خلاقیت در مدیریت - مدیر خلاق - افراد خلاق- اخبار چاپ ، اخبار تبلیغات ، اخبار نشر و اخبار بسته بندی
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

false
true
true
خلاقیت در مدیریت

با شتاب روز افزون تحولات و دگرگونيها در دنياي کنوني که عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دليل بي ثباتي و تغيير پذيري و نيز غير قابل پيش بيني بودن اين تغييرات، آنچه که کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي در حال توسعه را در جهت افزايش بهره وري و پيشرفت و ترقي آنها مدد مي‎رساند، همانا استفاده از فرصتها در رقابت با ساير کشورهاست .
و اين امر ميسر نمي‎گردد مگر با درايت و خلاقیت مديران و نيز تاثير مديران در پرورش خلاقیت کارکنان که با کمک يکديگر در جهت رشد و بالندگي سازمان خود و در نتيجه، جامعه بکوشند.

تعریف خلاقیت

از خلاقیت تعاريف متعددي شده است اما خلاقیت از ديدگاه سازماني عبارت است از ارايه فکر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاي کميت يا کيفيت سازمان و نوآوري.

افزايش خلاقیت در سازمانها مي تواند به ارتقاي کميت و کيفيت خدمات، کاهش هزينه‎ها، جلوگيري از اتلاف منابع، کاهش بورو کراسي، افزايش رقابت، افزايش کارايي و بهره وري، ايجاد انگيزش و رضايت شغلي در کارکنان منجر گردد.

نقش مدير در پرورش خلاقیت ، تحريک و تشويق کارکنان، تفويض اختيار به کارکنان، پيدا کردن ذهنهاي خلاق و استفاده از خلاقیت ديگران است.

نظام مديريت مشارکتي با تکيه بر خود کنترلي کارکنان، مشورت، تشويق به ابتکار و احترام به افراد، نقش مهمي در پرورش خلاقیت  کارکنان ايفا مي‎کند.

تکنيک‎هاي خلاقیت گروهي شامل تحرک مغزي، گردش تخيلي، تفکر موازي، ارتباط اجباري، شش کلاه تفکر، از تکنيکهاي مؤثر در تقويت تفکر خلاق هستند.

خلاقیت داراي سه مؤلفه است:

تخصص، تفکر خلاق و انگيزش که مي‎تواند دروني و بيروني باشد،
مديران روي هر سه اين خصوصيات مي‎توانند اثر گذارند ولي بر روي انگيزش کارکنان بيشتر از دو مؤلفه ديگر تأثير گذار هستند.

با پيشرفت روز افزون دانش و فناوري وجريان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه ما نيازمند آموزش مهارتهايي است كه با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوري به پيش برود.

هدف بايد پرورش انسانهايي باشد كه بتوانند با مغزي خلاق با مشكلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند.

به گونهاي كه انسانها بتوانند به خوبي با يكديگر ارتباط برقرار كرده و با بهرهگيري از دانش جمعي و توليد افكار نو مشكلات را از ميان بردارند.

امروزه مردم ما نيازمند آموزش خلاقیت هستندكه با خلق افكار نو به سوي يك جامعه سعادتمند قدم بردارند.

بخوانیم

عصر اطلاعات

رشد فزاينده اطلاعات، سبب شده است كه هر انساني از تجربه و علم و دانشي برخوردار باشد كه ديگري فرصت كسب آنها را نداشته باشد، لذا به جريان انداختن اطلاعات حاوي علم و دانش و تجربه در بين انسانها يكي از رموز موفقيت در دنياي امروز است.

هيچ كس قادر نيست به ميزان اطلاعات واقعي هر كس كه در گوشه ذهن او نهفته است پي ببرد.

اين اطلاعات زماني به حركت درمي آيد كه انگيزه‎اي قوي سبب رها شدن آن به بيرون ذهن مي‎شود.

در اين مرحله انسانها به سرنوشت يكديگر حساسند و در جهت رشد يكديگر مي كوشند و در نهايت سبب مي شود جرياني از علم و دانش و تجربيات ميان آنها جاري شود كه همين امر زمينه ساز نوآوري و خلاقیت خواهد بود.

