true
با توجه به آنچه كه در شمارهی پیشگفته شد، هنگامی كه یك دوربین دیجیتال یا اسكنر فیلم درجههای رنگی را میخواند، یك پروفایل میتواند به ترسیم درجههایی كمك كند كه در مدل رنگی LAB در درجههای صحیح دیده میشود. بدین ترتیب میتوان آنها را برای نمایش دقیق روی هر دستگاه خروجی تفسیر و تبدیل كرد.
هرگونه تفسیر و ترجمهی درجهی رنگ از یك پروفایل به پروفایل دیگر نیازمند تبدیلاتی است كه توسط یك موتور مدیریت رنگ در نرمافزار انجامدهندهی عملیات محاسبه میشوند. چون هر دستگاه، دامنهی رنگی ویژهای دارد كه در محدودهی رنگهایی است كه دستگاه قابلیت ضبط و یا تولید آنها را دارد، تمامی رنگهای موجود در فایل منبع در فایل مقصد در دسترس نخواهند بود. روش تبدیل اطلاعات تصویری از یك پروفایل به پروفایل دیگر باید شامل راهكاری باشد كه بتوان به كمك آن هم رنگهای موجود و هم رنگهای غیرموجود در دامنهی رنگ پروفایل مقصد را مورد استفاده قرار داد. این روش با استفاده از یك یا چهار سبك مختلف تبدیل و تفسیر رنگ به اجرا در میآید.
سبكهای تبدیل و تفسیر رنگ (rendering intent)
در یك جریان و فرآیند مدیریت رنگ، تصاویر باید به دلایل مختلف از یك پروفایل به پروفایل دیگر تبدیل شوند. در انجام این تبدیلات، ممكن است رنگهای موجود در پروفایل منبع در پروفایل مقصد در دسترس نباشند. رنگهایی را كه در هر دو پروفایل وجود دارند، میتوان به آسانی تبدیل كرد. با رنگهای خارج از دامنه باید با دقت بیشتری برخورد نمود. سبك تبدیل و تفسیر رنگ مشخص میكند كه چگونه عمل تبدیل صورت میگیرد.
در فصلهای بعد، موقعیتهای مختلفی را مورد مطالعه قرار خواهیم داد كه در آنها تبدیلات انجام میشوند و به این موضوع خواهیم پرداخت كه چگونه سبكهای مختلف تبدیل و تفسیر رنگ عمل میكنند. چهار سبك برای تبدیل و تفسیر رنگ وجود دارد:
اشباع، رنگسنجی نسبی، رنگ سنجی مطلق و دریافت یا ادراك.
این چهار سبك در شكل ۱۷-۱ نشان داده شدهاند.
اشباع
اشباع، همانطور كه نام آن در ذهن القا میكند، مهمترین ویژگی هر رنگ است. اشباع درجهی خلوص هر رنگ است و آن چیزی است كه ما به عنوان رنگهای زنده و درخشان میشناسیم.
در تبدیل و تفسیر رنگ به روش اشباع، رنگهای موجود در دامنهی پروفایل مقصد تغییری نمییابند. اما در رابطه با رنگهای خارج از دامنه، رنگ تغییر مییابد تا صرف نظر از فام، اشباع رنگ نگه داشته شود. به عبارت دیگر، یك رنگ سبز با درجه اشباع بالا را كه در فایل مقصد موجود نیست، میتوان در صورتی كه انطباق از نظر اشباع دقیق باشد، به یك رنگ قرمز كاملا اشباع شده تبدیل نمود. این مسئله میتواند مشكل مهمی برای تصاویر عكاسی و عكسها باشد. با آن كه در اینجا نتایج به درخشانی تغییر یك رنگ از سبز به قرمز نیست، اما نكتهی مهم این است كه ظاهر رنگ كنونی ممكن است تغییر پیدا كند و مشكلاتی برای تصاویر عكاسی به وجود آورد.
به دلیل روش كار پروفایل اشباع، این مورد برای استفاده در تصاویر عكاسی پیشنهاد نمیشود. این روش برای موقعیتهایی طراحی شده كه به رنگهای اشباعشده نیاز است و در آنها شما به فام اهمیتی نمیدهید.
