مبانی رسانه چاپ - مراحل چاپ در رسانه چاپاخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
مبانی رسانه چاپ

توليد رسانه چاپ

همان طور که در شکل ۱-۲-۱ نشان داده شده است، جريان توليد در توليد رسانه چاپ شامل مراحل پيش از چاپ، خود مرحله چاپ و مرحله اتمام و تکميلي است. جريان و روند مواد همانند پليتهاي چاپی مرحله پيش از چاپ و چاپ و ورقهاي چاپی ، مرحله چاپ و مرحله تکميلي، اين مراحل توليدي جداگانه را به يکديگر مربوط ميکند.

جريان اطلاعات و داده ها تاثير بسزايي در اتصال دروني مراحل توليد دارد. اطلاعات هم براي توليد محصولات چاپی خاص و هم براي سازماندهي وظايف و چرخههاي توليدي مدام در حال مبادله اند.

مقدمه

اطلاعات و دادهها يک اصل اساسي براي عملکرد صحيح فرآيندهاي مختلف توليدي و تجهيزات و رسيدن به کيفيت بالا و ارتقا توليد اقتصادي است.

شکل ۱-۲-۱ کتاب هندبوک هایدلبرگ را ببینید در شکل نشان ميدهد که مطالب، صفحه آرايي و شکل توليد چاپی ، بر اساس اطلاعات اوليه و مخصوصاً دادهها پايه گذاري شدهاند. شکل ۱-۲-۱ نحوه انتقال توليد چاپی را از طريق سيستم پخش به کاربر و مصرف کننده نهايي به نمايش ميگذارد، در اين جا هم سيستم سازماندهي و پخش از تکنولوژي دادهاي بهره ميبرند.

زنجيره توليدي پيش از چاپ، چاپ و پس از چاپ از طريق فضاهاي ذخيره سازي که مربوط به مواد مورد نياز براي چاپ و محصولات نيمه تمام و تمام شده کار چاپی ميشوند، به يکديگر متصل شدهاند. اداره موثر مراحل چاپ و سيستمهاي بايگاني اطلاعات به منظور اتصال و حمايت از تمامي مراحل ساخت در به وجود آوردن توليدات چاپی ، در حال تبديل به يک جايگاه هنري است. مراحل جداگانه و نواحي به کار رفته در چاپ در زير توضيح داده ميشوند. توضيحات کامل با جزئيات آن در فصلهاي بعدي کتاب آورده شدهاند.

نهايتاً، محتويات، مطالب و جلوههاي آن است که کيفيت محصول را مشخص ميکند. کيفيت ظاهري در توليد رسانه چاپ کاملاً متاثر از فرآيندهاي سطح بالا و شيوههاي کاري است. اگر چه، شکل ظاهري مطالب يعني صفحه آرايي و حروف چيني و طراحي گرافيکي تا حدود زيادي به مفاهيمي که رسانه چاپ در قالب متن، گرافيک و تصاوير مشخص ميکند، بستگي دارد. پيش از آن که به فرايند چاپ و توليد در اين عرصه با نياز مشتريان و بازار همسو شده بپردازيم، اصول و مباني طراحي را شرح خواهيم داد.

صفحه آرايي، حروف چيني، طراحي گرافيک

پيشرفت و توسعه ماشينهاي تحرير، حروف چيني و طراحي گرافيکي، يک بخش مهم در سراسر تاريخ فرهنگ و تمدن است. هم چنين، گسترش روز افزون دانش ديگر حوزههاي مربوط به فرهنگ مانند چاپ، موزيک و ادبيات، نشانهاي بر ساخت زبان است که ارتباط و نشر علم و دانش را در سراسر جهان ممکن ميسازد.

اين سه حوزه به شدت به يکديگر وابستهاند، زيرا حروف و ماشينهاي تحرير جز لاينفک حروف چينياند وحروف چيني (در کنار تصويرسازي و عکاسي)، يک بخش اساسي طراحي گرافيکي محسوب ميشوند. هر يک از اين وسيلههاي ارتباطي و طراحي تاريخ متمايز و متفاوت پيشرفت مخصوص به خود را داراست که ميتوان از تمامي پيشرفتهاي انسان، دانش و آگاهي مشروحي در زمينههاي تاريخي، فني و زيبايي شناسي فراهم آورد.

حروف، نقطه آغازين حروف

در ابتدا، حروف در طول زمان به عنوان شاهکار جادويي انسان در سفر به ناشناختهها گسترش يافت. اين يک سيستم تصويري و گرافيکي بود که احتمالاً در پي خواستههاي انسان براي دستيابي به دانش و ارتباط بدست آمده بود، اين نشانههاي تصويري – گرافيکي فاقد دقت و درستي لازم بودند و براي تفسير و توضيح آنها، ميبايست آنها را رمز گشايي نمود. هر چه فهم و آگاهي بشر بالاتر رود، نياز به طراحي و صفحه آرايي بالاتر رفت و اين نشانه و رموز همگانيتر شد.

