true
صفحه آرایی و حروف چینی کتاب امروزی (مراحل قبل از چاپ)
ساختار فنی کتاب حاضر، از اجرای تصمیمات هماهنگ و دو جانبه گسترده در زمینه طراحی حاصل شده است. هدف از برگزیدن این کتاب به عنوان مثال آن بوده است که بهترین روشهای طراحی یک کتاب به منظور بالاتر بودن قدرت خواندن و تاثیرات زیبایی شناسی نشان داده شود.
اشکال حروف
Spring Minion Plus Regular, 10 /11.3pt
برای تاکید مطالب:
Spring Minion Plus Italic, 10 /11.3pt
سرصفحه ها
درجه اول:
Linotype Univers Condensed 13 old, 10/11.3pt
درجه دوم:
Spring Minion Plus Bold, 10 /11.3pt
شمارههای اشکال و جداول:
Linotype Univers Condensed Bold, 9/9.5 pt, in colon
نوشتههای اشکال:
Linotype Univers Condensed light, 9/9.5 pt, black
نوشتههای زیر اشکال:
Linotype Univers Condensed light, 9/9.5 pt, black
خطوط ستون ها:
Linotype Univers Condensed light, 9/9.5 pt, in colon
اشکال حروف ویژه:
Spring Symbol, Heidelberg Symbol
صفحه آرایی
متن بر اساس فضاهای خطی به دو ستون تراز نشده تنظیم میشود. مطالب مهم با حروف ایتالیک نوشته میشوند و اول هر پاراگراف ۳ میلی متر تو رفتگی دارد.
از یک دایره کوچک تو پر در شمارش عناصر درجه اول و در سایر موارد از خط فاصله (طبق قانون) استفاده میشود. قبل و بعد از یک فهرست، باید یک خط را جا گذاشت.
در ابتدای پاراگراف بعدی، تو رفتگی وجود ندارد.
در کنار تصمیماتی که باید در رابطه با اشکال حروف اتخاذ شود، باید به دیگر موارد و جنبههای مهم یک کتاب توجه کرد:
– اندازه صفحه (۲۴۲mm * 193mm)
– فضای مربوط به حروف و جملات با دو ستون (۲۰۰۰mm * 156mm)
– پهنای ستون (۷۶mm)
ترجیحاً اشکال در اندازه یک یا دو ستونی و یا پهنای ۱۰۵ ستون هستند. شابلونها در قابها ۱۰۰% رنگی هستند و pt0.4 ضخامت دارند (برای اشکال بدون زمینه کار)، تمام اشکالی که زمینه کار دارند (مانند عکس ها)، حاشیه یا قالب دور ندارند؛ تصاویر در وسط قالب یا حاشیه متمرکز میشوند.
نوشتهها در زیر شکل و تراز میگردند؛ برای اشکال ۱٫۵ ستونی این نوشتهها در کنار شکل اورده شده و تراز نشده اند. فاصله بین خطوط زیر شکل از لبه تصویر mm3 است.
اگر متن زیر شکل بیشتر از یک خط باشد، شماره شکل در جای خود قرار میگیرد به عبارت دیگر در ابتدای خط بدون یک نقطه زیرین. مشخصات بخشهای شکلی (a,b,c, ect) با حروف سیاه ضخیم تر چاپ میشوند. این مشخصات همیشه در خط مخصوص به خود قرار میگیرند.
۳-۱-۲-۱ طراحی گرافیکی (پیش تولید چاپ)
در قرون متمادی، طراحی، یک سرشت محافظت کارانه داشته و عموماً مضامین مذهبی بر آن تسلط داشته است. تقاضا برای کالای پر مصرف کننده که به طرز شگفت آوری با سیستمهای اقتصادی توسعه یافته، بعد از انقلاب فرانسه و به خصوص پس از انقلاب صنعتی همسو شد، منجر گردید تا سیل عظیمی به سوی تولیدات چاپی به راه افتد.