بخوانیم

نقش جامعه

يكي از عوامل مؤثر در بروز خلاقیت در يك جامعه،زمينه سازي و بسترسازي در بين انسانها جهت ايجاد فرهنگي است كه در آن همگان در تلاش براي رشد دادن ديگري هستند و با تاثير بر روي يکديگر به پيشرفت جامعه کمک مي‎کنند.

يكي از شرايط لازم براي پديدار شدن افكار نو، وجود آرامش براي مغز است.
به همين خاطر لازم است انسانها بكوشند در جامعه شرايطي پديد آيد كه در بستر آن مغز بينديشد و تكامل يابد و سبب ساز افكار نو شده و شرايط براي سازندگي در جامعه مهيا شود.

با افزايش سپرده‎گذاري‎هاي اخلاقي مي توان شرايط را براي شكل‎گيري يك محيط آرامبخش در جامعه فراهم كرد،
كاهش سپرده گذاريهاي اخلاقي در جامعه سبب مي شود كه زمينه براي گسسته شدن روابط اجتماعي گسترش يابد و با سست شدن پيوندهاي اجتماعي، شرايط لازم براي بروز خلاقیت در جامعه سخت‎تر مي‎شود. زيرا فرصتي براي تفكر كردن وجود نخواهد داشت.

تعريف خلاقیت

از خلاقیت “CREATIVITY” تعريف‎هاي زيادي شده است. در اينجا برخي از تعاريف مهم راموردبررسي قرار مي‎دهيم:

خلاقیت  يعني تلاش براي ايجاد يك تغيير هدفدار در توان اجتماعي يا اقتصادي سازمان؛
خلاقیت به كارگيري توانايي‎هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است؛
خلاقیت يعني توانايي پرورش يا به وجود آوردن يك انگاره يا انديشه جديد در بحث مديريت نظير به وجود آوردن يك محصول جديد است؛

خلاقیت عبارت است از طي كردن راهي تازه يا پيمودن يك راه طي شده قبلي به طرزي نوين.

بخوانیم

الف – تعريف خلاقیت از ديدگاه روانشناسي:

خلاقیت يكي از جنبه‎هاي اصلي تفكر يا انديشيدن است.
تفكر عبارت است ازفرايند بازآرايي يا تغييـراطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت.تفكر بر دونوع است:
۱- تفكر همگرا ۲- تفكر واگرا

۱- تفكر همگرا عبارت است از فرايند بازآرايي يا دوباره سازي اطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت.
۲- تفكر واگرا عبارت است از فرايند تركيب و نوآرايي اطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقیت يعني تفكر واگرا.

براساس اين تعريف خلاقیت ارتباط مستقيمي با قوه تخيل يا توانايي تصويرسازي ذهني دارد.
اين توانايي عبارت است از فرايند تشكيل تصويرهايي از پديده‎هاي ادراك شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از:
فرايند يافتن راههاي جديد براي انجام دادن بهتر كارها؛
خلاقیت  يعني توانايي ارائه راه حل جديد براي حل مسائل ;
خلاقیت يعني ارائه فكرها و طرحهاي نوين براي توليدات و خدمات جديد استمرار آن پس از غيبت آن پديده ها.

ب- تعريف خلاقیت از ديدگاه سازماني

خلاقیت يعني ارائه فكر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاي كميت يا كيفيت فعاليتهاي سازمان «مثلا افزايش بهره وري، افزايش توليدات يا خدمات، كاهش هزينه‎ها، توليدات ياخدمات از روش بهتر، توليدات يا خدمات جديد و…».

بخوانیم

روبرت جي استرنبرگ و ليندا اي اوهارا در بررسي‎هاي خود شش عامل را در خلاقیت افراد موثر دانسته‎اند:

دانش:

داشتن دانش پايه‎اي در زمينه‎اي محدود و كسب تجربه و تخصص در ساليان متمادي؛

توانايي عقلاني:

توانايي ارائه ايده خلاق از طريق تعريف مجدد و برقراري ارتباطات جديد در مسايل؛

سبك فكري:

افراد خلاق عموما در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مديريت ارشد، سبك فكري ابداعي را بر مي‎گزينند؛

انگيزش:

افراد خلاق عموما براي به فعل درآوردن ايده‎هاي خود برانگيخته ميشوند؛

شخصيت:

افرادخلاق عموما داراي ويژگيهاي شخصيتي مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهاي بيروني و داخلي و نيز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند؛

محيط:

افراد خلاق عموما در داخل محيط هاي حمايتي بيشتر امكان ظهور مي يابند.