سر منشا سيستم تصويري- گرافيکي، لوگوگرامها بودند که از صدايي آوايي کلمه مشتق ميشوند (شکل ۲-۲-۱). هر واژه، نشانه مخصوص به خود را داشت و آن زباني شاخصتر و پيشرفتهتر بود که تعداد نشانههاي بيشتري داشت. سيستمهاي نوشتاري پيشرفتهاي در چين، هند، مصر، مزوپوتاحيا و ديگر کشورها وجود داشت.

حدوداً سه هزار سال پيش از ميلاد، سومريها زبان يا يک سيستم نوشتاري سيلابي گسترش دادند که حدوداً از ۶۰۰ صرف تشکيل شده بود. قدم سرنوشت ساز بعدي، توسعه الفباي صامت توسط فونسينها در حدود ۱۴۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح بود.

اين الفبا، شامل ۲۲ حرف بود. اين الفبا مشتقي از نسخه ساده بشري خط تصويري مصريها و زبان عهد قديم بابليها بود.
و اين چنين کساني که در اين رابطه کار ميکردند، پايه تمامي سيستمهاي نوشتاري در اروپا را بنيان نهادند. (شکل ۳-۲-۱)
حدود ۱۰۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح، يونانيها الفباي فونسينها را پذيرفتند و با نشانهاي a,e,i,o,u آشنا شدند.

الفباي رومي بر اساس اين پيشرفت يونانيها شکل گرفت.

الفباي اصلي رومي گسترش يافت (شکل ۴-۲-۱) و استفاده رو به رشد از آن منجر به شکل گيري اولين حروف چاپی کوچک شد. هم چنين قرون اوليه پس از ميلاد مسيح نيز شاهد حرکتي از نوشتهاي طوماري به سوي شکل کتابهاي امروزي بود.
در قرون وسطي (از قرون چهار تا پانزده ميلادي) نوشتن و طراحي به وسيعي رواج يافت. حروف و فنون بر روي سفال، سنگ، چوب، ابريشم، پاپيروس و بعدها بر روي پوست نوشتهها ميشد. در قرن هفتم کاغذ توليد شده در چين به خاورميانه و از آن جا به اسپانيا و ديگر نقاط اروپا رسيد.

اختراع چاپ دوبلکس ابتدا در چين (رجوع شود به كتاب مباني رسانه چاپ به صفحه ۸۷۰)، سپس با حروف فلزي متحرک (رجوع شود كتاب مباني رسانه چاپ به صفحه ۱۴۰۳) در کره و نهايتاً پيشرفتهاي فني گوتنبرگ در چاپ برجسته به عصر نوين ارتباطات انجاميد که جايگزين عصر فنون دست نويس شد. متوني که در صورت مفقود شدن دوباره بايد نوشته ميشدند.

هنگامي که از حروف قديمي به عنوان الگويي براي فناوري جديد استفاده شد، به زودي شکل حروف بهبود يافت که هم زيبايي ظاهري و هم ويژگي مدل بودن خود را تا به امروز حفظ کرده است: طرحهاي مهم از کلود گاراموند (۱۵۶۱-۱۴۸۰)، نيکلاس جنسون (۱۴۸۰-۱۴۲۰) و آلدوس ماينوتيوس (۱۵۱۵-۱۴۵۹) آغاز شد.

به زودي پس از اختراع گوتنبرگ، دودسته مفاهيم و اصول فني متمايز با توجه به شکل ظاهري حروف همزمان با هم در جريان بودند، هزاران نوع مختلف از اشکال حروف به وجود آمد که اهميت چنداني نداشتند اما تفاوتهاي مهمي بين آنها وجود داشت. هر کدام از نوآوريهاي فني همانند تلاشهاي صورت گرفته براي دستيابي به پيشرفتهايي مربوط به مقوله زيبايي منجر به ايجاد تنوعات بيشتر شد.

