true
شرکتهایی از جمله یاهو، هاتمیل و… از این روش استفاده میکنند . این شرکتها از طریق پیامهایی در برنامههای پستا لکترونیک برای خود تبلیغ میکنند.
بر اساس این روش، هر نامهای که توسط خدمات پستالکترونیک این شرکتها صادر میشود، حاوی پیام تبلیغاتی مختصر و مفیدی است، یـعنی به تعداد نامههایی که مردم با استفاده از خدمات این شرکتها بین هم مبادله میکنند، این پیامها هم توزیع میشوند.
از آنجا که این پیامها بدون فعالیت و دخالت مستقیم این شرکتها توزیع میشوند و در تمام مکاتبات بین افرادی که نشانی الکترونیک خود را از این شرکتها اخذ کردهاند، منتشر میشوند، به این شیوه بازاریابی، ویروسی راهبردی میگویند.
به عبارت دیگر، بازاریابی ویروسی، استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق میکند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی در نمایش و نفوذ پیام است.
بازاریابی ویروسی دو بینش ارائه میدهد:
اول اینکه دنیایی که در آن بازاریابان میتوانند با هزینههای تقریبا معادل صفر، مشتری ایجاد کنند.
دوم، پیشنهاد میکند که ارتباطات از حالت “بازاریاب-مصرف کننده” به طرف”مصرف کننده-مصرف کننده” جابهجا شود. در واقع، بیشترین قدرت در فروش محصولات و ایدهها از طریق بازاریاب به مشتری صورت نمیگیرد، بلکه از طریق مشتری به مشتری انجام میشود.
مشکلات بازاریابی ویروسی
در اینجا لازم است تا به مشکلات اساسی و کلیدی که در بازاریابی ویروسی مطرح میشود، نیز اشارهای داشته باشیم:
۱- کنترل نام و نشان تجاری
یکی از مشکلاتی که در بازاریابی ویروسی وجود دارد این است که شرکت، کنترلی بر روی نام و نشان تجاری خود ندارد. شرکت نمیداند که در آینده، چه کسی قصد برقراری ارتباط را دارد. در نتیجه، بسیاری از پیامها ممکن است توسط افرادی غیر از مخاطبان هدف به پایان برسد. علاوه بر این، در بعضی موارد، افراد ممکن است پیام را تعدیل یا چیزی را به آن اضافه کنند که این باعث ادراک متفاوت افراد از نام و نشان تجاری شرکت شود، چیزی که مورد نظر شرکت نبوده است.
۲-رشد بدون نمودار
بازاریابی ویروسی میتواند به مسیرهای رشد غیر قابل پیشبینی منجر شود. برای مثال، درسالهای اخیر هاتمیل یکی از تهیهکنندگان پیشرو در پست الکترونیک در هندوستان است. این موضوع که چنین رشدی مورد انتظار شرکت بوده یاخیرواینکه حتی اصلا شرکت خواستار این رشد بوده یا نه، بدرستی مشخص نمی شود. بههر حال بسیاری از افراد در هندوستان ارسال پست الکترونیک را به دوستان خود شروع کردهاند. چنین مسیرهای رشدی ممکن است منجر به تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره در مسیر استراتژیک شرکت شود که میتواند به صورت معمایی حل نشده درآید.
۳- فقدان سنجش و اندازهگیری
شرکت همیشه نمیتواند فردی را که پستهای الکترونیک را دریافت میکند و آنچه را که وی انجام میدهد، پیگیری کند. در بسیاری از موارد مشخص کردن اینکه چه افرادی خدمات شرکت را انتخاب کردهاند، از طریق تکنیکهای بازاریابی ویروسی امکانپذیر نیست. بنابراین پیگیری و اندازهگیری این موضوع دشوار است.
۴- تهدید روابط شخصی
اگر این نوع بازاریابی به صورت ضعیفی عمل کند، این نوع بازاریابی میتواند در ابعاد وسیع باعث خدشهدار کردن موقعیت بازاریاب شود.
دریافت یک پست الکترونیک تجاری توسط یک دوست به طور ناخواسته، میتواند روابط فرد را با شخصی که این نامه را برایش ارسال کرده است، تضعیف کند که این موضوع ممکن است باعث از دست دادن یک دوست و عصبانیت از بازاریاب شود که این پیام ناخواسته را برای فرد ارسال کرده است.
شرکتهایی که قصد اجرای برنامههای بازاریابی ویروسی را دارند، بایستی این مشکلات را در نظر داشته باشند و برنامههایی را برای غلبه بر آنها طراحی کنند.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2403
true
true