رقابت پذیری از دیدگاه مدل الماس پورتز - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
رقابت پذیری از دیدگاه مدل الماس پورتز

به دليل گسترش تجارت جهاني، تغييرات سريع در الگوهاي مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوري اطلاعات و همچنين افزايش در تعداد و كيفيت رقباي محلي و بينالمللي در دو دهه اخير، مفهوم رقابتپذيري از اهميت ويژهاي برخوردار گشته است. لذا در اين مقاله، مفاهيم اصلي و اساسي رقابتپذيري معرفي شده و همچنين به بررسي مدل الماس »گون پورتر» پرداخته ميشود كه يكي از مهمترين نظريههاي ارائه شده در زمينه رقابتپذيري است كه در آن عوامل مختلف موثر بر رقابتپذيري، دسته بندي و تفسير شده است.

علاوه بر اين، برخي از انتقادات مطرح شده درباره اين مدل نيز موردتوجه قرار گرفته است.

فرايند جهاني شدن، به وجود آمدن سازمان تجارت جهاني و يكپارچگي بازارهاي جهاني، پيشرفتهاي سريع و بنيادين فني، پيشرفتهاي جديد در زمينه فناوري اطلاعات، افزايش تغييرات سريع در الگوهاي مصرف و تقاضا، تبيين كنترل آلودگي محيط زيست و حفظ منابع انرژي، كمبود منابع و هزينههاي بالاي آنها چالشهايي هستند كه بنگاهها و صنايع مختلف در عرصه تجارت و فعاليتهاي اقتصادي با آن روبرو ميباشند و ادامه حيات آنها، منوط به تصميمگيري درست و بهموقع در برابر اين تغييرات است.

در اين ميان، فرايند جهانيشدن و گسترش بازارهاي مصرف و نيز افزايش تعداد رقبا و شدت رقابت، باعث اهميت بخشيدن به مفاهيمي مانند رقابتپذيري شده است.اين امر موجب گرديده تا بنگاهها، صنايع و كشورهاي مختلف در جهت ارتقاي رقابتپذيري خود به شناسايي عوامل مؤثر بر رقابتپذيري و تقويت آنها تلاش كنند.

بسياري از محققان جهت توجيه و تفسير رقابتپذيري و عوامل مؤثر بر آن، نظريه و مدلهايي را عرضه داشتهاند و عوامل مؤثر بر رقابتپذيري را دستهبندي كرده و در قالب مدلهايي ارائه كردهاند. اين نظريهها و مدلها نيز از تنوع نسبتا زيادي برخوردارند. اما در اين ميان، مدل الماس «گون مايكل پورتر» از اهميت و جايگاه ويژهاي برخوردار است. لذا در اين مقاله، پس از بيان مفاهيم اوليه رقابتپذيري، به معرفي اين مدل پرداخته شده است.

مفهوم رقابتپذيري

مطالعه نظريات صاحبنظران و پژوهشگران مختلف نشان ميدهد كه از رقابتپذيري تعريف و تعبير واحدي وجود ندارد. اما به طور كلي، ميتوان رقابتپذيري را قابليتها و توانمنديهايي دانست كه يك كسب و كار، صنعت، منطقه يا كشور دارا هستند و ميتوانند آنها را حفظ كنند تا در عرصه رقابت بينالمللي، نرخ بازگشت بالايي را در عوامل توليد ايجاد كرده و نيروي انساني خود را در وضعيت نسبتاً بالايي قرار دهند. به عبارت ديگر، رقابتپذيري، توانايي افزايش سهم بازار، سوددهي، رشد ارزش افزوده و ماندن در صحنه رقابت عادلانه و بينالمللي براي يك دوره طولاني است.

رقابتپذيري در اثر تركيبي از داراييها و فرايندها به وجود ميآيد. داراييها يا به صورت موهبتي است (مثل منابع طبيعي) يا ساخته شده بهوسيله انسان است (مثل زير ساختها). فرايندها نيز داراييها را به منافع اقتصادي حاصل از فروش به مشتريان تبديل ميكنند و در نهايت، موجب ايجاد رقابتپذيري ميگردند.