تا اواخر قرن نوزدهم، طراحیها اغلب در دو رنگ سیاه و سفید ظاهر یم شدند، روی کاغذ چاپ میگردیدند و نسبتاً کمیاب بودند. در قرن بیستم، تولیدات چاپی مانند پوسترها، تبیلغات، مجلات و کتابهای تحصیلی، به رسانه مهمی بدل شده و در سراسر جهان گسترش یافت. این بدان معناست که اطلاعات باید پیوسته به گونهای طراحی شوند که توجه همگان را به خود جلب کند و این امر با استفاده از تیراژ پیوسته چاپ، اندازه بزرگ، رنگهای زنده و چشمگیر و هم چنین موضوعات به روز محقق میگردد.
پس از آن از عکس همانند تصویرها برای جذاب تر شدن استفاده شد.
طراحی در قرن بیستم
پوسترهای هنری- تصویری بی نظیر که توسط طراحانی چون هاندی دوتولوز لوترک، ژول شره، اوژن گراسه و ۱٫۱٫ موچا (شکل ۱۹-۲-۱) خلق شد، نقاط طلایی این عصر نوین بودند.
این طراحان کار خود را بر مبنای هنرهای ظریف و هنرهای کابردی و قالبهای شخصی و عمومی استوار کردند. هم چنین مباحث اطلاعاتی نیز رشد یافت: طراحی در زمینه بسته بندی، تابلوهای راهنمای مسیر، اشکال، نمودارها و ادبیات گروهی به اموری بدل شدند که دیگر نه از طریق احساسات هنری بلکه از راه طرحهای مفهومی قابل درک و فهم بودند.
یک طراح آمریکایی به نام ویلیام ادیسون دویگینگز در سال ۱۹۲۲، برای اولین بار از اصطلاح حرفهای «طراح گرافیک» برای توضیح دقیق تر نسل جدید طراحان استفاده کرد.
طراحانی که دیگر همان هنرمند با احساسات و آگاهیهای قبلی نبودند. این اصطلاح کسانی را توصیف میکند که در «طراحی ارتباطات دیداری» متخصصاند و ابزار طراحی حروف چینی، تصویر سازی، عکاسی و چاپ را با هدف آگاهی دادن، آموزش و تاثیرگذاری گرد هم میآورند. موفقیت و گسترش طراحی گرافیکی از عاملهای متعددی تاثیر پذیرفته است. از طرفی سنتی گراها وجود داشتند که طرحها را با استفاده از ابزار هنری سنتی پدید میآورند و از طرف دیگر تعداد روشهایی که از مطالب و ایدههای جدید استفاده میکردند افزایش یافت. روشهایی که از این حوزه طراحی، بخش بدون خطای فرهنگی قرن بیستم میساخت.
بوهوس که بود؟
بزرگترین کمک در این زمینه، کار «بوهوس»، یک طراح مدرسهای در آلمان بود (شکل ۲۰-۲-۱).
آموزههای این مدرسه در قالب سالهای ۱۹۳۳-۱۹۱۹ که بعدها در سوئیس گسترش یافت، میگنجید. (شکل ۲۱-۲-۱)
بعد از سال ۱۹۴۵، دستاوردهای فوق العاده آمریکایی، این پیشرفت اروپایی را که ویژگیهای طرح گرافیکی را در دنیای امروز مشخص مینمود. در زمینههای مختلف و متنوع تغییر داد (شکل ۲۲-۲-۱)
مرحله پیش از چاپ
مرحله پیش از چاپ شامل تمامی مراحلی است که قبل از چاپ و انتقال اطلاعات بر روی کاغذ یا سطح چاپی دیگر (شکل ۲۳-۲-۱) انجام میشود. مرحله پیش از چاپ سنتی به سه قسمت تقسیم میشود:
– نگارش و تدوین یعنی ضبط متن، اندازه گیری آن صفحه بندی
– بازتولید تصاویر و گرافیکها و مخصوصاً تفکیکات و تجزیههای رنگی برای چاپ رنگی
– مونتاژ و پلیت سازی یعنی مونتاژ متن، تصویر و عناصر گرافیکی در قالب صفحات کامل (صفحه آرایی)، از ورقهها به صفحات چاپی و همچنین ساخت پلیتهای چاپی همانند ابزار اطلاعاتی در ماشین چاپ (شکل ۲۴-۲-۱)
در بخش ۳، توضیحات کاملی در رابطه با هم مرحله پیش از چاپ متداول و هم مرحله پیش از چاپ دیجیتالی آورده شده است.