اين محققان مشخص كردند كه عمده ترين دليل عدم كارايي برنامه‎هاي آموزش خلاقیت تاكيد صرف اين برنامه‎ها بر تفكر خلاق به عنوان يكي از شش منبع موثر در خلاقیت است.

جايي كه ساير عوامل نيز تاثير بسزايي در موفقيت و شكست برنامه‎هاي آموزش خلاقیت  ايفا مي‎كنند(استنبرگ و اوهارا ۱۹۹۷)

جورج اف نلر در كتاب هنر وعلم خلاقیت براي خلاقیت مراحل چهارگانه:

آمادگي (preparation)، نهفتگي، اشراق و اثبات (Verification) را ذكر كرده است.

از اين ديد، افراد خلاق ابتدا با مسئله يا يك فرصت آشنا شده و سپس از طريق جمع‎آوري اطلاعات با مسئله يا فرصت مورد نظر درگير مي‎شوند.

در مرحله بعد افراد خلاق روي مسئله تمركز مي‎كنند.

در اين مرحله فعاليت ملموسي مشاهده نمي‎شود و فرد سعي در نظم دادن تفكرات، انديشه‎ها،تجارب و زمينه‎هاي قبلي خود جهت نيل به يك ايده دارد.

درگيري ذهني عميق فرد (خودآگاه و ناخودآگاه)فراهم كردن فرصت (جهت تفكر بر مسئله) به خلق و ظهور ايده‎اي جديد و بديع منجر مي‎شود.

در نهايت فرد خلاق در صدد برمي آيد صلاحيت و پتانسيل ايده خويش را به اثبات برساند.

نوآوري

منظور از نوآوري خلاقیت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر، نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛
نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند وخدمات جديد به بازار است؛ نوآوري به كارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.

خلاقیت و نوآوري چگونه با هم مرتبط شده‎اند؟

خلاقیت به طور عام يعني توانايي ترکيب انديشه‎ها به شيوه‎اي منحصر به فرد يا ايجاد ارتباطي غير معمول بين انديشه‎ها.
يک سازمان که مشوق نوآوري است:
ساز ماني است که ديدگاههاي ناشناخته به مسايل يا راه حلهاي منحصر براي حل مسايل را ارتقا مي‎دهد.
نو‎آوري فرايند کسب انديشه‎اي خلاق و تبديل آن به محصول و خدمت و يا يک روش عملياتي مفيد است.

سه مجموعه از متغيرها وجود دارند که مي‎توانند نوآوري را ايجاد کنند.
آنها به ساختار سازماني، فرهنگ و توانايي منابع انساني مربوط مي شوند.

چگونه متغيرهاي ساختاري بر نوآوري اثر مي‎گذارند؟

بر اساس پژوهشهاي گسترده،با توجه به متغيرهاي ساختاري مي‎توانيم سه گزاره را بيان کنيم.

اول اينکه ساختارهاي مکانيکي اثري مثبت بر نوآوري دارند زيرا که تخصص کاري آنها پايين‎تر است،
قوانين کمتري دارند و عدم تمرکز در آنها بيشتر از ساختارهاي مکانيكي است.
همچنين انعطاف پذيري، قدرت انطباق و بارور کردن را که پذيرش نوآوريها را آسان‎تر مي‎کند، بيشتر مي کنند.

دوم اينکه دسترسي آسان به منابع فراوان عامل کليدي نوآوري است.
فراواني منابع به مديران اين توانايي را مي‎دهد که بتوانند براي نو‎آوري هزينه کنند و شکستها را بپذيرند.

در نهايت ارتباط بين واحدها با تسريع در کنش متقابل خطوط سازماني به شکستن سدهاي احتمالي در برابر نوآوري مدد مي‎رساند.
البته هيچ يک از اين سه متغير نمي‎تواند وجود داشته باشد مگر اينکه مديران ارشد به اين سه عامل متعهد باشند.

