طراحان شرکت «آلتا» همواره تلاش مي‎کردند تا خود را در ميان ساير طراحان مطرح کنند.

آنها معتقد بودند اگر بتوان مشتري را با گفتار صادقانه جذب کرد، مراحل بعدي به راحتي پيش مي‎رفت.

«جک اندرسون»، يکي از مديران شرکت Hornal Anderson در ايالات «سياتل» آمريکا در اين زمينه مي‎گويد:
يکي از وظايف اصلي ما ايجاد علاقه در مشتري است.

اما چنين امري چگونه امکان‎پذير است؟

در آن زمان، «آن ايونز»، «اندي ايونز» و شرکت Hornal Anderson، بر روي تهيه بروشور يک اتومبيل مشابه بودند.

سپس به آنها پروژه «آب آشاميدني» را پیشنهاد دادند.

آنها سهامدار يک شرکت کوچک توليد آب آشاميدني بودند.

این شرکت مالک يک چشمه طبيعي در Golden River در ايالت «ونکوور» کانادا بود.

در اين رقابت، هر کس که اولين عرضه کننده محصول به بازار باشد، مي‎تواند خود را مالک آلتا بداند.

البته در آن زمان، هيچ برنامه دقيق و مدوني وجود نداشت و همه چيز تحت الشعاع نگراني‎هاي حاکم بر بازار قرار گرفته بود.

زمان زيادي براي ارائه طرح‎هاي مربوط به لیبل ها وجود نداشت و همين امر، نگراني‎ها را بيشتر مي‎کرد.

چگونگی طرح اولیه

«جک اندرسون»، در خلال همکاري با «لاري اندرسون» و «جولي کينان»، چند عقيده جالب براي طرح يک لوگو مطرح کرد که همه آنها به تاييد رسيدند.

وي درباره اين لیبل مي‎گويد:
لیبل اوليه، زيبا بود، اما هيچ شباهتي به طرح نهايي نداشت.
در کمتر از يک ماه، آب آشاميدني «آلتا» در قفسه فروشگاه‎ها عرضه شد و در واقع، آنها در اين رقابت برنده شدند.

آنها پس از بررسي اوضاع، به اين نتيجه رسيدند که ساير رقبا از اقدامات انجام شده توسط آنها اطلاعي ندارند.

به هر حال، اين تجربه موفقيت در مراحل بعدي را به دنبال داشت.
پس از اين اقدام، شرکت Hornal Anderson، زمان بيشتري را در اختيار داشت تا براي طراحي لوگوهاي بيشتر و جديدتر اختصاص دهد، ضمن اينکه ميزان بودجه اختصاص يافته نيز افزايش يافت.

دست اندرکاران اين شرکت، پس از بررسي‎هاي متعدد دريافتند که مي‎توانند يک بطري با شکل و اندازه مناسب پيدا کرده و يک لیبل جديد با طرحي جالب بر روي آن اعمال نمايند.

همچنين امکان ساخت يک بطري سفارشي و نصب لیبل جديدي بر روي آن نيز وجود داشت.

در پايان، پس از مباحثات فراوان، آنها تصميم گرفتند لیبل جديدي طراحي کرده و آن را بر روي بطري‎هاي موجود پياده کنند.

البته اين کار، در مقايسه با اقدامات قبلي، مستلزم صرف وقت و هزينه بيشتري بود.

پس از تهيه بطري، آنها مي‎توانستند طرح گرافيکي جديد را بر روي آن پياده کنند.
«آن» و «اندي» با اين روش موافق بودند، اما در اين ميان، يک مشکل وجود داشت.

آنها علاقه خاصي به اولين لوگوي طراحي شده «آلتا» توسط «اندرسون» داشتند: زيرا اين طرح در ساير زمينه‎ها، از جمله مسابقات اتومبيل راني مورد استفاده قرار گرفته بود.

آنها گر چه تغييرات متعددي را به وجود آوردند، اما مشتريان، استقبال چنداني از اين تغييرات به عمل نياوردند.

کمک از طرح های دیگران

طراحان، پس از بررسي اين رقابت، دريافتند که اکثر توليدکنندگان از لیبل های مات، تصاوير رودخانه، آبشار و … بر روي بطري‎هاي خود استفاده مي‎کردند تا حس تازگي آب آشاميدني را به مصرف کننده انتقال دهند.

آنها همچنين دريافتند که آب ساکن در يک بطري، بسيار خسته کننده به نظر مي‎رسد؛

درنتيجه، طراحان تصميم گرفتند تا با ارائه طرح‎هاي جديد، «آلتا» را خنک، شاداب و نيروبخش جلوه دهند.

پس از بررسي‎ها و طي مراحل متعدد، آنها تصميم گرفتند لیبلی عرضه کنند که القا کننده تمام اين احساسات باشد.

«اندرسون» در اين زمينه چنين مي‎گويد:
تلاش ما بر اين بود که مبتکر عقيده جديدي باشيم.

تمام اقدامات ما بر ارائه محصولي با يک طرح واقعاً گرافيکي جذاب متمرکز بود.

شروع انجام کار

تمام اعضاي گروه شرکت Hornal Anderson، همانند هميشه به صورت گروهي بر روي اين پروژه کار مي‎کردند و عقايد خود را با يکديگر در ميان گذاشتند.

«اندرسون» معتقد است که آنها تصميم داشتند: تاثيرگذاري سريع، تلاطم ذاتي و تازگي آب را از درون بطري به بيننده القا کنند.

به موازات ارائه طرح‎های لیبل، آنها را بر روي يک ديوار بزرگ منتقل مي‎کردند تا کار با دقت بيشتري انجام شود.
سپس اعضاي گروه، خطوط منحني چرخشي، فرورفتگي‎ها، و چين خوردگي‎هاي متعددي را بر روي ظروف PET ايجاد کردند

با این خطوط احساس جاري بودن آب را به مصرف کننده منتقل کنند.
«اندرسون» مي‎گويد:
افرادي در گروه ما وجود داشتند که از توانايي‎هاي بالقوه‎اي در طراحي برخوردار بودند.

بنابراين، بر روي طرح آب متلاطم منجمد بر روي بطري، يک تصوير گرافيکي مات که چرخش بيشتري القا مي‎کرد.

همچنين يک لوگوي سفيد به جاي زمينه آبي اعمال شد.

مهتاب موید