تبدیل و تفسیر رنگ به روش رنگسنجی مطلق
در تبدیل و تفسیر رنگ به روش رنگسنجی مطلق، ظاهر رنگها حفظ میشود. این رنگها در دامنهی فضای مقصد موجود هستند. اما در این روش، درجههای رنگی كه خارج از دامنه نسبت به نزدیكترین فام قابل تولید هستند، تغییر مییابند. ممكن است برای دستیابی به نزدیكترین انطباق فام، مجبور شویم از اشباع و روشنایی صرفنظر كنیم. رنگسنجی مطلق، سفید را در تبدیلات و تغییرات خود میگنجاند، به گونهای كه «رنگ» سفید در پروفایل مبدأ در پروفایل مقصد بازآفرینی میشود.
این بدان معناست كه ممكن است رنگ سفید در تصویر شما با كاغذ هماهنگ نشود و باعث شود كه رنگ دیگری به چشم آید. این مسئله به دلیل آن است كه سیستم بینایی انسان به روش باورنكردنی قادر است منابع نوری مختلف را تطبیق دهد و همیشه رنگ سفید را به گونهای تبدیل و تفسیر كند كه سفید ظاهر شود.
اختلال در رنگ
در رنگسنجی مطلق، چشم ممكن است خود را با سفیدی كاغذ وفق دهد. در این صورت، اگر رنگ سفید تصویر با سفیدی كاغذ هماهنگ نباشد، اختلال در رنگ به وجود میآید. رنگ مشكی با روش رنگسنجی مطلق سازگار نشده است. این مسئله ممكن است باعث شود كه شما از روش رنگسنجی مطلق استفاده نكنید. به طور كلی، میتوانم بگویم كه این، تصمیم خوبی است. با این حال، موقعیتهایی وجود دارند كه آن را سودمند و مفید میسازند. به عنوان مثال، اگر شما از چاپگرتان به عنوان یك دستگاه نمونهگیری خروجی استفاده میكنید، روش رنگسنجی مطلق به شما اجازه میدهد تا با تولید یك نمونهی دقیقتر، رنگ سفیدی را كه در تصویر نهایی به نظر میرسد، نمونهگیری نمایید.
تبدیل و تفسیر رنگ به روش رنگسنجی نسبی
رنگسنجی نسبی عملا با رنگسنجی مطلق یكسان است. در این روش، رنگهایی كه در دامنهی فضای مقصد قرار دارند، بدون تغییر باقی میمانند، اما درجههای رنگی كه خارج از دامنه نسبت به نزدیكترین فام انطباقی هستند، تغییر مییابند. اما تفاوت موجود در رنگسنجی نسبی ناشی از آن است در این روش، رنگ سفید موجود در پروفایل منبع با رنگ موجود در پروفایل مقصد هماهنگی و منطبق میگردد. در نتیجه شما میتوانید به رنگ سفید دقیقی دست یابید كه كاملا سازگار با پروفایل مقصد است.
تبدیل و تفسیر رنگ به روش دریافت یا ادراك
تبدیل و تفسیر رنگ به روش دریافت یا ادراك در تلاش است تا دریافت رنگها در تصویر، با حفظ روابط میان آن رنگها نگاه داشته شود. هنگامی كه بعضی رنگها خارج از دامنهی پروفایل مقصد هستند، رنگها به روشی موثر متراكم میشوند تا با آن پروفایل هماهنگ گردند. تمامی رنگها به گونهای تغییر مییابند كه روابط میان رنگها حفظ شود؛ حتی اگر رنگهای كنونی، تغییرات نامحسوسی داشته باشند.
این مسئله ممكن است از درجهی اشباع بسیاری رنگها بكاهد و برای بعضی تصاویر، مشكل ایجاد كند: هنگامی كه رنگهای بسیاری خارج از دامنهی پروفایل مقصد بیشتر برای تصاویر عكاسی مناسب است و تعداد رنگهای بیشتری كه خارج از دامنهی پروفایل مقصد هستند در خود میگنجاند. چون روابط میان تمامی رنگهای موجود در تصویر حفظ خواهد شد و نتیجهی تصویری بهتری پدید خواهد آمد.
روش برتر تبدیل و تفسیر رنگ
هیچ نشانهای وجود ندارد كه نشاندهد كدام روش برتر است. بنابر قانون كلی تصاویر عكاسی، من تنها میتوانم از رنگسنجی نسبی یا روش دریافت و ادراك استفاده كنم. من تمایل دارم برای بیشتر تصاویر چاپ شده توسط چاپگرهای جوهرافشان از روش دریافت و ادراك استفاده كنم اما برای فضای رنگی یا تبدیلات پروفایل به پروفایل، رنگسنجی نسبی را ترجیح میدهم. هیچ پاسخ صحیحی برای هر موقعیت وجود ندارد. در فصلهای بعد، بیشتر به روشهای تبدیل و تفسیر رنگ خواهیم پرداخت، اما باید این نكته را بدانید كه برای تصاویر مختلف كه حتی فرآیند خروجی یكسان دارند، به روشهای مختلفی برای تبدیل و تفسیر رنگ نیاز است.
