت‌هاي مخصوصي استفاده مي‌شود. چاپ کار حکاکي شده بسيار سخت است؛ زيرا به دليل نرم بودن آن، هر چاپگري را نمي‌توان براي چاپ مورد استفاده قرار داد، زيرا نمي‌توان تمام جزئيات کار حکاکي شده را چاپ کرد. همچنين اسکن کردن آن نيز بسيار سخت است. در اداره حکاکي و چاپ آمريکا، بر روي يک پليت، بيش از يک حکاک دستي مشغول به کار است، زيرا براي شخصي بسيار مشکل است که تمام سطوح حکاکي شده را عيناً بر روي سطح مورد نظر چاپ کند.

بسياري از تمبرهاي پستي کلاسيک به شيوه حکاکي توليد مي‌شدند، اگرچه امروزه اين اقدام فقط به کشورهاي معدودي محدود مي‌شود. البته اگر به يک طراحي بسيار زيبا بر روي تمبر نياز باشد، حتماً از حکاکي براي چاپ استفاده مي‌شود.

هنوز هم اصل مدرن حکاکي دستي در بعضي از حيطه‌هاي ويژه طرفداران بسياري دارد. بالاترين سطح اين هنر را مي‌توان در تزئين سلاح‌ها، جواهرات و ابزارآلات موسيقي يافت. در اکثر کاربردهاي صنعتي مانند پليت‌هاي گراوور براي کاربردهاي تجاري، حکاکي دستي بر حکاکي CNC اولويت دارد.

يکي ديگر از کاربردهاي حکاکي مدرن را مي‌توان در عرصه چاپ مشاهده کرد.

هر روزه، هزاران صفحه به شيوه مکانيکي در سيلندرهاي روتوگراوور، حکاکي مي‌شوند که معمولاً از يک پايه فولادي با لايه‌اي از مس به ضخامت ۱/۰ ميلي‌متر براي انتقال تصاوير استفاده مي‌شود. پس از حکاکي، تصوير را با يک لايه کروم به ضخامت حدوداً ۶ ميکرومتر مي‌پوشانند. استفاده از اين تکنيک موجب مي‌شود تا تصوير براي گرفتن ميليون‌ها نسخه در سرعت بالاي دستگاه‌هاي چاپ، تغييري نکند.

دستگاه‌هاي حکاکي مانند K500 (براي بسته‌بندي) يا K6 (براي چاپ) که ساخت شرکت «سيستم‌هاي گراوور هيل» مي‌باشند، از يک قلم الماس براي برش سلول‌ها استفاده مي‌کنند. پس از اين فرآيند، هر سلول، يک نقطه چاپي را به وجود مي‌آورد. دستگاه K6 مي‌تواند بيش از ۱۸ نقطه حکاکي را با برش ۸۰۰۰ سلول در ثانيه و دقت يک ميکرومتر و کمتر ايجاد نمايد. اين دستگاه تماماً به وسيله رايانه کنترل شده و تمام فرآيند آماده‌سازي سيلندر نيز به طور خودکار انجام مي‌گيرد. لازم به ذکر است که حکاکي با الماس، آخرين و پيشرفته‌ترين فناوري از دهه ۱۹۶۰ ميلادي محسوب مي‌شود.

امروزه دستگاه‌هاي حکاکي با ليزر در حال گسترش هستند، اما هنوز هم برش مکانيکي از ويژگي‌ها و جايگاه خاص اقتصادي خود برخوردار است. هر ساله، بيش از ۴۰۰۰ حکاک حدود ۸ ميليون سيلندر چاپ را در سراسر دنيا توليد مي‌کنند.

 

ايجاد تن

در حکاکي سنتي، چاپ نيم‌سايه (هافتن) با ايجاد خطوط موازي بسيار نازک به وجود آمد، تکنيکي که از آن تحت عنوان Hatching ياد مي‌شود. هنگامي که دو مجموعه خط موازي بر روي يکديگر قرار مي‌گيرند تا دانسيته بيشتري به دست آيد، الگوي حاصل را cross_hatching مي‌نامند. الگوهاي نقطه‌اي نيز در تکنيکي تحت عنوان «نقطه‌کاري» مورد استفاده قرار مي‌گيرند که اولين بار در سال ۱۵۰۵ ميلادي توسط «گوئيليو کامپانولا» به کار گرفته شد. «کلود ملان» يکي از حکاکان قرن هفدهم ميلادي است که تکنيک نسبتاً پيشرفته‌اي را با استفاده از خطوط موازي داراي ضخامت‌هاي مختلف توسعه داد.

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true