چگونه فرهنگ سازماني بر نوآوري اثر مي گذارد؟

سازمانهاي نو آور فرهنگي مشابه دارند.آنها تجربه کردن را تشويق مي‎کنند.آنها هم به موفقيتها و هم به شکستها پاداش مي دهند.
آنها از اشتباهات تجربه کسب مي کنند.

يک فرهنگ نوآور داراي هفت ويژگي زير است:

۱- پذيرش ابهام؛
۲- شكيبايي در امور غير عملي؛
۳- كنترل‎هاي بيروني كم؛
۴- بردباري در مخاطره؛
۵- شكيبايي در برخوردها؛
۶- تاكيد بر نتايج تا بر وسايل؛
۷- تاكيد بر نظام باز؛

سازمان از نزديك محيط را كنترل مي‎كند و سريعا به تغييرات آنطور كه اتفاق مي افتند پاسخ مي‎دهد.

كدام متغيرهاي منابع انساني بر نو‎آوري اثر مي‎گذارند؟

در مقوله منابع انساني در مي‎يابيم كه سازمان‎هاي نوآور فعالانه آموزش و توسعه دانش اعضاي خود را آن طور كه روز آمد باشد تشويق مي‎كنند.
امنيت شغلي در سطح عالي براي كاركنان خود فراهم مي‎آورند تا ترس از اخراج به خاطر اشتباه را كاهش دهند
و به افراد جرأت مي‎دهند كه تغييرپذير باشند.
زماني كه انديشه‎اي جديد تكامل مي‎يابد پيشتازان تغيير فعالانه و با شور و شوق انديشه را تعالي مي‎بخشند
و آن را حمايت مي‎كنند بر مشكلات چيره مي‎شوند و اطمينان ميدهند كه نوآوري به مرحله اجرا در خواهد آمد.

ويژگي‎هاي افراد خلاق

روانشناسان سعي داشته‎اند تامشخصات افرادي كه داراي سطح بالايي از خلاقیت  هستند مشخص كنند، «استيز» عوامل زير را براي افراد خلاق بيان داشته است:

۱- سلامت رواني و ادراكي: توانايي ايجاد تعداد زيادي ايده به طور سريع؛
۲- انعطاف پذيري ادراك: توانايي دست كشيدن از يك قاعده و چارچوب ذهني؛
۳- ابتكار: توانايي در ايجاد و ارائه پيشنهادهاي جديد؛
۴- ترجيح دادن پيچيدگي نسبت به سادگي: توجه كردن و درنظرگرفتن چالشهاي جديدمسائل پيچيده؛
۵- استقلال راي و داوري: متفاوت بودن از همكاران در ارائه نظرات و انديشه‎هاي نو.

عده‎اي ديگر ويژگيهاي افراد خلاق را به صورت زير دسته بندي مي‎كنند:

۱- خصوصيات ذهني:

  • كنجكاوي – دادن ايده‎هاي زياد درباره يك مسئله – ارائه ايده‎هاي غيرعادي – توجه جدي به جزئيات
  • دقت و حساسيت نسبت به محيط به خصوص به نكاتي كه در نظر ديگران عادي به شمار مي‎روند-
  • روحيه انتقادي – علاقه وافر به آزمايش كردن و تجربه – نگرش مثبت نسبت به نوآفريني؛

۲- خصوصيات عاطفي:

  • آرامش و آسودگي خيال – شوخ طبعي –
  • علاقه به سادگي و بي تكلفي در نوع لباس و جنبه‎هاي گوناگون زندگي –
  • دلگرمي و اميد به آينده – توانايي برقراري ارتباط عميق و صميمانه با ديگران –
  • اعتماد به نفس و احترام به خود- شهامت؛

۳- خصوصيات اجتماعي:

  • پيش قدمي در قبول و رويارويي با مسايل
  • مسئوليت پذيري و توانايي سازمان دادن به فعاليت‎هاي گوناگون
  • قدرت جلب حس اعتماد و اطمينان ديگران.

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true