طبقه بندي اشکال گوناگون حروف

دستهبندي گونههاي مختلف اشکال حروف تنظيم شده در سال ۱۹۶۴، اجازه داد تا تمامي اشکال با تفاوتهاي فني در يازده گروه گرد هم آيند (همچنين نمونههاي حروف را در شکل ۶-۲-۱ ببينيد)
مانند: رنسانس فرانسه- عهد عتيق (شکل قديمي)، گونههاي رومي (تزئيين و نمايشي)، دست نوشتهاي، گونههاي خارجي (غير لاتين و غير رومي) و…

حتي جديدترين اشکال نيز ممکن است از نظر فني با استفاده از اين گروهها توضيح داده شده و طبقهبندي گردند. هم اکنون يک دستهبندي اصلاح شده وجود دارد که البته مطالب آن هنوز تحت بررسي ميباشند.
ساختار اصلي حروف با توضيحات منطبق بر آنها در شکل ۷-۲-۱ نشان داده شدهاند.
ساختار حروف در سيستم ديجيتال در بخش ۱-۱-۳ و شکل ۲-۱-۳ به نمايش گذارده شدهاند.

طراحي حروف

علي رغم وجود شکلهاي مختلف الفبايي، هر روز شکل جديدي اختراع ميشود که با فضاي حاکم بر عصر خود همخواني دارد.

برخي از مهمترين طراحان گذشته عبارتند از:

آنتون جانسون (۱۶۸۷-۱۶۲۰)، ويليام کاسلون (۱۷۶۶-۱۶۹۲)، جان باسکرويل (۱۷۷۵-۱۷۰۸)، گيام باتيتا بودوني (۱۸۱۳-۱۷۴۰) و جو ستون اريک و البوم (۱۸۳۷-۱۷۶۸) و مهمترين طراحان حروف در قرن بيستم اميل رودولف ويس (۱۹۴۲-۱۸۷۵)، رودولف کخ (۱۹۳۴-۱۸۷۶)، پل رنر (۱۹۵۶-۱۸۷۸)، اريک پيل (۱۹۴۰-۱۸۸۲)، جرج ترامپ (۱۹۴۰-۱۸۹۶)، کارل جورج هومز (۲۰۰۰-۱۹۱۴)، هرمان زلف و گونتر گراد لانگ ميباشند. در ابتدا، طرحهاي جديد هرمان زاف و آدرين فروتيژر توجه همگان را به خود جلب کرد.

با شکل جديد اختراعش، زاف يک گونه خطاطي شده را گسترش داد که چون قابليت طراحي در فناوريهاي رايانهاي را داشت، در اين گروه مهارتهاي فني خيرهکنندهاي کسب کرد. شکل ابداعي فروتيژر در بين سالهاي ۱۹۵۷-۱۹۵۳ توسعه يافت و به يک نمونه برجسته در عصر نو بدل شد.

در سال ۱۹۹۷، اين اشکال حروف، به منظور هر چه عمليتر شدن، مورد اصلاح و بازبيني قرار گرفت. علي رغم تمامي تغييرات و امتيازاتي که رشد علم و فناوري از قرون وسطي به ارمغان آورده است، طراحي حروف همچنان فرايندي است که هنوز چيزي از اهميت آن به عنوان راه اصلي تفکر، شناخت کيفيت فني و زيبايي و نياز به آشنا شدن با عناصر اصلي نشانههاي ارتباط کاسته نشده است.

تنها، تعداد محدودي از طراحان توانستند، با گونه هاي اختراعي حروفشان به بالاترين کيفيت دست يابند.

در کنار گونههاي غربي، گروه فوق العاده وسيعي از حروف خارجي و غيرلاتين وجود دارد که در مسير خود پيشرفت کردهاند و شرايط فني کاملاً پيچيده دارند:

در اين ميان اشکال يوناني، سرياني، عبري، عربي، چيني و ژاپني وجود دارند که با اندک تفاوت در طراحي شکل حروفشان، بيانگر زبانهاي منطقهاي خود هستند و گستره متنوع الفبايي فراهم ميآورند، که در قالبهاي صفحه آرايي، بسيار غني در جزئيات هستند. (شکل ۱۰-۲-۱)

تیپوگرافی (چاپ برجسته):

حروف و اشکال مختلف آن، نياز اصلي تیپوگرافی است. به زبان ساده تر، تیپوگرافی اساساً طراحي متن با استفاده از اشکال حروف و مرتب ساختن آنها به منظور ايجاد يک متن در صفحه است. انتخاب از بين اشکال مختلف حروف براي به تصوير کشيدن متن و محتواي آن و صفحه آرايي بر روي کاغذ يا ديگر حاملها مانند تابلوها و اعلانات، قلمروي مربوط به طراحي است که نيازمند سالها تحقيق و تفحص همراه با روند منطبق با آن با هدف پيشرفت، تغيير و اصلاح ميباشد.

