true
در سال ۲۰۰۲، انجمن بازرگانی استرالیا (BCA) و اتاق بازرگانی و صنعتی این کشور (ACCI) کتابی را تحت عنوان «مهارتهای کاربردی» منتشر کردند. در این کتاب به این نکته اشاره شد که مهارتها و دانش موجود، نیاز به بازبینی و گسترش دارند تا بتوانند به خوبی تغییرات دنیای کاری مدرن را منعکس کنند و نشان دهند که هماکنون کارمندان به چه مهارتهایی نیاز دارند.
«مهارتهای کاربردی»، مفهوم جدیدی نیست. این مهارتها، همان مهارتها و تواناییها غیر فنی هستند که در یک فضای کاری، برای داشتن مشارکت موثر و کارآمد، همیشه به آنها نیاز بوده است.
«مهارتهای کاربردی» همانند ابزاری قدرتمند است و به افراد میآموزد که تنها مهارتهای فنی در کسب درآمد نقش ندارند و وجود مهارتهای دیگری هم در این زمینه، لازم است.
کتاب حاضر برای کسانی نوشته شده که میخواهند از طریق آموزش، مهارتها و تواناییهای لازم را در افراد ایجاد کنند.
با این حال، تمام کسانی که به «مهارتهای کاربردی» علاقهمندند، میتوانند از اطلاعات و مطالب گفته شده در این کتاب، بهره گیرند.
چگونه از این کتاب استفاده کنیم؟
کتاب حاضر، یک منبع مقدماتی پیرامون «مهارتهای کاربردی» است و در آن علاوه به توضیح مهارتهای کاربردی، به نقش آنها در «بستههای آموزشی» هم اشاره شده است.
نمیتوان گفت که کتاب ارایه شده، راهنمای کامل و همه جانبهای از ابزار و فعالیتهاست، چون در آن بیشتر به فهم «مهارتهای کاربردی» و ادغام آنها در آموزش و روشهای ارزیابی اشاره شده است.
این کتاب به چند بخش اصلی، تقسیم شده است:
دورنما و ارکان اصلی
در این بخش، تاریخچه و مفاهیم «مهارتهای کاربردی» ارائه و تفاوتهای آنها از یکدیگر توضیح داده میشود. همچنین در آن، رویکرد ادغام «مهارتهای کاربردی» در بستههای آموزشی که به تصویب (National Training Quality Council) NTQC رسیده، مورد بررسی قرار میگیرد.
مهارتهای کاربردی
در این بخش، هر کدام از «مهارتهای کاربردی» به طور جداگانه در مباحث زیر شرح داده میشوند.
– تعریف پذیرفته شدهی هر «مهارت کاربردی»
– توضیح کلی کاربرد هر مهارت در فضای کاری
– یک واحد مختص توانایی و قابلیت برای ترسیم چگونه یافتن «مهارتهای کاربردی»
– انجام یک تمرین برای در نظر گرفتن هر مهارت در یک شرایط خاص
– اجرای «مهارتهای کاربردی»
با توجه به مطالبی که در فصلهای قبل توضیح داده شده، در این بخش، چند نکتهی مهم در ارتباط با تعیین «مهارتهای کاربردی» و کار با آنها آورده شده است.
مهارتهای کاربردی» در ارزیابی و تحویل
در این بخش، روشها و توصیههایی برای ادغام «مهارتهای کاربردی» با رویکردهای ارزیابی و تحویل ارائه شده است. در این بخش، این فرصت به شما داده میشود تا چند مثال را در بافت خودشان بررسی کنید و از آنها در تخصص خود بهره گیرید.
دورنما و ارکان اصلی مهارتهای کاربردی
تاریخچه و خاستگاهها
«مهارتهای کاربردی»، در بردارندهی همان مهارتهایی است که به عنوان مهارتهای عمومی شناخته شده است. این مهارتها، به تواناییهای عمومی و یا هر توانایی مهارتی و اصلی هم اشاره دارد.
آنچه این مهارتها را شامل میشود. تواناییها و مهارتهای غیرفنی هستند که نقش مهمی در مشارکت موثر افراد در فضای کاری دارند.
استفاده و محبوبیت مفاهیم مهارتهای عمومی در سراسر جهان گسترش یافته است. محل پذیرش و یا نحوهی چگونه نامیدن آنها مهم نیست. آنچه مهم است، این است که تمامی این مفاهیم مهارتی، هدف مشترکی را دنبال میکنند. آنها به دنبال پایهگذاری اصلی هستند که بتوانند به کمک آن، مهارتهای مهم در انجام موفقیتآمیز فعالیتهای اصلی در هر کاری را شناسایی و تقویت نمایند.
با آن که تمامی مهارتهای عمومی و کاربردهای آنان، منطبق با هر فضای کاری، مفهومسازی شدهاند، لازم است به خاطر بسپارید که امکان تغییر نام و جا به جایی در آنها بسیار بالاست. یک مهارت عمومی به کار گرفته شده در یک فضای کاری، میتواند در یک فضای کاری دیگر هم موثر واقع شود. به عنوان مثال، مهارتهای کارکنانی که در یک فست فود کار میکنند، قابل اجرای برای افرادی است که در یک هتل مشغول به کار هستند. محیط و ساختار فضاهای کاری، متفاوت از یکدیگر است اما درک و فهم روابط بین وظایف و اعضای گروه در هر دو مورد، از اهمیتی فوقالعاده برخوردار است. موفقیت یک فرد در یک کار جدید، بستگی به توانایی او در ترسیم تجارب گذشته و مرتبط ساختن آنها با شرایط فعلی است.
