true
بازاریابی در هر جایی وجود دارد. اینکه چگونه باید بازاریابی را مدیریت کرد و به عبارت دیگر مدیریت بازاریابی چیست؟ مقوله ای جداگانه است. برای پیدا کردن مفهوم مدیریت بازاریابی مقاله را بخوانید و نظرات خود را ارائه دهید. مردم و سازمانها به صورت رسمی و غیررسمی، فعالیتهای متعددی را به کار میگیرند که میتوان از آنها تحت عنوان بازاریابی یاد کرد. بازاریابی مطلوب به یکی از عناصر مهم و حیاتی در موفقیت تجارت تبدیل شده است. همچنین بازاریابی، فعالیتهای زندگی روزمره انسان را تحت تاثیر قرار میدهند. این عمل، تمام فعالیتهای روزانه ما را از پوشیدن لباس تا کلیک کردن بر روی یک وبسایت و تبلیغاتی که هر روزه شاهد آنها هستیم را در بر میگیرد.
به این مثال توجه کنید:
دو دختر نوجوان در حال حرکت به سمت Starbucks محلی خود هستند. یکی از آنها به سمت پیشخوان میرود و دو عدد نوشیدنی به همراه مقداری شیرینی سفارش میدهد. دختر دیگر پشت میز مینشیند و لپتاپ Apple Power book خود را باز میکند. در مدت چند ثانیه، وی به اینترنت متصل شده و به هزاران وبسایت دسترسی دارد. هنگام اتصال به اینترنت، در سایت گوگل، نام فیلمی را مشاهده میکند که دیشب آن را دیده است. تعدادی از وبسایتها نیز نمایان میشوند که حاوی تبلیغات متعددی میباشند. هنگامی که وی بر تبلیغات Amazon.com کلیک میکند، موتور جستجوی گوگل از وی درخواست پول میکند (زیرا بعضی از سایتها برای نشان دادن مطالب خود، هزینه دریافت میکنند.) اکنون دوست وی در حالی که دو لیوان نوشیدنی در دست دارد باز میگردد.
بازاریابی مطلوب، یک حادثه نیست، بلکه نتیجه برنامهریزی و اجرای دقیق است. اقدامات بازاریابی به طور مستمر در تمام صنایع، احیا و بازیابی میشوند تا شانس موفقیت را افزایش دهند. اما مزیت بازاریابی به ندرت و به سختی حاصل میشود. بازاریابی، نوعی هنر و یک علم محسوب میگردد- در بازاریابی، تنش همیشگی میان بخش تدوین شده بازاریابی و جنبه خلاقانه آن وجود دارد. یادگیری جنبه تدوین شده که اکثر توجه ما در این اثر بر آن متمرکز شده است آسانتر میباشد. اما چگونگی عملکرد خلاقیت را در بسیاری از سازمانها، شرکتها و تشکیلات را نیز تشریح خواهیم کرد.
این اثر در بهبود درک شما از بازاریابی و توانایی اتخاذ تصمیمات مطلوب بازاریابی موثر خواهد بود. در این فصل با بررسی تعدادی از مفاهیم، ابراز، چارچوبها و نتایج بازاریابی، مبنای تحقیق خود را شکل میدهیم.
اهمیت بازاریابی
موفقیت مالی غالبا به توانایی بازاریابی بستگی دارد. مسائل مالی، عملیاتی، حسابداری و سایر توابع تجاری در صورتی حائز اهمیت نخواهند بود که تقاضای کافی برای محصولات و خدمات وجود نداشته باشد و در نتیجه، شرکت بتواند به سود مناسبی دست یابد. در اینجا باید محدوده ویژهای به عنوان محدوده نهایی مشخص گردد. امروزه بسیاری از شرکتها یک مدیر بازاریابی یا CMO را منصوب کردهاند تا بازاریابی خود را با سایر مدیران اجرایی سطح C مانند مدیر اجرایی (CEO) و مدیر مالی (CFO) هماهنگ کنند.
انتشار نشریات توسط سازمانها و تشکیلات مختلف – از تولیدکنندگان کالاهای مشتریان تا بیمههای سلامت و از سازمانهای غیرانتفاعی تا تولیدکنندگان محصولات صنعتی – آخرین دستاوردهای بازاریابی را منتشر کردهاند که میتوان آنها را در وبسایتهای این تشکیلات پیدا کرد. در نشریات تجاری، مقالات نامحدودی به راهبردها و تاکتیکهای بازاریابی اختصاص یافته است.
مسائل نهایی معطوف داشت. امروزه بسیاری از شرکتها یک مدیر بازاریابی یا CMO برای بازاریابی در سایر سطوح C مانند مدیر اجرایی (CEO) یا مدیر مالی (CFO) را ایجاد کردهاند. نشریات مختلف در تمام سازمانها آخرین دستاوردهای خود را منتشر کردهاند که میتوان این دستاوردها را در وبسایتهای آنها یافت. در نشریات تجاری، مقالات متعددی به راهبردها و تاکتیکهای بازاریابی اختصاص یافته است.
با این حال، بازاریابی را باید نوعی نیرنگ به حساب آورد که پاشنه آشیل بسیاری از شرکتهای مربوطه میباشد. شرکتهای تجاری مهم و معروفی مانند Sears، Levi’s، جنرال موتورز، کداک و زیراکس اخیرا با مشتریان و رقبای جدیدی مواجه شدهاند که باید مدلهای تجاری خود را مجددا مورد بازبینی قرار دهند. حتی شرکتهای مهمی مانند مایکروسافت، والمارت، اینتل و نایک نیز به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند در این حیطه آرام باشند. «جک ولش»، مدیرعامل موفق و پیشین شرکت GE همیشه به کارکنان خود این جمله را متذکر میشد:
ادامه در قسمت دوم
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=2027
true
true