true
ارتباطات
ارتباطات فرآیند انتقال اطلاعات بین یک موجود و موجود دیگر است. فرآیندهای ارتباطی، تعاملات نشانهای میان حداقل دو موجود هستند که نشانهها و قواعد نشانهشناسی مشترکی دارند. ارتباطات معمولا بدین شکل تعریف میشود: «تسهیم یا تبادل افکار، نظرات، یا اطلاعات از طریق گفتار، نوشتار یا نشانهها».
ارتباطات، فرآیندی است که به موجب آن، اطلاعات توسط یک فرستنده، از طریق یک کانال یا وسیلهی ارتباطی به یک گیرنده میرسد. سپس گیرنده، پیام را رمزگشایی میکند و پاسخ فرستنده را میدهد. در تمامی اَشکال ارتباطی، به یک فرستنده، یک پیام و یک گیرنده نیاز است؛ اگرچه لازم نیست که گیرنده حاضر و یا آگاه از نیت فرستنده برای برقراری ارتباط باشد. برای برقراری ارتباطات راههای مختلفی وجود دارد مانند گفتار، ترانه، تن صدا، روشهای غیر زبانی مانند حرکات بدن، زبان نشانهای، زبان ایما و اشاره، حس لامسه، ارتباط چشمی یعنی تصاویر، گرافیکها، صدا و نوشتار.
تغییر و تحولات ارتباط اطلاعاتی
با گذشت زمان، فناوری با پیشرفتهای بسیاری رو به رو شده و توانسته راههای جدیدی برای ارتباطات کشف کند. پیشرفتهای جدیدتر، رسانه و روانشناسی ارتباطات را در بر میگیرد. روانشناسی رسانه، یکی از شاخههای گسترده در این زمینه است. پیشرفتهای تکنیکی و فنی، تغییرات شگرفی در فرآیندهای ارتباطی ایجاد کردهاند. محققان، چگونگی تغییر ارتباطات را به سه مرحلهی انقلابگونه تقسیمبندی کردهاند:
در اولین «انقلاب ارتباطی- اطلاعاتی»، اولین ارتباطات نوشتاری با استفاده از خطوط تصویری شکل گرفتند. این نوشتهها بر روی سنگها، نوشته میشدند و جا به جایی آنها، کار دشواری بود. در این دوره، امکان انتقال نوشتهها وجود نداشت، اما به هر حال این نوع نوشتهها وجود داشتند.
در دومین «انقلاب ارتباطی – اطلاعاتی»، کم کم نوشتهها بر روی کاغذ، پاپیروس، خاکرس و غیره ظاهر شدند. در این دوره، الفباها شکل گرفتند و کمک کردند تا زبانها در فاصلههای طولانیتر، انسجام خود را حفظ کنند. پس از آن، ماشین چاپ گوتنبرگ، اختراع شد. گوتنبرگ، این ماشین چاپ را در قرن پانزدهم خلق کرد.
در سومین «انقلاب ارتباطی-اطلاعاتی»، امروزه میتوان اطلاعات را از طریق امواج و سیگنالهای الکترونیکی کنترل شده ارسال نمود.
ارتباطات انسانی
زبانهای گفتاری و نوشتاری انسان را میتوان همانند سیستمی از نشانهها و سمبلها در نظر گرفت که در آن، قواعد دستوری این نشانهها را اداره و هدایت میکنند. یادگیری زبان از دوران کودکی انسان آغاز میشود. در اکثر زبانهای انسانی، صدا و حرکت با نشانهها در هم میآمیزند تا بتوانند ارتباطات با دیگران را میسر سازند. در سراسر دنیا، بیش از هزار نوع زبان مختلف وجود دارد که بین آنها، ویژگیهای مشترکی دیده میشود.
ارتباطات غیر زبانی
ارتباطات غیر زبانی، فرایندهای ارتباطی هستند که از طریق آنها، پیامهای خاموش (بدون استفاده از لغت) رد و بدل میشوند. در ارسال این گونه پیامها حرکت، وضعیت بدن، حالات صورت، ارتباط چشمی، ارتباطات جسمی مانند پوشاک، آرایش مو یا نشانه و سمبلها، گرافیکهای اطلاعرسانی و به طور کلی ارتباطات رفتاری نقش اصلی را بر عهده دارند. ارتباطات غیر زبانی در تعاملات روزانهی یک فرد از استخدام در یک شرکت گرفته تا پیوندهای عاطفی، از اهمیت بسزایی برخوردار هستند.