معرفی مدیریت رنگ
عكاسانی كه در تاریكخانهی دیجیتالی، خود كار پردازش تصاویر رنگیشان را انجام میدهند، یا عاشق رنگ هستند و یا از آن متنفرند. آنها از رنگ به عنوان راهی برای بروز خلاقیت خود استفاده میكنند و عاشق آن چیزی هستند كه قادرند از طریق رنگ آن را بیان كنند. آنها نور را با استفاده از سنسورهای دیجیتال روی فیلم ضبط میكنند اما كاری كه انجام میدهند خیلی بیشتر از ضبط نور است. آنها نور را از طریق لنزها، فیلترها، تكنیكهای ویرایشی و روشهای چاپی مختلف كنترل میكنند. هیچ چیز برای عكاس خوشایندتر از آن نیست كه از تمامی ابزار موجود استفاده كند و با تركیب رنگها، تصویر زیبایی پدید آورد.
اما برای عكاسانی كه به شدت به رنگ علاقهمند هستند، به نظر میرسد هیچچیز نمیتواند آنها را ناامید كند مگر هنگامی كه رنگها با یكدیگر هماهنگ نمیشوند یا آن رنگی كه مورد نظر است، به دست نمیآید. دستیابی به تصویری كه عكاس هنگام عكسبرداری مدنظر دارد میتواند نشانگر یك چالش باشد، مخصوصا هنگامی كه شما تعداد مراحل موجود بین عكسبرداری تا دستیابی به تصویر نهایی را در نظر بگیرید.
رنگ پیش بینی شده
مدیریت رنگ ابزاری فراهم میآورد كه به كمك آنها عكاس قادر است یك تصویر با رنگ پیشبینی شده در تاریكخانهی دیجیتالی تولید كند. ابزار موجود برای انجام این كار موجود هستند؛ با این حال، آموزش این موضوع كه این ابزار چه هستند و چگونه كار میكنند، به نظر میرسد یكی از مشكلترین مباحث در تصویرسازی دیجیتالی است.
پیچیدگی مدیریت رنگ تا حد زیادی ناشی از تعداد اجزایی است كه در كار با تصاویر دیجیتالی مطرح هستند. دستگاههای ضبط اطلاعات مانند دوربینهای دیجیتال و اسكنرهای فیلم، رنگ را در تصویر اورجینال میخوانند. نمایشگر، رنگی را به نمایش میگذارد كه در فایل تصویری دیجیتال ذخیره شده است و برای عكاس یك نمود تصویری فراهم میآورد كه روی آن، تنظیمات اصلی بر تصویر انجام میشود. تنظیمات نرمافزاری، رنگهای موجود در فایل تصویری را مشخص میكنند. در نهایت، یك چاپگر میكوشد تا رنگهای ذخیره شده در فایل تصویری را بازآفرینی نماید.
باید هر كدام از این اجزا را كنترل كرد تا از رنگ صحیح در جریان كار اطمینان حاصل كرد.
همانطور كه پیشتر گفته شد، پروفایلها، هستهی اصلی مدیریت رنگ هستند و از طریق یك جریان كار مدیریت شدهی رنگ، رنگ را تبدیل و تفسیر میكنند . شما میتوانید یك پروفایل سفارشی برای دوربین دیجیتالی یا اسكنر فیلم خود بسازید به گونهای كه رنگها دقیقا همانگونه كه عكسبرداری شدهاند، ضبط شوند. یك پروفایل سفارشی، این امكان را نیز فراهم میآورد كه اطلاعات رنگی موجود در فایل تصویری توسط نمایشگر به دقت به نمایش گذاشته شود.
چون درجههای رنگی به درجههایی تبدیل میشوند كه رنگ دقیق را روی نمایشگر به وجود خواهند آورد. این مسئله باعث میشود هنگامی كه شما تصویر را تنظیم میكنید، این كار را بر اساس نمای دقیق تصویر انجام دهید و در نتیجه، تنظیمات نتایجی را تولید میكنند كه شما میخواهید. در نهایت، زمانی كه نوبت به چاپ تصویر رسید، یك پروفایل، اعداد و ارقام موجود در فایل تصویری را برای چاپگر به اطلاعات رنگی دقیق و مناسب تبدیل میكند و نتیجه آن میشود كه یك تصویر چاپی، دقیقا اطلاعات رنگی موجود در فایل تصویری را منعكس كند.