فناوری نگارش و تدوین (مراحل قبل از چاپ)
برای قرنها، اختراع پیشگام گوتنبرگ (چاپ برجسته با حروف متحرک) در فناوری نگارش و تدوین حکومت میکرد. این روند از قرن پانزدهم تا اواخر قرن نوزدهم بدون تغیر باقی ماند.
حروف تحت الگوی واژهها خطوط و بخشهای متن (مبانی حروف چینی) گرد هم جمع آوری میشدند.
تنها در اواخر قرن نوزدهم بود که نگارش و تدوین در جریان صنعیت سازی، ماشینی شد.
در سال ۱۸۸۵، اوتمار گرفتالر، دستگاهی اختراع کرد که با نام تجاری «لینوتایپ» شهرت یافت. این دستگاه، اسکان کنترل تمامی شبکههای خطوط را با استفاده از یک صفحه کلید فراهم میساخت و آنها را با سرب گداخته پر مینمود. این دستگاه تا سال ۱۹۶۰، همراه با «مونو تایپ» که با روشی مشابه کار میکرد اما حروف جداگانه تولید مینمود به انضمام دستگاه لازم حروف چینی دستی، تکنولوژی قالب در زمینه نگارش و تدوین بود.
به تدریج تكنولوژی های چاپی سریع تر و كارآمدتر جایگزین لترپرس شدند. به ویژه افست و چاپ گراوور در اصلاح و بهبود تكنولوژی های قدیمی تاثیر بسزایی داشتند.
در سال ۱۹۴۰، حروفچینی نوری (Photo composition) پدید آمد. این سیستم در ابتدا همانند یك فرآیند آنالوگ در نظر گرفته می شد كه در آن حرف به حرف متن از طریق ماتریس هایی در معرض فیم قرار می گرفت.
موفقیت اصلی در زمینه حروفچینی نوری، در سال ۱۹۷۰ و با پیدایش «سیستم های دیجیتالی حروفچینی نوری» پدید آمد. این سیستم ها به گونه ای كار كردند كه انتقال خطوط متن از طریق یك صفحه كلید انجام می شد و توسط تیوب های اشعه كاتدی و بعدها توسط لیزر به درون پردازشگر رایانه راه می یافت.
– تصاویر و گرافیك ها (ترام گذاری در تکنولوژی چاپ)
خیلی پیش ترها، تصاویر و گرافیك ها در قالب قطعات چوبی و حكاكی های مسی و استیلی در تولیدات چاپی با یكدیگر ادغام می شدند. «تكنولوژی باز آفرینی Reproduction technology» به معنای درون آن محقق نشد تا اواخر قرن نوزدهم، یعنی زمانی كه در روش ها و مراحل عكاسی امكان گرفتن و ضبط تصویر بر روی فیلم و ترام گذاری آن یا به عبارت دیگر امكان تجزیه تصاویر به نقاط كوچك فراهم آمد.
(ترام گذاری یك اقدام لازم و ضروری است چون در تكنولوژی های چاپی امروز تنها این امكان وجود دارد كه ته رنگ را به صورت پشت سر هم و نه به صورت تن های پیوسته به وجود آورد. جلوه تن پیوسته یا یك تصویر با رنگ های همگون زمانی برای چشم انسان مهیا می شود كه تعداد زیادی نقاط هافتنی بسیار ریز و با اندازه های متفاوت در كنار یكدیگر قرار گیرند.)
یك مرحله اضافه و تكمیلی در این فرآیند جداسازی رنگ هاست، یعنی مرحله ای كه در آن تصاویر رنگی به رنگ هایی كه در چاپ آنها به كار رفته است تجزیه می شوند. (معمولاً رنگ های سایان، ماژنتا، زرد و سیاه).
