مهارت های کاربردی - اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
مهارت های کاربردی

چگونه‌ مهارت‌های کاربردی را مورد استفاده قرار دهیم؟

در اینجا، منظور از مورد استفاده قرار دادن مهارت‌های کاربردی، استفاده از آنها در شرایطی است که قرار است مورد ارزیابی واقع شوند.

اما استفاده‌ی مناسب از مهارت‌های کاربردی در محیط کاری، تابع شرایطی است:

– نوع مهارت یا دانش و کاربرد آن در فعالیت‌های کاری

– شاخص‌هایی که نشان می‌دهند چگونه یک فرد، فعالیت‌های کاری‌اش را انجام می‌دهد،

–  آنچه که انتظار می‌رود از انجام کار مورد نظر به دست آید.

–  معیارها و ضوابطی که در ارزیابی و سنجش توانایی مورد نظر نقش دارند.

رویکردهای معتبر برای ارزیابی و فراگیری مناسب مهارت‌های کاربردی نیازمند افرادی است که بتوانند مفهوم استفاده‌ی مناسب از مهارت‌های کاربردی را گسترش دهند.

اما انجام این کار، تنها از طریق درک مفاهیم زیر میسر می‌شود:

–  چگونه مهارت‌های بازاریابی در واحدها به کار گرفته می‌شوند.

–  رابطه‌ی بین مهارت‌های کاربردی و ابعاد مختلف توانایی و قابلیت افراد

–  رابطه‌ی درونی مهارت‌های کاربردی

چگونه‌ مهارت‌های بازاریابی به کار گرفته می‌شوند

مهم‌ است بدانیم که مهارت‌های کاربردی را نمی‌توان همانند یک موضوع جدا از مبحث توانایی‌ها و قابلیت‌ها مورد بررسی قرار داد. مهارت‌های کاربردی در نتایج حاصله تبلور می‌یابند و در قالب «عناصر»، «معیارهای عملکردی»، «توضیحات دامنه‌ای» و «شواهد» ظاهر می‌شوند.

شما برای طراحی و انتخاب رویکردهای مناسب برای یادگیری و ارزیابی نیاز دارید تا هر کدام از این موارد را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دهید.

مهارت‌های کاربردی باید ساده و صریح بوده و متاثر از قابلیت‌ها و توانایی‌ها باشد.

اما برای آنکه اطمینان حاصل کنیم که در رویکردهای مربوط به یادگیری و ارزیابی، مهارت‌های کاربردی لحاظ شده‌اند، لازم است که از خلاصه وضعیت‌های آنها استفاده کنیم.

خلاصه وضعیت‌های مهارت‌های کاربردی مهم شمرده‌ می‌شوند چون:

–  حاوی نمونه‌هایی هستند که نشان می‌دهند چگونه هر مهارت کاربردی با توجه به نوع کار تحقق می‌یابد.

–  در بردارنده‌ی اطلاعات کلی پیرامون ساختار صنعت مورد نظر هستند.

–  جزئیات مربوط به صورت وضعیت‌ها با توجه به نوع کار متفاوت است.

ابعاد مختلف مهارتی

برای مهارت‌ و قابلیت کاری، می‌توان چهار بعد در نظر گرفت که هر کدام به مهارت خاصی اشاره دارند. با مطالعه و بررسی هر کدام از این ابعاد و رابطه‌ی میان آنها و مهارت‌های کاربردی می‌توان تصویر کلی یک فرد ماهر و کاردان را ترسیم کرد.

این چهار بعد مهارتی عبارتند از:

–  مهارت‌های وظیفه‌ای یا کاری

–  مهارت‌های مدیریت کار

–  مهارت‌های مدیریت پیش‌آمدهای احتمالی

–  مهارت‌های محیطی کاری

اگر هنگام استفاده از ابعاد مختلف مهارتی، جانب احتیاط رعایت شود، بهتر می‌توان مشخص کرد که کدام مهارت کاربردی در آموزش و ارزیابی باید مورد توجه قرار گیرد.

مهارت‌های کاری

مهارت‌های کاری یعنی مهارت و توانایی لازم برای انجام وظایف مورد نیاز. مهارت‌های کاری ارتباط تنگاتنگی با دو مهارت کاربردی دارند:

–  ارتباطات، که به ایجاد روابط موثر بین کارمندان و مشتریان کمک می‌کند.