جدول ۱، به عواملی اشاره دارد که معمولا در فهرست مهارتهای عمومی یافت میشوند.
فعالیت
-
انواع مهارتهای عمومی فهرست شده در جدول ۱ را مرور کنید و نقش هر کدام از این مهارتها را در کار خود بیابید.
-
به این موضوع فکر کنید که چگونه کار قبلی شما و مهارتهای عمومی آن، میتواند در کار فعلی شما به کار آید.
قابلیتها و صلاحیت های کلیدی
کمیتهی مایر (Mayer Committee) در سال ۱۹۹۲، گزارشی منتشر ساخت که در آن به توضیح و تعریف «قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی» در استرالیا پرداخت. این کمیته اصول اولیه را پایهگذاری کرد تا به مفاهیم مهارتهای عمومی و قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی که میتوانند همراه با یکدیگر، نتایج جالبی به بار آورند، سر و سامان دهد. در این گزارش «قابلیتها و مهارتهای کلیدی» این چنین تعریف شدند:
– لازم در به کارگیری و استخدام افراد
– اولیه و عمومی در بعضی کارها
– آماده کننده و مجهزکننده افراد برای مشارکت موثر در فضای کاری
– در بردارنده دانش و مهارت مورد نیاز
– قابل استفاده بودن برای آموزش
– تابع یک سیستم ارزیابی موثق بودن
اما «سیستم آموزش ملی استرالیا» (NTQC)، «قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی» مورد استفاده را این چنین تعریف میکند:
– جمعآوری، تجزیه و تحلیل و سازماندهی اطلاعات
– انتقال نظرات و اطلاعات
– برنامهریزی و سازماندهی فعالیتها
– کار با دیگر اعضای گروه
– استفاده از تکنیکها و نظرات ریاضی
– برطرف کردن مشکلات
– استفاده از فناوری
اما هر کدام از «قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی» را میتوان در سه گروه جداگانه جای داد:
– گروه اول معادل آن دسته از قابلیتها و صلاحیتهایی است که فرد برای انجام وظایف به شیوهای موثر به آنها نیاز دارد.
– گروه دوم معادل توانایی در مدیریت وظایف است.
– گروه سوم معادل آن دسته از تواناییهایی است که وجود آنها برای ارزیابی و تغییر در ساختار وظایف لازم و ضروری است.
«قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی»، فصل جدیدی در آمادهسازی افراد برای مواجه با واقعیت فضای کاری گشودهاند. با این حال، این قابلیتها باید در درجهی اول، مورد بازبینی و تغییر ساختار قرار گیرند تا بتوانند با شرایط کنونی سازگار شوند و درجهی دوم، در سیستمهای آموزشی، تاکید بیشتری بر آنها شود. بدین ترتیب، باید تغییر و تحولی در ساختار آنها به وقوع بپیوندد.
مهارتهای کاربردی – ACCI/BCA
در گزارش «مهارتهای کاربردی در آینده» که در سال ۲۰۰۲ منتشر گشت، هشت «مهارت کاربردی»، از قرار زیر، تعیین شدند:
– ارتباطات
– گروه کاری
– برطرف کردن مشکلات
– ابتکار عمل و سرمایهگذاری
– برنامهریزی و سازماندهی
– مدیریت بر خود
– آموزش
– فناوری
اما نکتهی قابل توجه پیرامون این مهارتها، این بود که کارکنان بر این نکته تاکید کردند که دیگر این مهارتها کافی و پاسخگو نیستند و متناسب با نیازهای فضای کاری امروز، نمیتوان از آنها استفاده کرد. پس از انجام مذاکرات گسترده با بخشهای صنعتی و سرمایهگذاری در استرالیا، مهارتهای جدیدی تعریف شدند و یک چارچوب کاری جدید پیشنهاد گردید.
همانطور که میتوانید در جدول ۲ مشاهده کنید، «مهارتهای کاربردی» میتوانند تمامی «قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی» را پوشش دهند و حتی متناسب با شرایط و امکانات، مهارتهای جدیدی تعریف نمایند.
هنگام، تجزیه و تحلیل این جدول، شما باید به روش مرتبط ساختن «مهارتهای کاربردی» با یکدیگر و همپوشانی آنها دقت کنید. به عنوان مثال، استفاده از فناوری مستلزم به کارگیری مهارتهای ارتباطی و استفاده و درک مفاهیم ریاضی است.
در اینجا، باید به این نکته اشاره کنیم که چون «بستههای آموزشی» به طور سیستماتیک مورد بازبینی قرار میگیرند و به روز میشوند تا «مهارتهای کاربردی» را در خود بگنجانند، در اینجا به یک مدت زمان انتقالی نیاز است تا «بستههای آموزشی» به مطالب جدید، آراسته گردند. در نتیجه، افراد حرفهای و مسئول باید درک درستی از رابطهی میان «مهارتهای کاربردی» و «قابلیتها و صلاحیتهای کلیدی» داشته باشند تا بتوانند به درستی، راهبردهای ارزیابی و آموزشی را در کار خود توسعه دهند. ادامه دارد…
true
true
https://sanatpanjom.ir/?p=1946
true
true