در بررسي رقابتپذيري ميتوان از زاويه ديگري نيز به مسئله نگريست و آن، منابع ايجاد رقابتپذيري است. منابع ايجاد رقابتپذيري را ميتوان در سه دسته فناوري، سازمان و نيروي انساني تقسيمبندي كرد.
مزيت رقابتي حاصل از نيروي انساني دوام و پايداري بيشتري نسبت به ساير مزيتهاي رقابتي دارند و مدت زمان بيشتري لازم است تا رقبا بتوانند اين مزيتهاي رقابتي را تقليد كنند.

مدل الماس پورتر

مايكل پورتر از استادان دانشكده بازرگاني دانشگاه هاروارد و يكي از محققان فعال در زمينه مطالعات رقابتپذيري است. وي در سال ۱۹۸۰ كتاب «راهبرد رقابتي» و در سال ۱۹۸۵ نيز كتاب «مزيت رقابتي» را به رشته تحرير در آورده است.
همچنين در سال ۱۹۹۰ كتاب «مزيت رقابتي ملتها» را عرضه داشت كه در آن، مدلي موسوم به مدل «الماس» در رقابتپذيري معرفي شده است.

پورتر در اين مدل، رقابتپذيري را حاصل تعامل و برهمكنش چهار عامل اصلي ميداند كه عبارتند از

۱- عوامل دروني؛
۲- شرايط تقاضاي داخلي؛
۳- صنايع مرتبط و حمايت كننده؛
۴ – راهبرد، ساختار و رقابت.

به اعتقاد «پورتر»، اين عوامل چهارگانه به صورت متقابل بر يكديگر تاثير دارند و تغييرات در هر كدام از آنها ميتواند بر شرايط بقيه عوامل مؤثر باشد.
علاوه بر آن، دو عامل بيروني يعني دولت و اتفاقات پيشبينينشدهنيز بر عوامل چهارگانه تأثير غيرمستقيم دارند و از طريق تاثير بر آنها ميتوانند در رقابتپذيري نيز تاثير گذار باشند.

عوامل دروني

مجموعهاي از عوامل مؤثر در توليد كالا يا خدمات، مانند مواد اوليه، كيفيت و ميزان دسترسي به آن، نيروي انساني بدون مهارت يا ماهر و آموزش ديده، بهرهوري و خلاقيت و نوآوري نيروي انساني، زير ساختها، مسائل فني، ميزان سرمايه و دسترسي به آن، توانمنديها و قابليتهاي مديريتي و … كه براي رقابت در عرصه بازارهاي رقابتي ضروري است، عوامل دروني را تشكيل ميدهند.

پورتر، عوامل دروني را به دو دسته تقسيم بندي ميكند:
*عوامل عمومي شامل مواردي مانند مواد اوليه، انرژي، نيروي انساني بدون مهارت خاص و…
*عوامل تخصصي شامل مواردي مانند نيروي انساني ماهر و متخصص، دانش فني و فناوري پيشرفته و…
عوامل تخصصي در مقايسه با عوامل عمومي مزيت رقابتي پايدارتري را ايجاد ميكنند.

شرايط تقاضاي داخلي

شرايط تقاضاي داخلي، ماهيت و چگونگي تقاضا را در بازارهاي داخلي براي محصولات يك صنعت مشخص ميكند. اندازه و رشد تقاضا در رقابتپذيري صنايع تاثير بسزايي دارد. پورتر معتقد است كه وجود بازار داخلي بزرگ و در حال رشد موجب تشويق سرمايهگذاران براي توسعه فناوري و بهبود بهرهوري گرديده و اين مسئله به عنوان مزيت رقابتي براي آن ملت محسوب ميگردد.

در مقابل، بازارهاي داخلي كوچك كه داراي رشد پاييني هستند شركتها و صنايع را به دنبال فرصتهاي صادراتي ميكشاند. تقاضاي داخلي داراي دو جنبه كمي و كيفي بازار است. اندازه تقاضاي داخلي، حداقل مقياس اقتصادي فعاليتهاي بنگاههاي داخلي را تعيين كرده و آنها را قادر ميسازد تا از يك تقاضاي پايدار برخوردار گردند. اما بايد توجه داشت كه منافع اصلي تقاضاي داخلي در رقابتپذيري از ديدگاه كيفي است.

