مروری بر اصول چاپ دیجیتال - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
مروری بر اصول چاپ دیجیتال

گسترش چشم اندازهای دیجیتالی

همانند سیاحان و كاشفانی كه در پی یافتن گوشهای جدید از این جهان پهناور هستند، عكاسان و دیگر هنرمندان مدام در حال آزمایش و گزینش تكنولوژیهای نوین میباشند و چاپ دیجیتال جدیدترین اختراع و نوآوری هنری محسوب میشود. علاوه بر عكاسانی كه میخواهند از تاریكخانههای سمی شان رهایی یابند و دیگر هنرمندانی كه در كارشان جریانهای دیجیتالی را به كار میبندند، افراد بسیار دیگری نیز میخواهند بدانند كه چاپ دیجیتال چیست. این فصل به خود چاپ دیجیتال میپردازد و یك اطلاعات از نقش آن در فرآیندهای چاپ در اختیار شما قرار میدهد.

ظهور انقلاب چاپ دیجیتال

از زمانی كه هنرمندان برای اولین بار از رایانه برای خلق و حتی بازده نهایی تصاویرشان استفاده كردند موفقیتی حاصل نشد تا زمانی كه دو گروه مخالف در آمریكا سعی كردند تمام اهتمام و توجه خود را در مسیر تصویرسازی بگذارند.

چاپ رایانه ای جون كن

در سال ۱۹۸۰، جون كن كه فارغ التحصیل و آموزش دیده چاپ هنرهای زیبا و صاحب یك گالری هنر در منطقه New York city’s SoHo بود یك كارگاه تجربی و مشاركتی در حاشیه شهر Port Chester در نیویورك تاسیس كرد.

در آنجا، كن بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ با هنرمندان و افراد بسیاری در زمینه سیلك اسكرین، گراور، چاپ برجسته، تك چاپی و فتوگراور كار كرد.

كن با دریافت این موضوع كه رایانه ابزار سودمندی برای چاپ عكس است و میتوان به كمك آن خود را از دیگر افرادی كه در این زمینه كار میكنند متمایز ساخت خیلی از این افراد از آن چه كه او در حال انجامش بود هراس داشتند. آزمایش و تحقیق خود را با اسكنرها آغاز كرد و اقدام به یادگیری برنامهها و برنامهریزی رایانه نمود:

او به عنوان یك تهیهكننده و سازنده برتر عكس و بعدها به عنوان یك متخصص رایانه، رویكرد دوگانهای را در پیش گرفت كه در آن تهیه و چاپ عكس به روش سنتی را با روش دیجیتالی و رایانهای درآمیخت.

کاربرد دستگاه تصویر ساز لینوترونیك

این نوآوری مانند دگمه فشاری چاپگرهای جوهر افشانی كه امروز میشناسیم نبود. هنرمندانی كه با كن مشاركت میكردند میخواستند با یك نرم افزار رایانه ای، با قرار دادن اشیا در صفحه اسكنر، با ترسیم آنها در صفحات جداگانه و با استفاده از هر آنچه كه در خلق یك تصویر دیجیتال سازی آن به كار میآید، یك نمونه و اثر دیجیتال خلق كنند.

كن اغلب فایلهای دیجیتالی را بر روی یك دستگاه تصویر ساز لینوترونیك در قالب فیلمهای مثبت یا منفی ذخیره سازی میكردم. از آن فیلمها در تولید جرقه در سیلك اسكرین فتوگراوور، اسید كاری زینكها برای چاپ نهایی در دستگاه اسید كاری سنتی استفاده مینمود. گزینه دیگر، استفاده از دستگاه كپی دیجیتالی كانن برای نتیجه نهایی كار بود كه از آن برای انتقال تصویر، تحت فشار و با كمك استون به كاغذ چاپ استفاده میشد.

تمامی این مراحل، فرآیندهای بسیار پیچیده، فنی و وقت گیر بودند اما بازده و نتیجه كار بسیار عالی و و خیرهكننده بود و آثار دیجیتالی و بدیع كن در نیویورك در معرض بازدید عموم قرار گرفت و فروخته شد، تا سال ۱۹۹۰ كه كن به همراه كارگاهش به یك دهكده كوچك در درمونت برای ادامه آزمایشات چاپ دیجیتالی نقل مكان كرد.