در فصلهای بعد، هر كدام از عناصر موجود در تاریكخانهی دیجیتالی را به طور جداگانه مورد بحث قرار خواهیم داد و به شرح راهحلهایی برای دستیابی به رنگ دقیق و ثابت در جریان فرآیند بهینهسازی تصاویر دیجیتالی خواهیم پرداخت.
محدودیتهای مدیریت رنگ
قصد ندارم دیوار اعتماد شما را فرو بریزم اما باید بگویم كه موضوع مدیریت رنگ هنوز به تكامل نرسیده است. اگر تصور میكردید كه با خرید این كتاب، قادرید به یكباره یك تصویر چاپی تولید كنید كه غیرقابل تشخیص از تصویر روی نمایشگر است، اشتباه كردهاید.
فهم و درك محدودیتهای مدیریت رنگ همانند درك چگونگی عملكرد مدیریت رنگ و عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. ما هنوز دانش كاملی از نحوهی كار سیستم بینایی انسان نداریم و همچنان فناوریهای جدید مرتبط با رنگ در حال تكامل و توسعه هستند. ما در زمینهی درك رنگ و به كارگیری روشهای مناسب در مدیریت رنگ راه درازی را پیمودهایم اما هنوز به دانش كاملی دست نیافتهایم.
با آن كه شما میتوانید با استفاده از یك سیستم مدیریت رنگ به نتایج فوقالعادهای دست یابید، مهم آن است كه انتظارات واقعگرایانه داشته باشید. به عنوان مثال، هدف مقدس مدیریت رنگ برای عكاسان، رسیدن به یك تصویر چاپی است كه با نمایشگر هماهنگی دارد. شما باید به این موضوع توجه كنید كه یك تصویر چاپی هرگز دقیقا مانند آن تصویری كه روی نمایشگر است، دیده نخواهد شد .
ابزاری برای نمایش یک تصویر
برای نمایش یك تصویر، ابزار مختلفی به كار گرفته میشوند. نمایشگر برای نمایش یك تصویر، نور را پخش میكند، در حالی كه یك تصویر چاپی به نور منعكس شده وابسته است و با توجه به آن كه خود رنگها میتوانند بسیار دقیق باشند، تجربهی دید هر تصویر كاملا متفاوت است. نمایشگر با استفاده از این واقعیت كه تصویر از نور پخش شده تشكیل میشود، قادر است تصویری تولید كند كه بسیار درخشان است. از طرف دیگر، چون تصاویر چاپی به نور منعكس شده وابسته هستند، هرگز به درخشانی تصاویر روی نمایشگر نخواهند بود. برای ارزیابی تصاویر، باید آنها را تفسیر و تعبیر كرد اگر شما ویژگیهای مختلف دستگاههای مختلفی را كه از جریان مدیریت شدهی رنگ استفاده میكنند، درك كنید، بهتر محدودیتهای مدیریت رنگ را خواهید فهمید.
البته، این بدان معنا نیست كه شما نمیتوانید با استفاده از یك جریان خاص به نتایج فوقالعادهای دست یابید. كاملا برعكس، شما میتوانید تصاویر بینظیری داشته باشید كه دقیقا آنچه را منعكس میكنند كه شما میخواستید به نظر برسد. اگرچه آگاهی از محدویتهای موجود در مدیریت رنگ حائز اهمیت است، با این حال شما میتوانید به كمك یك جریان كار مناسب به نتایج فوقالعادهای برسید.
نكتهای كه باید بر آن تاكید كنم این است كه ممكن است تصاویر چاپی دقیقا با آنچه در نمایشگر دیده میشود، منطبق نباشند. مهم آن است كه شما میتوانید به نتایج قابل پیشبینی دست یابید. اگر شما محدودیتهای موجود در كار را بپذیرید، قادر خواهید بود چگونگی تفسیر و بیان نتایج حاصله و دستیابی به دقیقترین نتایج را بیاموزید و اطمینان حاصل نمایید كه خروجی تصاویرتان، هماهنگ، دقیق و قابل پیشبینی خواهد بود.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2512
true
true