لترپرس
در چاپ لترپرس، در ابتدا از فیلم ترام گذاری شده و تفكیك رنگی شده به عنوان یك مدل اصلی برای اسیدكاری یك فرم برجسته بر روی یك سطح فلزی (پیلت یا كلیشه) استفاده می شد كه تصاویر از همین سطوح پدید می آمد. در چاپ افست، می توان به طور مستقیم از فیلم ها برای پلیت سازی استفاده كرد.
برای كنترل كیفیت رنگی قبل از چاپ، می توان یك نمونه یا تصویر آزمایشی چاپ كرد. این نمونه آزمایشی به روش فتومكانیكی از فیلم های جداسازی رنگی حاصل می شود و نتیجه جریان چاپی را شبیه سازی می كند.
در دهه ۷۰، برای اولین بار اسكنر به بازار عرضه شد كه از آن برای اسكن به روش اپتو الكترونیكی، تجزیه رنگ ها، ترام گذاری مدل ها و هم چنین ضبط مستقیم آن ها بر روی فیلم توسط لیزر یا ذخیره سازی آنها به عنوان داده های دیجیتالی برای پردازش اطلاعات در یك سیستم پردازش تصویر استفاده می شود. شكل ۲۵ یك اسكنر را نشان می دهد كه برای جداسازی رنگ های تولیدی به كار می رود و شكل ۲۶ این جداسازی ها را به نمایش می گذارد.
– پلیت سازی
هدف اصلی پلیت سازی جمع آوری متن، تصاویر و گرافیك ها در قالب صفحات و صفحات در قالب ورقه هاست. از آنجا كه فرمت های چاپی اكثر دستگا های چاپ بزرگتر از فرمت های صفحه محصول چاپی هستند، اغلب چندین صفحه بر روی یك ورقه چاپ می شوند.
حامل های تصویر در چاپ لترپرس با تركیب كلیشه های متن (شامل حروف یا خطوط جداگانه كه در حروفچینی آماده شده اند) و كلیشه هایی از مرحله بازآفرینی حاصل می شوند تا فرم های فلزی بزرگ تولید كنند. مبحث پلیت سازی در چاپ فلكسوی لترپرس به طور مشروح در بخش های آینده آورده خواهد شد.
در چاپ افست، فیلم های مورد نظر (متن، گرافیك ها و تصاویر) منطبق با تنظیمات صفحه در ابتدا بر روی یك فیلم در اندازه های فرمت چاپی (مونتاژ افست) قرار می گیرند. سپس، این مونتاژ در مرحله بعد با ارسال تصویر عكاسی به یك پلیت افست و با روش برقراری تماس (پلیت سازی افست) به كار می رود. در مرحله بعد از پلیت برای حمل تصویر به دستگاه افست استفاده می شود. در هر تكنولوژی چاپی، باید یك پلیت برای هر رنگی كه قرار است چاپ شود تولید گردد.
اشکال در کتاب هندبوک هایدلبرگ موجود است
شكل ۲۴ نشان می دهد كه چگونه روش های كنونی (مونتاژ فیلم) همانند سیستم های رایانه ای برای آماده سازی آثار هنری (متن، تصویر، گرافیك ها) در مرحله پیش از چاپ كاربرد دارد.
شكل ۲۷ بیانگر این مطلب است كه چگونه مونتاژ فیم در یك شابلون كپی برای پلیت سازی در فرآیندهای متداول كپی تنظیم می شود. هم فیلم ها و هم پلیت ها را می توان در معرض نور قرار داد. در فصل های بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت.
در چاپ گراوور، از سال ۱۹۷۰ برای تهیه پلیت های چاپی از HelioKlischographs استفاده می شود. در این قسمت، فیلم ها بر روی سیلندر كپی نصب می شوند و سیگنال های تولیدشده توسط هد اسكن اپتوالكترونیكی برای كنترل سوزن حكاكی ارسال می شوند. این سوزن به طور همزمان تصویر را بر روی یك سیلندر مسی كه همانند حامل تصویر در چاپ گراوور عمل می كند، حكاكی می كند.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=425
true
true