تا سال ۱۹۹۲، كن چاپ جوهر افشان هم به فهرست ابداعات خود اضافه كرد اما حالا داستان كمی تغییر جهت میدهد و به سمت West Coast متمایل میشود.

– گراهام ناش و چاپ دیجیتالی هنرهای زیبا

بعد عكاسی این معادله مشكل نگرفت تا زمانی كه ۶ تن پا به عرصه ظهور گذاشتند: یك ستاره راك و بهترین دوستش، یك نویسنده مقالات هنری،یك نماینده فروش، یك نابغه رایانهای و یك چاپگر رایانه ای. گراهام ناش، و موزیسین راك (از گروه افسانهای Crosby، Stillsو Nash) از سالها پیش به جمع آور عكس علاقه داشت و این كار را انجام میداد.

ناش و بهترین دوست او مك هولبرت كه مدیر تور CSN بود، به هر جا كه میرفتند سری به گالریهای محلی میزدند و از گنجهای دیداری بازدید به عمل میآوردند.

در این جریان، ناش مجموعهای از عكسهای معاصر جمع آوری كرد. او در هر فرصتی كه پیدا میكرد عكس میگرفت و این كار را تا زمانی كه رایانه اش نقص پیدا كرد و مجبور شد تصاویرش را اسكن كند و تعداد آنها را افزایش دهد، ادامه داد. در آن روزها كار اسكن و چاپ با كیفیت بسیار بد و نامناسب انجام میشد.

هولبرت كه پیش از این جریان حسابداری گردد را رایانهای كرده بود، با آزمایشات دیجیتالی خود به كمك ناش شتافت. هر دوی آنها خواهان این بودكه جریان كار را دیجیتالی كنند اما چاپ آن چه كه در حال تماشای آن در صفحه مانیتور بودند، آنها را از این كار برحذر داشت.

هیچ عكاسی مشخص نكرد كه چگونه چاپ از فایلهای دیجیتالی انجام میگیرد و خروجی دستگاههای چاپ دیجیتالی موجود، وضوح تصویر لازم را نداشت.

اگر ناش میخواست تصاویر سیاه و سفید دیجیتالی خود را چاپ و به دیگران نشان دهد، مجبور بود تغییراتی در تجهیزات و سیستمها ایجاد كند و به سطح جدیدی برسد. او تصمیم گرفت با سرمایه گذاری در این راه، مورنش به انجام این كار مبادرت ورزد و در نتیجه نیاز داشت تا سرمایه خود را افزایش دهد و از افراد مختلف كمك بطلبد.

در این زمان، چارلز ورن برگ، نویسنده و مقاله نویس موضوعات هنری وارد میدان شد. ورن برگ دوست ناش و یك شخصیت مشهور در نیویورك و مجالس هنری وست كوست بود. به محض این كه او فهمید نامش میخواهد مجموعه عكس هایش را برای سرمایه گذاری در مسیر چاپ عكس هنری اش بفروشد، با یك برنامه وارد عمل شد. او با حراج خانه ارزشمندی در نیویورك این مشكل را بر طرف كرد.

با این حال، ورن برگ ایده جدیدی به این كار اضافه كرد. برای به راه انداختن سر و صدا و جنجال در رابطه با اتفاقی كه قرار بود رخ بدهد و برای آن كاری كه سیمون لوینسكی ترتیب داد كه در نیویورك برگزار شد.

خلق تصاویر بزرگ چاپی

زمانبندی نمایشگاه برای بهار سال بعد (۱۹۹۰) تنظیم شد و ناش میخواست ۱۶ پرتره منحصر به فردی را كه در این سالها كشیده بود به نمایش گذارد. اما مشكلی بر سر راه بود. اكثر نگاتیوهای اصلی (و حتی عكسهای چاپی) زمانی كه ماش آنها را برای رئیس بخش هنری فرستاده بود و ناپدید گشتند و هرگز بازنگشتند. تنها چیزی كه برای او باقی مانده بود برگههای چاپی كوچكی بودند كه نمیشد حداقل با متدهای معمول عكاسی از آنها برای خلق تصاویر بزرگ چاپی كه برای نمایشگاه مناسب باشد استفاده كرد.