–  فناوری، که مستقیما توانایی و مهارت مزبور را در انجام وظایف یاری می‌دهد.

مهارت‌های مدیریت کار

مهارت‌های کار شامل مهارت‌های لازم برای مدیریت وظایف گوناگون است و نشان می‌دهد که افراد ماهر و توانا برای انجام وظایف خود به بهترین روش، برنامه‌ریزی و این وظایف را با یکدیگر ادغام می‌کنند. مهارت‌های مدیریت کار ارتباط تنگاتنگی با مهارت کاربردی زیر دارند:

–  برنامه‌ریزی و سازماندهی، که نشانگر توانایی فرد برای مدیریت بر وظایف و زمان در جهت دستیابی به اهداف شخصی و سازمانی است.

–  مهارت‌های مدیریت پیش‌آمدهای احتمالی

منظور از مهارت‌های مدیریت پیش‌آمدهای احتمالی، مهارت‌هایی است که برای پاسخگویی به اختلالات و بی‌نظمی‌های پیش‌آمده در جریان کار به آنها نیاز است و مهارت‌هایی را در بر می‌گیرد که امروز در استخدام افراد باید به آنها توجه کرد.

این مهارت‌ها به فرد اجازه می‌دهد که به خوبی با اختلالات، مشکلات و مسائل ناخواسته برخورد کند. مهارت‌های مدیریت پیش‌آمدهای احتمالی، به طور محسوسی با دو مهارت‌ کاربردی زیر در ارتباط است:

توانایی حل مسائل، که به کسب درآمدهای موثر و بهره‌گیری از شرایط احتمالی و اتفاقی کمک شایانی می‌کند.

– ابتکار عمل، که مشخص می‌کند چگونه‌ به بهترین روش امکان حل مشکلات و سازگاری با شرایط متغیر وجود دارد.

مهارت‌های محیطی کار

مهارت‌های کاری، مهارت‌هایی هستند که ما هنگام مواجه با مسئولیت‌ها و انتظارات محیط کاری‌مان و هنگام کار با دیگران، از آنها استفاده می‌کنیم.

این مهارت ممکن است در برگیرنده‌ی تعامل با افراد خارج و داخل شرکت مانند همکاران،‌ مشتریان و افراد عام است. توانایی کار با دیگران و سازگاری با شرایط مختلف و نیازهای گوناگون  کاری، اهمیت به سزایی در رسیدن به موفقیت دارد.

مهارت‌های محیط کاری ارتباط نزدیکی با چهار مهارت کاربردی زیر دارند:

–  «مدیریت برخود»، در تعیین راهبردها و یادگیری مهارت‌های جدید برای انطباق با فضای کاری و تغییرات محیطی.

–  «ارتباطات»، در کسب و به کارگیری اطلاعات برای حفظ آگاهی از شرایط کاری

–  «گروه کاری»،‌که به حمایت از دیگران و خود در هماهنگی با تغییرات و انجام مسئولیت‌ها کمک می‌کند.

–  «آموزش»، که پیشرفت‌ رو به جلو و توسعه‌ی امور و درآمدها، نقش مهمی ایفا می‌کند.

 

رابطه‌ی درونی مهارت‌های کاربردی

مهارت‌های کاربردی، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. فهم و درک این ارتباطات می‌تواند کمک شایانی به استفاده از مهارت‌ها در موفقیت‌های مختلف کند. به عنوان مثال، ابعاد مختلف ارتباطات اشاره به گروه کاری دارند و برعکس.

اما همواره باید به این نکته توجه کنید:

«استفاده از منابع به روشی موثر، اقتصادی و ایمن»، با توجه به نوع کار، می‌تواند همانند مهارت حل مسائل و برنامه‌ریزی و سازماندهی ارزشمند باشد.

همان‌طور که مشاهده می‌شود گاهی یک موضوع خاص، نیازمند حداقل سه یا چهار مهارت کاربردی است. در نتیجه، اگر خواهان رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب هستید باید به خوبی به رابطه‌ی میان مهارت‌های کاربردی و ابعاد مختلف مهارتی واقف باشید.