انتظارات مشتريان از كيفيت محصولات و خدمات ميتواند انگيزهاي براي افزايش قدرت رقابتپذيري يك كسب و كار گردد و به عنوان محركي قدرتمند در جهت توسعه و ارتقاي رقابتپذيري بنگاهها و حتي از ديد كلان، رقابتپذيري كشورها گردد.

صنايع مرتبط و حمايت كننده

صنايع مرتبط و حمايتكننده شامل تأمينكنندگان مواد اوليه يا تجهيزات و ابزارآلات، توزيعكنندگان و فروشندگان، سيستمهاي توزيع محصول، موسسات تحقيقاتي، سرويسهاي مالي مانند بانكها و بورس اوراق بهادار، سيستمهاي حمل و نقل، دانشگاهها، مراكز و مؤسسات تحقيقاتي و صنايعي هستد كه از يك نوع فناوري، مواد اوليه و امكانات آزمايشگاهي استفاده ميكنند. ارتباط و همكاري با اين صنايع و مراكز در توسعه سطح محصولات و خدمات و بهبود آنها و در نهايت، ارتقاي رقابتپذيري مؤثر است.

راهبرد، ساختار و رقابت

شرايطي كه طبيعت و جوهره رقابت را در سطح كلان اجتماع تحت كنترل دارد و همچنين راه و روشي كه بنگاهها و سازمانها بر اساس آن تأسيس، سازماندهي و مديريت ميشوند تأثير بسزايي بر رقابتپذيري دارند. بنابراين، ساختار و راهبردهايي كه براي مديريت و راهبري يك بنگاه يا صنعت، تدوين و اجرا ميگردد، تاثيري مستقيم بر عملكرد و رقابتپذيري آن دارد.
پورتر به منظور ايجاد مزيتهاي رقابتي، راهبردهاي عمومي را پيشنهاد ميكند.

بر اساس اين راهبردها يك كسب و كار از دو راه ميتواند براي خود مزيت رقابتي ايجاد كرده و موقعيت رقابتي خود را بهبود بخشد:
* ارائه كالا يا خدمات با هزينه كمتر (مزيت هزينهاي)؛
* ارائه كالا و خدمات متنوع با ويژگيهاي متمايز (مزيت تمايز).

بنگاهها ميتوانند هر يك از اين راهبردها را اعمال كرده يا تنها بخشي از آن را پوشش دهند. هر يك از اين راهبردها موقعيت رقابتي خاصي را براي بنگاه ايجاد ميكند.

علاوه بر اين، پورتر ماهيت و ميزان رقابت در هر محيط صنعتي را به مجموعهاي از پنج نيروي مختلف وابسته ميداند و معتقد است كه با افزايش تعداد رقبا و شدت يافتن رقابت بين اين نيروهاي پنجگانه، رقابتپذيري كل صنعت و به تبع آن، كل كشور افزايش خواهد يافت. دليل اين مسئله را ميتوان در تلاش متقابل رقبا براي افزايش كيفيت يا كاهش هزينههاي محصولات يا خدمات براي كسب رضايت مشتريان دانست كه در نهايت موجب افزايش سطح استانداردهاي زندگي و رضايتمندي بيشتر در مشتريان خواهد شد.

دولت

دولت به عنوان يك نيروي عمده، همواره در رقابتپذيري مؤثر است و با مداخله خود در امور مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي و اعمال قوانين و مقررات، تأثير مثبت و حتي منفي بر رقابتپذيري داشته است.

سياستهاي پولي، مالي و بازرگاني و قوانين مالياتي، سياستهاي حمايتي، سياستهاي اداري و تشكيلاتي، قوانين مربوط به صادرات و واردات، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، هزينههاي دولت و تصميمگيريهاي ديگر در سطح اقتصاد خرد و كلان، توافقهاي رسمي و غير رسمي مقامات سياسي، برقراري يا توسعه روابط سياسي تجاري يا قطع روابط اقتصادي-تجاري با سايركشورها از جمله بارزترين عوامل تأثيرگذار بر رقابتپذيري بنگاهها و صنايعي هستند كه به طور مستقيم با دولتها ارتباط دارند.