در گفتار ممکن است عناصر غیر زبانی بسیاری مانند نوع صدا، هیجان و سبک سخن گفتن، ریتم، آهنگ و درنگ در برقراری ارتباط سهیم باشند. به همین ترتیب در متون نوشتاری نیز، عناصر غیرزبانی مانند دست خط، فاصلهی میان خطوط و استفاده از نشانهها میتوانند حاوی پیامهای جداگانهای باشند.
طبقهبندیها و ویژگیهای مربوط به ارتباطات غیرزبانی
پورتر (G.W.Porter)، ارتباطات غیرزبانی را به چهار گروه گسترده طبقهبندی میکند:
– فیزیکی: این گروه، گونهی شخصی و فردی ارتباطات را شامل میشود مانند حالات صورت، تن صدا، حس لامسه، بویایی و حرکات بدن.
– زیباییشناسی: این نوع از ارتباطات، ظاهر و بیانی خلاقگونه دارند مانند نواختن آلات موسیقی، حرکات موزون، نقاشی و مجسمهسازی.
– نشانهها: این گروه متعلق است به ارتباطات مکانیکی که از استفاده از پرچمهای مخابراتی، شلیک توپ در مراسم احترام، شیپور و بوق و غیره را در خود جای میدهد.
– سمبلیک: نشانهها و سمبلهای مذهبی، وضعیتی و قراردادی، عنصر اصلی این گروه ارتباطی هستند.
مشخصههای ایستایی
– «فاصله»: فاصلهای که یک فرد هنگام برقراری ارتباط با دیگری در نظر میگیرد، بیانگر یک پیام غیرزبانی است. در بعضی فرهنگها، نزدیک بودن فاصله، نشانی از کشش و جاذبه است، در حالی که در بعضی فرهنگها، تنها بیانگر شدت گفتگوست.
– «موقعیت»: مردم ممکن است هنگام سخنگفتن، موقعیتهای مختلفی برای برقراری ارتباط برگزینند: رو در رو، در کنار یکدیگر و غیره. مثلا درکارهای مشارکتی افراد تمایل دارند در کنار یکدیگر بنشینند، در حالی که معمولا رقبا، حالت رو در رو را انتخاب میکنند.
– «حالت بدن»: یک فرد میتواند هنگام برقراری ارتباط، نشسته، خوابیده، و یا در حالت ایستاده باشد. نشسته و خوابیده بودن پیامی را منتقل نمیکنند. تنها درجهی رسمیت یا درجهی راحتی فرد را در ارتباطات نشان میدهند.
– ارتباط فیزیکی: دست دادن، در آغوش گرفتن، بر شانهی دیگری زدن و غیره، میتواند حاوی پیامهایی باشد.
مشخصههایی دینامیک
– «حالات صورت»: لبخند، اخم، ابروان در هم کشیده، خمیازه و نیشخند، اطلاعاتی را در ذهن مخاطب تداعی میکنند. در جریان یک تعامل، حالات صورت به طور مداوم تغییر مییابند. گاهی پیامهای این حالات، بین فرهنگهای مختلف، مشترک است.
– «حرکات»: یکی از متداولترین و در عین حال نامفهومترین حرکات، حرکات دست است. بیشتر مردم عادت دارند هنگام صحبت کردن، از دستانشان استفاده میکنند. با آن که بعضی حرکات (مانند مشت گرهکرده) مفهوم جهانی دارند اما بعضی دیگر کاملا شخضی و فردی هستند.
– «نگاه»: یکی از خصیصههای اصلی ارتباطات اجتماعی، ارتباط چشمی است. نگاه میتوانند پیامهای عاطفی و غیرعاطفی را هنگام صحبت کردن به راحتی به مخاطب منتقل سازد.