 

مهارت‌های کاربردی هنگام آموزش و ارزیابی

 

مهارت‌های کاربردی هنگام آموزش

مهارت‌های کاربردی زمانی به بهترین روش موثر واقع می‌افتند که منطبق با اصول، معیارها، دانش و مهارت‌های توضیح داده شده در بخش واحدهای مهارتی پیش بروند. با این حال باید در فرآیند آموزش و یادگیری زمانی به بحث پیرامون مفهوم مهارت‌های کاربردی اختصاص داد و چگونگی مورد استفاده قرار گرفتن این مهارت‌ها را مطالعه و بررسی کرد. این فرآیند مطالعه، بررسی و آموزش در بردارنده اصولی است:

–  آموزش پاسخگو بودن

در اینجا منظور از پاسخگو بودن این است که فرد مسئولیت فرایند یادگیری را به عهده گیرد و در آن مشارکتی مستقیم و فعال داشته باشد. این فرآیند را می‌توان این چنین تعریف کرد: تجسم و تحقق دانش جدید، استخراج اصول که در ساختارهای جدید موثر واقع می‌افتند، استفاده از مهارت‌ها و تسلط بر فرآیندها.

این فرآیند یادگیری تاکید ویژه‌ای بر مهارت‌های «مدیریت برخود» و «ابتکار عمل» دارد تا بتوان به طور مستقل دانش و فعالیت‌های جدید را در راستای مهارت‌های آتی خود به کار بست.

–  آموزش تجربی

آموزش تجربی بر «آموزش چه کار انجام دادن» و «آموزش از آنچه که انجام می‌شود» تاکید دارد. آموزش و یادگیری حقیقی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد فرصت به کار بستن مهارت‌ها و دانش آموخته را در محیط واقعی کار یا شرایط مناسب داشته باشند تا واقعیت را شبیه‌سازی نمایند.

آموزش و یادگیری تجربی با تاکید بر به کار بستن مهارت‌ها در زمان و محیط حقیقی، امکانی فراهم می‌آورد تا بتوان کلیه‌ی «مهارت‌های کاربردی» را در شرایط واقعی مورد استفاده قرار داد. اما این فرآیند یادگیری ارتباط تنگاتنگی با مهارت‌های کاربردی «حل مسائل» و «برنامه‌ریزی‌ و سازماندهی» دارد و نحوه‌ی استفاده از آنها را در یک زمان واقعی به نمایش می‌گذارد.

–  آموزش مشارکتی و گروهی

آموزش مشارکتی و گروهی به افراد کمک می‌کند تا از یکدیگر بیاموزند، وظایف و امور آموزشی را با یکدیگر مبادله کنند، با افراد مختلف با مشاغل گوناگون آشنا شوند و از آنها نکات جدید را بیاموزند.

فعالیت‌های مربوط به آموزش مشارکتی و گروهی می‌تواند در محیط کلاس بسیار مفید واقع شود و فرصتی فراهم می‌آورد تا مهارت‌های مربوط به «کار گروهی» و «ارتباطات» را به طور عینی مورد آزمایش قرار داد.

–  آموزش انعکاسی

هدف از آموزش انعکاسی، ارزیابی تجارب به طور دقیق و نظام‌یافته برای تبدیل آنها به درس‌هایی برای آیندگان است. این مسئله ممکن است مسئله‌ای درونی باشد که در آن افراد تمایل پیدا می‌کنند تا تغییراتی در احساسات، اهداف، اعتقادات و انگیزه‌های خود ایجاد نمایند. این تمایل در بردارنده‌ی موضوعاتی است: توسعه و گسترش مهارت‌های مهم فکری، یادگیری از آموزش و ایجاد نگرش‌ها و عاداتی که یادگیری را در یک بازه‌ی زمانی طولانی تثبیت سازند.

با آن که آموزش انعکاسی می‌تواند به طور مستقیم در مهارت‌های «حل مسائل»، «ابتکار عمل» و «مدیریت برخود» دخیل باشد، نمی‌توان جایگزین برای آن در ساختار کلی «مهارت‌های کاربردی» پیدا کرد.

باید فرصتی در اختیار افراد قرار داد تا روش‌های جدیدی را که به کارآیی و عملکرد بهتر حوزه‌های مهارتی کمک می‌کنند، در اختیار همگان قرار دهند.