تمامي عناصر چاپی مانند متن و خطوط و هم چنين بخشهاي غير چاپی مانند فضاهاي خالي، سيستم اندازه گيري يا به اصطلاح «سيستم درجه‎اي» مربوط به خود دارند. (شکل ۱۱-۲-۱). اين سيستم در سال ۱۷۹۵ توسط فرانسوا آبرواز ويدو و پسرش فرمن گسترش يافت، يک نقطه در حدود ۰٫ ۳۸ ميلي متر است و يک سيسرو معادل ۱۲ نقطه (پوينت) يا ۴۰۵ ميلي متر است.

در کشورهاي آنگلو آمريکايي واحدهاي نقطهاي که مورد استفاده قرار ميگيرند ۴٫ ۲ ميلي متر است و اندازه آن کوچکتر از سيستم فرانسه- آلماني است. انتخاب عناصر و اجزاي طراحي براي يک کار چاپ برجسته از سيستمي انجام ميگيرد که شامل بسياري بخشهاي مرتبط است.

سيسرو

همانند ديگر مشکلات موجود در زمينه طراحي، هيچ قانون موجه و درستي براي اين انتخاب وجود ندارد، و اين انتخاب تقريباً از راه تجربي انجام ميشود که ميتواند در طول زمان و از زواياي ديد مختلف، متفاوت باشد. توانايي طراح در تفسير و ترجمه اين شکل، در انتخاب شکل و قالب کلي حروف بسيار مهم است.

«لينوتايپ فونت اکسپلورر» ميتواند از اين جهت بسيار موثر واقع شود. اين شکل جديد مرورگر حروف قادر است تا فونت مناسب را بر حسب معيارهاي طراحي به درستي انتخاب کند.

واضح است که چگونگي استفاده از شکل حروف، کيفيت چاپ برجسته را مشخص ميکند و لازمه هر کاري استفاده از يک روش و رهيافت جديد و نو است. بعد از انتخاب فونت، مسئله اندازه فونت (شکل ۱۲-۲-۱) براي بخشهاي مختلف متن پيش ميآيد. پس از آن بايد به سبک و طرح حروف (مثلاً سبک، منظم يا نيمه ضخيم) و درجه انحراف حروف (مانند نرمال يا ايتاليک) پرداخت. همچنين رنگ فونت نيز بايد تعيين گردد.

وقتي که راجع به اين مسائل تصميم گيري شد، لازم است تا ساختار متن طراحي شود؛ فاصله بين خطوط چقدر است، اندازه تيتر چه اندازه است، پهناي ستونها تا چه اندازه بايد مورد نظر گرفته شود و در چه رابطه صحبت خواهد کرد. تفاوت اساسي بين سطوح تراز شده (شکل a13-2-1) و تراز نشده (شکل b13-2-1) و به صورت متمرکز تراز شده وجود دارد. مهم است بدانيم که آيا هر پاراگراف نياز به تو رفتگي (در حروف چيني) دارد يا خير.

ادامه سيسرو

در چاپ برجسته خوانا، بنابر بعضي سفارشات دائمي مشخص ميکند که مشکلات اساسي در چه مسائلي هستند: بايد در هر صفحه، ماکسيمم حدود ۴۰ خط و در هر خط حدود ۶۰ کاراکتر وجود داشته باشد. طول متن نبايد کمتر از ۹ نقطه (پوينت) و بيشتر از ۱۱ پوينت و فاصله بين خطوط بايد در حدود ۲ پوينت باشد.

شرايط فني، حروف سربي و سيستم حروف چيني مخصوص به آن، از يک دامنه وسيع، مشکل حروف چيني که بايد انتخاب ميشد را مشخص کرد. طبق يک قانون، طرحهاي زاويه راست با خطوط افقي به وجود آمد. ديدگاههاي مختلف زيبايي شناسي نه تنها بر تعداد اشکال حروف افزود، بلکه باعث پيدايش سبکها و روشهاي جديد در حروف چيني شدند.

قرن بيستم شاهد پيدايش اشکال تاريخي تغيير شکل يافته (شکلهاي ۱۴-۲-۱ و ۱۵-۲-۱) و سبکهاي بياني و تصويري بود. سبکهاي عملي و ابتدايي همانند موجهاي تجربي از قبيل حروف چيني بانک (شکلهاي ۱۶-۲-۱ تا ۱۸-۲-۱) وجود داشت.

حروف چيني عناصر تصويري و گرافيکي همانند اشکال مختلف حروف يا تصاويري که متناوباً با استفاده از فرآيندهاي طراحي و نوشتن حروف خلق ميشدند را به کار گرفت. اگر چه، سبکهاي حروف چيني اصلي براي خواندن مطالب از زمان گوتنبرگ تا به امروز تغيير چنداني نداشته اما به طور پيوسته بهبود و گسترش يافته است.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true