ارتباطات بصری
ارتباطات بصری، همانطور که از نام آن پیداست ارتباطی است که از طریق قوهی بینایی انجام میشود. منظور از ارتباطات بصری، انتقال نظرات و اطلاعات به شکلی است که قابل خواندن یا دیدن باشند. در این زمینه، تصاویر دو بعدی از اهمیتی فوقالعاده برخوردار هستند: نشانهها، تایپوگرافی، طراحی، طراحی گرافیک، تصویرسازی، رنگ و منابع الکترونیکی. این نوع ارتباطات فقط به قوهی دید بستگی دارد. ارائهی یک متن همراه با تصاویر، میتواند در امر یادگیری و آموزش موثر واقع افتد.
ارزیابی یک طرح بصری خوب، بر اساس میزان قابل فهم بودن آن برای مخاطب انجام میشود و جلوههای هنری و زیباییشناسی نقشی در آن ندارند. هیچ معیار جهانی برای سنجش زیبایی یا زشتی یک تصویر وجود ندارد. راههای زیادی برای ارائهی اطلاعات به صورتی که از طریق چشم قابل دریافت باشد وجود دارد، مانند: حرکات بدن، ویدیو و تلویزیون. در اینجا، تمرکز بر نمایش متن، تصاویر، جداول، عکس و غیره است.
از اصطلاح عرضه یا نمایش تصویری برای اشاره به عرضهی کنونی اطلاعات استفاده میشود. تحقیقاتی که اخیرا در این زمینه صورت گرفته بر طراحی وب و کاربردهای گرافیکی تمرکز دارد. طراحان گرافیک، روشهای ارتباطات بصری را در کار خود به کار میبندند.
ارتباطات زبانی
ارتباطات زبانی فرآیندی است که در آن اطلاعات از طریق تواناییهای زبانی از یک فرستنده به یک گیرنده منتقل میشود و ارتباطات بصری در تکمیل آن نقش دارند.
گیرنده ممکن است یک فرد، گروهی از افراد و یا حتی گروهی از خوانندگان، بینندگان و یا شنودگان باشد. ارتباطات زبانی، انواع مختلفی دارند از جمله: بحث، سخنرانی، ارائهی کار و غیره. البته، اغلب زمانی که شما رو در رو با یک فرد ارتباط برقرار میکنید، صدا شما تاثیر بیشتری خواهد داشت.
جملهی معروفی در این زمینه وجود دارد که تاکید آن بر اهمیت مرحلهی انتقال گفتار است: «۵۵ درصد ارتباطات، حرکات بدن است، ۳۸ درصد آن، آهنگ صدا و ۷ درصد باقی مانده را مطالب گفتار تشکیل میدهد.» البته نتایج تحقیقات به دست آمده، خیلی با جملهی گفته شده هماهنگ نیستند. این نتایج نشان میدهند که هنگام انتقال احساسات، اگر حرکات بدن، آهنگ و گفتار با هم هماهنگ نباشند، در این صورت حرکات بدن و آهنگ صدا تاثیر بیشتری نسبت به گفتار دارند.
به عنوان مثال وقتی کسی میگوید «از دیدار شما خوشوقتم»، اگر هنگام ادای این جمله جای دیگر را نگاه کند و یا خیلی آرام و زیر لب آن را بیان کند، ممکن است خلاف جملهی بیان شده برای مخاطب تفسیر شود.
حال میتوانید ملاحظه کنید که گفتهها یا واژگانی که به کار میبرید، نقش مهمی در برقراری یک ارتباط خوب و موثر ندارند. این که شما «چگونه آن را بیان میکنید.» بر گیرنده تاثیر میگذارد. شما باید توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و با آنها رابطه برقرار نمایید. به عنوان مثال، دو نفر یک مطلب خندهآور را تعریف میکنند، یکی از آنها با استفاده از آهنگ صدا و حرکات بدن، مخاطب را از خنده رودهبُر میکند، در حالی که دیگری، تنها مخاطب را مبهوت بر سر جای خود باقی میگذارد.
کلود شانن (Claude Shannon) به همراه وارن ویور (Warren Weaver) در سال ۱۹۴۹، مدلی برای فرآیند ارتباطات ترسیم کردند که عناصر آن عبارتند از:
– یک منبع اطلاعاتی که یک پیام را تولید میکند.
– یک فرستنده که پیام را به سیگنالها تبدیل میکند.
– یک کانال که سیگنالها از طریق آن ارسال میشوند.
– یک گیرنده که پیام را از سیگنالها دریافت میدارد.
– یک مقصد که در آنجا پیامها دریافت میشوند.
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2116
true
true