اتفاقات پيش بيني نشده

اتفاقات پيشبيني نشده، حوادث و مسائلي هستند كه بر رقابتپذيري، تأثير مثبت يا منفي داشته، ولي به صورت تصادفي و خارج از كنترل بنگاهها، صنايع و حتي دولتها رخ ميدهند. حوادث غير مترقبه، جنگ، تحريمهاي اقتصادي، شوكهاي نفتي، بحرانهاي اقتصادي-سياسي يا نوآوريهاي عميق فني، نمونهاي از اتفاقات پيشبينينشده هستند.

نقدي بر مدل الماس پورتر

مدل الماسپورتر اگر چه يكي از موفقترين مدلهاي ارائه شده در زمينه رقابتپذيري است و بسياري از تحقيقات بر پايه اين مدل پايهريزي شدهاند، ولي عوامل مؤثر بر رقابتپذيري را تنها محدود به محيط داخلي يك كشور ميداند و از تحرك و جابه جايي منابع و عوامل گوناگون توليد مانند سرمايه، نيروي انساني، فناوري، دانش فني، تحقيق و توسعه در سطح جهاني و بينالمللي، بهخصوص توسط سرمايه گذاريهاي مستقيم خارجي و شركتهاي چند مليتي غفلت كرده است. علاوه بر اين، دگرگونيهاي بينالمللي و شرايط سياسي-اقتصادي جهاني نيز رقابتپذيري كشورها را تحت تاثير قرار ميدهد.

از سوي ديگر، علاوه بر شرايط تقاضاي دروني يك كشور، بازارهاي جهاني و تقاضاي بينالمللي و پتانسيلهاي موجود براي صادرات نيز در رقابتپذيري مؤثرند. اين مسئله بهويژه با گسترش تجارت جهاني اهميت فراوني يافته است. همچنين دولتها در اقتصادهاي نسبتا كوچك و كشورهاي توسعه نيافته كه بخش عمدهاي از فعاليتهاي اقتصادي آنها در اختيار دولت است، نقش تعيين كنندهتري در رقابتپذيري دارا هستند. اين موارد موجب گرديد تا صاحبنظران، اصلاحاتي در مدل الماس پورتر انجام دهند كه نتيجه آن، معرفي مدلهاي ديگري مانند «مدل الماس مضاعف» و «مدل الماسمضاعف تعميميافته» بود كه در آنها توجه بيشتري به مسائل بينالمللي و تاثير ساير كشورها بر رقابتپذيري يك كشور و صنايع موجود در آن شده است.

نتيجه گيري

رقابتپذيري، قابليتها و توانمنديهايي است كه يك كسب و كار، صنعت، منطقه، كشور دارا هستند و ميتوانند آنها را حفظ كنند تا در عرصه رقابت بينالمللي، نرخ بازگشت بالايي را در عوامل توليد ايجاد كرده و نيروي انساني خود را در وضعيت نسبتاً بالايي قرار دهند. به همين منظور، نظريهها و مدلهاي متنوعي جهت توجيه و تفسير رقابتپذيري و دستهبندي آن ارائه شده است كه در ميان آنها مدل الماس پورتر از اهميت و جايگاه ويژهاي برخوردار است. بر اساس اين مدل، چهار عامل اصلي عوامل دروني، شرايط تقاضاي داخلي، صنايع مرتبط و حمايتكننده و همچنين راهبرد، ساختار و رقابت بر رقابتپذيري كشورها و همچنين صنايع مختلف آن تاثير مستقيم دارند.

علاوه بر اين، دو عامل دولت و اتفاقات پيشبينينشده نيز به صورت غيرمستقيم بر رقابتپذيري مؤثر هستند. اگر چه اين مدل، پايه و اساس بسياري از مطالعات در سراسر جهان قرار گرفته و مورد توجه بسيار از پژوهشگران بوده است، ولي در مجموع، داراي نقاط ضعفي نيز ميباشد كه از آن جمله ميتوان به عدم تاكيد بر مسايل بينالمللي و بازارهاي جهاني و نيز در نظر نگرفتن جابهجايي عوامل توليد از طريق شركتهاي چند مليتي و سرمايهگذاري مستقيم خارجي اشاره كرد. علاوه بر اين، در كشورهاي توسعهنيافته، دولت، نقشي فراتر از تاثير غيرمستقيم دارد. لذا لازم است در بررسي رقابتپذيري بر اساس مدل الماس پورتر اين موارد نيز مورد توجه قرار گيرند.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true