ناش در پی دست یابی به بازده نهایی دیجیتالی و با كیفیت بالاتر، جت گرافیكس را پیدا كرد. جت گرافیكس یك آزمایشگاه تحقیقاتی وابسته به UCLA است. قبلاً این مركز توسط جان بیلوتا اداره میشد و مكانی بود برای سنجش تولیدات فوجی كه چاپگرهای بزرگ جوهر افشانی فوجی نیز همان نام را (Jetgraphix) داشتند.

تصاویر چاپی بیلوتا نظر ناش را به خود جلب كرد اما وضوح تصویر آنها بسیار پایین بود و وقتی ناش از بیلوتا پرسید كه آیا میتواند در این رابطه كاری انجام میدهد یا نه، او در پاسخ بروشور فروش چاپگر IRIS را به ناش داد. (شخص دیگری كه بروشوری از بیلوتا دریافت كرد چاپگر چیره دستی؛ كه به طور خلاصه در مورد وی توضیح داده شده بود جك دگانه نام داشت.)

استیو بولتر، مدیر فروش تولیدات BOSTON-based IRIS در West Coast، نمونههای آزمایش شده در معرض بازدید عموم قرارداد و بروشورهایی پیرامون تولیدات جدید خود و دستگاه نمونه گیری پیش از چاپ منتشر كرد. بولر از شركتی كه در آن كار میكرد تقاضا كرد تا IRIS را در اختیار عكاسان و هنرمندان قرار دهد اما شركتی به درخواست او اعتنا نكرد. با این حال، بولتر به نظر و ایده خود اعتقاد داشت و به گشتن در استودیوهای هنری و شركتهایی كه به نوعی با تولید و چاپ هنری سر و كار داشتند ادامه داد.

یكی از بزرگترین فروشها در اواخر سال ۱۹۸۸ متعلق به شكرت والت دیسنی در بور بانك بود كه در آن از دستگاهی استفاده میشد كه تصاویر رنگی را با كیفیت عالی و با به كار گیری فرآیند دیجیتالی رایانهای ذخیره مینمود.

ورن برگ هم با IRIS آشنا بود. هنرمندی با نام ریچارد لون برگ بعضی از این نمونههای چاپی را به او نشان داده بود و ورن برگ از آنچه كه دیده بود خوشش آمد. او با شركت IRIS برای كسب اطلاعات بیشتر تماس گرفت و آنها این خبر را به گوش استیو بوتلر كه تصادفاً در حال بازدید از سان فرانسیسكو بود رساندند. چند ساعی نگذشته بود كه بوتلر در اتاق پذیرایی ورن برگ برای نمایش و ارائه نمونههای بیشتر حاضر شد. ورن برگ كه بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود.

گوشی تلفن را برداشت تا به گرامها نناش زنگ بزرند و بولتر را وادار كرد تا از طریق تلفن یك قرار ملاقات تنظیم كند. هفته بعد از آن (در آوریل ۱۹۸۹) بولتر به لوس آنجلس رفت و ناش هم چنان در حیرت كیفیت عكسهای چاپی IRIS بود. او بلافاصله فهمید كه این همان پاسخ و راه حل مشكل او در خارج سازی تصاویر از رایانه اش و هم چنین تولید عكسهای چاپی برای نمایشگاه لوینسكی است.

 

با این حال، هنوز مشكلی بر سر راه بود: چگونه باید تصاویر را به چاپگر IRIS منتقل كرد. این دستگاه طوری طراحی شده بود كه تنها با سیستمهای بزرگ تجاری، خصوصی و پیش از چاپ كار میكرد و با اسكنرهای خانگی یا رایانه های مكینتاش همخوانی نداشت. بولر تنها كسی را كه میتوانست این مشكل را برطرف سازد میشناخت: دیوید كونز.