رویکردهای آموزشی

تصمیمات شما در تعیین این که کدام فعالیت‌ها باید در آموزش یک واحد مهارتی مورد استفاده قرار گیرد، تاثیر مستقیم بر «مهارت‌های کاربردی» دارد. بعضی فعالیت‌ها، مهارت‌های کاربردی خاصی را پوشش می‌دهند.

به عنوان مثال،‌ وادار کردن افراد به کار در گــروه به این معناست که برای انجام بعضی وظایــف، تا اندازه‌ای به مهارت‌های کاربردی گروه کاری و ارتباطات نیاز است. در این مثال، ساختار «گروه کاری» و «ارتباطات» از آنجا ناشی می‌شود که فعالیت مزبور منعکس‌کننده‌ی یک سناریوی صنعتی واقعی باشد.

جدولی که در ادامه آورده شده نشان‌گر نمونه‌ای از فعالیت‌هاست که می‌توانند به گسترش و ارزیابی «مهارت‌های کاربردی» کمک کنند. با آن که می‌توان از یک فعالیت در مهارت‌های کاربردی مختلف بهره برد.

مهارت‌های کاربردی در ارزیابی

هنگام تنظیم رویکردهای ارزیابی باید به این نکته توجه کنید که همانند آموزش، ارزیابی می‌تواند در فضای کاری، کلاس و یا از طریق برنامه‌های خاص انجام شود. بر خلاف آموزش، ارزیابی می‌توان آموخته‌های پیشین را تصدیق نمود. در این جا، افراد برای توان و مهارتی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند که مبتنی بر دانش و تجارب قبلی آنهاست.

با آن که مهارت‌های کاربردی به طور جداگانه در یک واحد گنجانده شده‌اند، اما باید آنها را همراه با یکدیگر در یک واحد ارزیابی کرد.

در اینجا رویکرد کلی نگرانه‌ی ترکیب «مهارت‌های کاربردی و تکنیکی بیشتر به روش‌ها و انتظارات واقعی کار نزدیک است.

ارزیابی مهارت‌های کاربردی

ارزیابی دقیق مهارت‌های کاربردی زمانی انجام می‌شود که در ارتباط مستقیم با معیارها، دانش و مهارت‌های توضیح داده شده در بخش‌ واحدهای مهارتی انجام شود و به عنوان یک موضوع جداگانه مورد مطالعه قرار نگیرد. همانند بخش آموزش. تصمیمات شما در تعیین فعالیت‌های ارزیابی، تاثیر مستقیمی بر «مهارت‌های کاربردی» مورد استفاده دارد. فعالیت‌های مختلف، «مهارت‌های کاربردی» گوناگونی را پوشش می‌دهند.

جدول زیر، به توضیح نمونه‌ای از فعالیت‌ها می‌پردازد. از این فعالیت‌ها می‌توان در ارزیابی یا استفاده از مهارت‌های کاربردی بهره برد. با آن که بعضی فعالیت‌ها به مهارت کاربردی خاصی اختصاص داده شده‌اند، اما این امکان وجود دارد که یک فعالیت مشخص در بیش از یک مهارت کارایی داشته باشد.

ارزیابی کلی مهارت‌های کاربردی

هر مهارت کاربردی ابعادی دارد که با ابعاد دیگر مهارت‌ها همپوشانی دارد. موثرترین رویکردهای ارزیابی، رویکردهایی هستند که مهارت‌های کاربردی را به طور کلی و هنگام کار با یکدیگر در یک واحد مهارتی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. یک رویکرد کلی و جامع‌گرایانه کمک می‌کند که ارزیابی‌ها به روشی موثرتر و با تکرار کمتر انجام شوند.

یک رویکرد کلی:

–  تصویری از بعد مهارتی مبتنی بر «مهارت‌های کاربردی» می‌سازد.

–  واحدهای مهارتی را مشخص می‌کند؛ این واحدهای مهارتی شامل ابعاد مهارت‌های کاربردی مشابهی هستند که همگی با هم برای توصیف و توضیح فرآیندهای کاری به کار می‌آیند.

–  به فردی که ارزیابی می‌کند کمک می‌نماید تا شواهدی جمع‌آوری کند. او از این شواهد می‌تواند در بررسی و تحلیل امور استفاده و در ارزیابی صحت معیارهای عملکردی و واحدهای مهارتی، آنها را به کار گیرد.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true