كونز مهندس طراحی و رنگ در كمپانی دیسنی بود و همكاریهای او با شركت در راستای تبدیل و عبور انیمیشن آنالوگ به انیمیشن دیجیتال صورت میگرفت. (كونز در سال ۱۹۹۲، جایزه آكادمی را برای طراحی مبتكرانه سیستم رایانهای تولید و ساخت انیمیشن دریافت كرد).

كونز هم چنین یكی از مسئولان اداره و نگهداری چاپگر جدید IRIS بود كه بولتر اقدام به فروش آنها كرد. بولتر كونز را به ناش معرفی كرد و به زودی، كونز به گروه پیوست.
كونز با كار بی وقفه در دیسنی و استفاده از برنامههای نرم افزاری معمول كه به طور ویژه برای آن پروژه نوشته بود به اسكن و روتوش نمونههای عكس ناش، دانلود آنها به IRIS و چاپ تصاویر در ورقهای ضخیم و آبرنگی پرداخت.

اولین نمایشگاهی تصاویر چاپی دیجیتالی

بالاخره، ۲۴ آوریل سال ۱۹۹۰، موعد نمایشگاه ناش سررسید. مجموعه اول، تصاویر چاپی و تمام دیجیتالی بودند كه جمعیت، شلوغی و هیاهوی نیویورك، توكیو ولوس آنجلس را نشان میدادند (بعدها مجموعهای از آن تصاویر چاپی در مزایده كریستی “Christie” به ارزش ۱۹۵۰۰ دلار فروخته شد). نتیجه كار عالی بود و تصاویر و عكسهای چاپی در نقشه هنر جای گرفتند.

حتی قبل از این نمایشگاه، زمانی كه كونز شبانه در دیسنی بر روی ذخیره سازی اوراق و اطلاعات چاپی كار میكرد، ناش، بولتر، ورن برگ، كونز و احتمالاً هولبرتی خواستند مركزی را راه اندازی كنند كه بر اساس اهداف تجاری این عكسهای جدید دیجیتالی را چاپ كند. حتی در آن زمان كونز، در حال آزمایش و بررسی تصاویر دیگر هنرمندانی چون سالی لارسن (همسر ورن برگ Wehrenberg) نیز بود.

به زودی گراهام ناش یكی از دستگاههای ۱۲۶۰۰۰ دلاری IRIS را خریداری كرد و در جولای ۱۹۹۰، آن را در گاراژ خانه قدیمی اش كه در نزدیكی Manhattan Beach (در حومه لوس آنجلس) واقع شده بود، نصب كرد تا آگوست آن سال، استیو بولتر به طبقه بالایی گاراژ نقل مكان كرد و هر روز دیوید كونز با آن نوارهای تصاویر كه برای چاپ پرترههای ناش به آنها نیاز داشت و قرار بود در نوامبر سال ۱۹۹۰ در توكیو به نمایش درآید با او ارتباط برقرار كرد.

دوستمان، جك دگان را به خاطر دارید؟ او به سرعت متوجه آنچه كه در Manhattan Beach میگذشت شد و ناش و بولتر از استودیوی او در سانتا مونیكا دور نبودند.

درنیتجه دوگان كه میتوانست نوشتهها و زبان دیجیتالی را بخواند، اقدام به گردآوری نوارهای دیجیتالی از تصاویر هنری اسكن شده مشتریان نمود تا آنها را چاپ كند. او به سرعت IRIS را گرفت، و روشها و شیوههای جدید چاپی را گسترش داد و در این جریان، مسئول كارهی چاپی نامش شد. كار برای مشتریان بیرونی بیرونی نیز افزایش یافت و كم كم كونز و بولتر زمان كمتری صرف استودیوی Manhattan Beach میكردند و مسلم بود كه اگر آنها خواهان موفقیت بیشتر بودند نیاز به شخصی داشتند كه این استودیو را اداره كند.

انتشارات چاپ دیجیتال

زمانی كه ناش و هولبرت نبودند، كونز مسئول اداره امور بود. در اول جولای ۱۹۹۱، گراهام ناش و مك هولبرت رسماً انتشارات ناش را كه اولین انتشارات حرفه ای و تمام دیجیتالی سراسر دنیا بود افتتاح كردند.

 

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true